مریم احمدی شیروان/
در نیمه ذیالحجه سال 212 هجری قمری پیشوای دهم شیعیان امام ابوالحسن علی النقی الهادی(ع) به دنیا آمد و پس از هشت سالگی، حدود 33 سال هدایت کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی را بر عهده گرفت. آن بزرگوار در تاریکترین روزگار سلطه اشرار، به زندگی بشریت نور و گرمی بخشید و در دشوارترین شرایط، فرزندان پیامبر(ص) و قرآن را ولایت و سرپرستی کرد. او در علم و دانش نیز سرآمد روزگار بود و درخشش او در مدت حیاتش احترامی شگفت در قلوب همه ایجاد کرده بود.
در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر محمد میرزایی، دکترای علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی و استادیار گروه علوم قرآنی و حدیث به ابعاد مختلف زندگی هادی امت پرداختیم که در زیر میخوانید:
دوره امامت امام هادی(ع) پرخفقانترین دوران تاریخ اسلام بود
حجتالاسلام دکتر محمد میرزایی در ابتدا و با بیان اینکه زندگی امام هادی(ع) در یکی از پرخفقانترین دورههای تاریخ اسلام بود و در مدینه و سامرا تحت مراقبت شدید حکومت قرار داشت، میگوید: در مدت امامت امام هادی(ع) 6 خلیفه عباسی سر کار آمدند. حدود هفت سال از امامت ایشان در دوره خلافت معتصم عباسی، پنج سال در دوره واثق، ۱۶ سال همزمان با خلافت متوکل، ۶ ماه همدوره مستنصر، چهار سال مستعین و دو سال با خلافت معتز همزمان بود. آن حضرت 13 سال نخست امامتشان در مدینه بود و به امور شیعیان رسیدگی میکرد تا اینکه متوکل که در دشمنی با ائمه اطهار مشهور بود، به خلافت رسید.
او اضافه میکند: در بین عباسیان، مأمون و معتصم از همه متفاوتتر و شقیتر بودند. هر چند در دوره مأمون اندکی فضای باز سیاسی به وجود آمد اما پس از او دوباره همان حالت توحش و ظالمانه بنیعباس نسبت به اهل بیت روا داشته شد. این شرایط پس از امام جواد(ع) و در زمان امامت امام هادی(ع) و شیعیان او هم استمرار داشت. معتصم به دلیل هراسی که از نفوذ امام هادی(ع) در جامعه داشت او را از مدینه به سامرا فراخواند و از نزدیک زیر نظر خود گرفت و تمام دیدارها و رفتهای آن امام را توسط نیروهای خود کنترل میکرد.
مدیریت شیعیان در عصر خفقان
استادیار گروه علوم قرآنی و حدیث دانشگاه رضوی با بیان جو خفقانآمیز جامعه آن زمان و سختگیری و فشار بر شیعیان، توضیح میدهد: متوکل علاوه بر ظلمهای فراوانی که بر شیعیان و محبان اهل بیت(ع) روا میداشت دستور به انهدام و تخریب مرقد امام حسین(ع) داد که البته هنوز هم شاهد تفکرات فرزندان و یاران متوکل در داعش هستیم. اوضاع معیشتی مردم بهخصوص علویان در زمان خلفای عباسی دشوار بود، زیرا بیتالمال صرف خوشگذرانی حکام میشد.
دکتر میرزایی به نحوه مدیریت جامعه توسط امام هادی(ع) در شرایط ظلم نیز اشاره و عنوان میکند: آن حضرت با آنکه زیر نظر بود اما از راههای مختلف به مردم آگاهی داده و منصب و مقام علمی خود را در سخنان، مناظرات و پرسش و پاسخهای علمی، آشکار کرده و بر مشروعیت نداشتن بنی عباس تأکید میکرد.
این پژوهشگر دینی یادآور میشود: امام هادی(ع) مقدمات غیبت را در جامعه آماده میکرد. ظلمها و حذف فیزیکی اهل بیت(ع) آن هم در ایام جوانی به طور طبیعی غیبت را به همراه داشت، مانند آنچه بر امام عسکری نیز گذشت که اگر این ظلمها نبود امکان بروز و ظهور علم، معرفت و عبودیت فراهم شده و غیبتی اتفاق نمیافتاد. به همین دلیل غیبت حضرت مهدی(عج) امری بدیهی به نظر میرسید و غیبت لابد و ناچار بود، زیرا دشمنان اسلام به شکلی ساده حجج الهی را از بین میبردند.
