حسین نادریان/
چند وقتی اســت مبارزه با فســاد به شاه بیت اقدامات قوه قضائیه بدل شــده اســت؛ اما باور جدی به مقابله با فســاد همچنان در برخی از سیاسیون و حتی مردم ایجاد نشده است.
یکی از مهم ترین دلایل این امر با توجه به تجربیات جهانی و تأسیس سازمان بین المللی شفافیت قابل تبیین است؛ سازمانی که با هدف مبارزه با فساد تأسیس شده است.
تجربه کشــورهای دیگر نیز نشــان می دهد شــفافیت، اصل اساســی مبــارزه با فســاد شناخته شده اســت و اقداماتی چون حمایت از مخبران فســاد که هزینه فســاد را افزایش می دهند، در اولویت قرار دارد؛ بنابراین تا زمانی که شفافیت تنها در حد شعار از سوی مسئولان ترویج و در عمل در مقابل آن مقاومت شــود، نمی تواند باور جدی به مبارزه با فساد را در میان مردم تقویت کند.
نبود شــفافیت، قوای حکومتی قانون گذاری و اجرایی و حتی قــوه قضائیه را نیز در برگرفته است و آفت بزرگی بدنه اقتصاد بیمار و سیاست پریشان ایران را مبتلا کرده است. در شرایطی کــه اخبار فســادهای اقتصــادی پی درپی بر بی اعتمادی شهروندان افزوده است، مقاومت در برابر شفافیت، توجیه منطقی و عقلانی ندارد؛ چه این محرمانگی ها خود بر بازار شایعه و دروغ می افزاید و آن وقت هر دروغی باورپذیر می شود.
از سوی دیگر در ایران، یک برنامه فراگیر با فساد وجود ندارد و به نظر می رســد مبارزه با برخی دانه درشــت های هر دو جریان سیاسی کشور به تنهایی نمی تواند انگیزه جدی مسئولان را به مبارزه با فساد نمایان سازد.
نکتــه مهم تر وجــود اراده و عمــل مبنی بر اصلاح ساختارهای فســاد انگیز است؛ چیزی کــه این روزها کمتر از آن ســخنی شــنیده می شــود. مثلاً هنوز همان اقتصاد خصولتی، دولتی و خصوصی ســازی ناقصی که بر نقصان نظام اقتصادی کشــور افزوده اســت، در کنار محرمانگی های موجــود در فرایند واگذاری ها و رانت های گســترده وجود دارد که نوید هیچ تغییری را نمی دهد.
در این میان تلاش بر محدودسازی رسانه ها و منتقدان و ممانعت از دسترسی آزاد به اطلاعات به مــوازات برگزاری دادگاه هــا، مخاطب را در تناقضی گرفتار می کند که اگر عزمی بر مبارزه با فساد وجود دارد، چرا برای رفع این موانع کاری نمی شود؟ این عوامل در کنار تناقض گفتار برخی مسئولان بــا رفتار آن ها بی اعتمادی مردم را نســبت به فرایند مبارزه با فساد افزون می کند.
وقتی در خبرها می آید یکی از مقامات سابق در خانه ای متعلق به ستاد اجرایی فرمان امام(ره) 25 ســال سکونت داشته و تازه علنی می شود یا هنگامی که یک مقام از مبارزه با فساد سخن می گوید، اما دامادش به عنوان یکی از مفسدان اقتصادی محکوم می شود، این پرسش را ایجاد می کند که آقای مسئول سیاسی یا اجرایی یا هر یک از مسئولان دیگر که نزدیکانشان به اتهام فساد اقتصادی دستگیر و متهم شناخته شدند از ابتدا از این فساد بی خبر بودند و چرا تاکنون این چهره ها در حاشــیه امن قرار داشتند؟ چرا مثلاً آقای مسئول یا هر یک از مسئولان دیگر مبارزه با فساد را از خانه خودشان آغاز نکرده اند.
از ســوی دیگر باید برای افکار عمومی تبیین شود که تناسبی میان حکم مفسدان اقتصادی با جرمشان وجود دارد تا این مبارزه را نمایشی تلقی نکنند. یعنی احکام مفســدان اقتصادی باید به نحوی باشــد که سود فساد نسبت به هزینه آن ناچیز باشد و انگیزه فساد و اختلاس را تقویت نکند.
شــیوع فســاد نیــز خود بر بی اعتمادی دامن می زند، اما می توان به همین شــروع برخوردها نیز امیدوار بود، با این شرط که ادامه دار باشد، با زمینه های بروز فساد هم برخورد بشود.
فســاد یک دومینوی پیچیده است که تنها با شفافیت و کاهش محرمانگی ها می توان در مقابلش ایستاد و مردم را به عنوان بزرگ تریــن حامی پشــت ســرخود دید تا هیچ فشــار سیاســی و اداری بر سوت زنان و قاضی های عدالت خواه وارد نشود.
نظر شما