او در ادامه میگوید: امام هادی(ع) در سال 254 هجری قمری به شهادت رسید که فاصله چندانی تا دوران غیبت ندارد. طبیعی است که اگر شیعیان یکمرتبه با پدیدهای به عنوان نبود امکان ملاقات با امام مواجه شده و با غیبت آشنا نبودند جامعه دچار وحشت و اضطراب میشد. به همین دلیل لازم بود ائمه(ع) از جمله امام جواد، امام هادی و امام عسکری(ع) که در حال نزدیک شدن به دوران آغاز غیبت بودند فضا را برای مجموعه شیعیان فراهم کرده و به ندیدن امام در عین بودن عادت دهند. ایجاد شبکه وکالت و ارتباط حضوری کمتر و ارتباط کتبی میان شیعیان به همین دلیل بود. آنها ارتباط مستقیم را با مردم کم کردند تا مردم را با غیاب حضرت به غیبت امامزمان(عج) عادت بدهند. آن حضرت تلاش میکرد مردم را با غیبت صغری آشنا کند، زیرا در آن دوران هم ارتباط با امام تنها از طریق نایبان خاص امام زمان امکان پذیر بود.
راهاندازی شبکه وکالت
حجتالاسلام میرزایی در توضیح شبکه وکالت که رابطی بین مردم و امام بود نیز میافزاید: راهاندازی شبکه وکلا و وکلای خاص و عام از ابتکارات امامهادی(ع) است. البته نیابت و وکالت در دورههای امامان پیش از او نیز وجود داشت، اما در عصر امام دهم این تدبیر ارزنده و مؤثر به عنوان نهادی راهبردی عظمت زیادی پیدا کرد و به خاطر کارکرد همین شبکه بود که حبس و حصر امام(ع) و سختگیریها و خفقان خلفای عباسی سبب نشد شیعیان از هدایت امام عصر خود بیبهره بمانند.
از بین بردن فرقههای انحرافی با تدابیر امام
استاد علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی به وجههای دیگر از دوران امامت امام هادی(ع) اشاره کرده و میگوید: عوامل متعددی مانند تمایل حکمرانان عباسی به مسائل علمی و فرهنگی، فراهم شدن موقعیت استثنایی برای بحث و مناظره با دانشمندان سران مکتبها و جریانهای مختلف بهخصوص در دوره امامت امام رضا(ع) و... سبب شد در این دوره فرقههایی انحرافی مانند معتزله، حنابله، جریان فکری تشبیه، غالیه و... رشد و گسترش پیدا کند.
این استاد حوزه و دانشگاه در بیان اقدامات امام هادی(ع) در برابر این فرقههای انحرافی تشریح میکند: امام در این دوره به روشنگری و موضعگیری در برابر انحرافات فکری جامعه پرداخت و با این افکار مقابله کرد. استفاده از همان شبکه وکالت و تربیت شاگردانی شایسته برای تقویت بنیانهای فکری شیعیان از مهمترین این اقدمات است. علاوه بر آن ایشان در برابر مجموعه فرقههای منحرف به فراخور فضایی که ایجاد میشد به روشنگری، مقابله و هدایت مردم به سمت معارف عالیه میپرداخت که در نهایت تدابیر آن حضرت سبب شد تمامی نحلههای انحرافی و فتنهها از بین برود.
نتیجه شناخت محدود شیعیان، مظلومیت ائمه(ع) است
دکتر میرزایی در پاسخ به پرسش ما درباره دلیل مظلومیت و غریب بودن این امام بین شیعیان خود میگوید: یک بُعد از غریب بودن به دوران خفقانی که در عصر اهل بیت(ع) و حتی پس از حیات آنها وجود داشت برمیگردد، زیرا در آن شرایط امکان انتشار مجموعه معارف آنها وجود نداشت. همانطور که مشکلاتی در میان خود مسلمانان داریم نباید از دشمنی دشمنان خارج از اسلام نیز غافل شویم. سیاسیکاری و قدرتطلبی خلفای جور از یک سو و تلاش آنها برای ضربه زدن به اسلام با آوردن ادیانی خارج از تفکرات امامان از مواردی نیست که بتوان آنها را نادیده گرفت. خفقانی که در سیاست حاکم بر مسلمانان وجود داشت سبب شد امکان انتشار درست مطالب همانطور که در زمان خود اهل بیت نبود، پس از آنها هم به راحتی فراهم نشود.
او در پایان تأکید میکند: بخش مهم دیگر هم مربوط به خود شیعیان است. این عدم شناخت درباره سایر ائمه نیز وجود دارد.
نظر شما