تحولات لبنان و فلسطین

ساسان شاه ویسی گفت: تعریف دقیقی از تولید ملی نداریم چرا که همچنان نگاه همه نهادها و ارگانها به بخش نامه ها، رویه ها و تعاملات بخش دولتی در اقتصاد است.

خلق پول در بانکها، تولید ملی را دچار چالش‌ کرده است/تولید ملی زیر مشت و لگد اقتصاد نفتی له شده است

پیرو دیدار هیأت دولت با مقام معظم رهبری و تأکید ایشان بر حمایت از تولید و رفع موانع آن، ساسان شاه‌ویسی اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت و گو با قدس آنلاین آسیب‌های پیش روی رسیدن به تولید واقعی و بهره‌وری تولید را توضیح داده است.

رفع موانع تولید موضوعی است که یک بار دیگر رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیأت دولت به آن پرداختند. مهمترین ایراد ما در عدم رفع موانع تولید چیست؟

آنچه به عنوان مؤلفه‌های رفع موانع تولید توسط مقام معظم رهبری مطرح شد اصول مهمی است که از دغدغه‌های ایشان است. در گام رفع موانع تولید، اولین موضوعی که بدون آن نمی‌توان تولید را کلید زد توجه به فراهم سازی زیر ساختهای تولید است، اعم از تولید کالای معمولی، کالای سرمایه‌ای و کالای فناورانه که زیر ساختهای آن  مبتنی بر تحقیق و توسعه است. همچنین یک نظام اقتصادی باید مشخص کند که اقتصادش مبتنی بر تولید است یا مصرف؟ نسبت تولید در اقتصاد ملی کجاست؟ تولید ملی تا چه میزان توانسته خود را با تحولات صنعتی جهان که خواسته یا ناخواسته در بازار ما مداخله می‌کنند همراه، شریک و رقابت پذیر کند و از آن مهمتر اینکه با تغییر و تحریک قیمت آیا رقیب می‌تواند سهم تولید کننده ایرانی را کنار زند و مشتری را برای انتخاب کالایی غیر از کالای ایرانی مشتاق کند؟ در آونگ اقتصاد، فعالیت‌های بسیاری برای رونق تولید باید صورت داده شود. اینکه ایران جزو کشورهای تولید کننده یا مصرف کننده است نیز سؤالی مهمی است. باید بپذیریم بخش بزرگی از اقتصاد ما اقتصاد نفتی است در حالی که بخش کوچکی از اقتصاد ما تولیدی است که این مقدار هم در تنگنای ضرباتی که از سوی قوانین و بازارهای مالی و تحرکات بازار ارزآسیب می بیند. از سوی دیگر، بانکها نیز در هدایت نقدینگی کشور به سمت خود تعمداً به مشکلات تولید  دامن می‌زنند. فرصت بزرگی که برای خلق پول در اختیار بانکها قرار داده شده تولید ملی را دچار چالش‌های اساسی کرده است.

آیا می‌توان گفت که هنوز تعریفی از بحث تولید ملی به صورت دقیق نداریم؟

 سؤال خوبی است. قطعاً تولید ملی باید در ظرفی به نام اقتصاد ملی شکل بگیرد، اگر اقتصاد ملی دولتی باشد که به شدت دولتی است! و آن مقداری که دولتی نیست و مثلاً خصوصی نامیده می‌شود، دولتی زده است! و بخش دیگری که کمتر از سی درصد در اختیار بخش تعاونی است باز هم  دولتی زده است پس همچنان تعریف دقیقی از تولید ملی نداریم چرا که همچنان نگاه همه نهادها و ارگانها به بخش‌نامه‌ها، رویه‌ها و تعاملات بخش دولتی در اقتصاد است، موضوعی که دهه‌ها اقتصاد کشور را دچار چالش کرده است در حالی که تولید ملی در بستر اقتصاد ملی باید شکوفا شود. تولید ملی در بستر اقتصاد دولتی تعریف شده است که چنین رویه‌ای هیچ گاه به شکوفایی تولید منتهی نمی‌شود. به عبارتی دولت مجری خوبی برای اداره بخش‌های تجارت، کسب و کار و بازرگانی نیست. نمونه‌های بسیاری از ناکارآمدی دولت را در اختصاص ارزهای دولتی، واردات گوشت و ...دیدیم که ضعف‌های ساختاری و کارکردی دولت مانع از توزیع درست و قیمت‌گذاری مناسب شد. به عبارت بهتر اقتصاد تولیدی امروز در مقابل اقتصاد توزیعی قرار گرفته است. تا قبل از تحریم ها پول پر قدرتی به اسم پول نفت در دستان سیاستمدارانی بود که اقتصاد و قدرت را یک جا در اختیار داشتند لذا این مسأله مانع از اجرای بیش از یک دهه از ابلاغ سیاستهای اصل  44 وعدم بهبود بخشی به فضای  کسب وکار شده است. آنچه به عنوان خصوصی سازی آن هم در حد سی درصدی مطرح است نیز به دست کسانی افتاده است که از مدیران سابق دولت به شمار می‌روند که با برخورداری از فرصت واگذاریها یکی از حوزه‌های انحصاری اقتصاد را در اختیار گرفته‌اند.

مسأله بومی کردن تولید ملی بارها و بارها مطرح شده اما استراتژی خاصی برای این موضوع در نظر گرفته نشده است؛ ضعف دراین حوزه ناشی از سیاست گذاری است یا عدم تصمیم گیری و شناخت محیطی و نیاز مشتری؟

بومی کردن تولید ملی بسیار مهم است با این شرط که کارگاه ها و کارگران ما به روز باشند. یقیناً ما بالاترین تعداد کارگران را داریم، تعداد واحدهای صنعتی و کارگاه های کوچک نیز بالاست، حال باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا روند صنعتی شدن کشور مبتنی بر استفاده از فناوریهای نوین  بوده است؟ عموماً در این حوزه  دچار چالش هستیم؛ چرا که بخش زیادی از کارگران فاقد مهارت هستند و زیر ساخت‌ها آماده نشده و مسؤولان نتوانسته‌اند بین مؤلفه‌های درونی و بیرونی اقتصاد هماهنگی ایجاد کنند. از سوی دیگر آموزش، مهارت و توسعه دانش و دانش بنیان کردن تولید ملی را نیز جدی نگرفته‌ایم.

اینجا به یکی از مؤلفه‌های مورد نظر رهبر انقلاب می رسیم؛ استفاده از توانمندی های نیروی انسانی. چه عواملی باعث نادیده گرفتن نیروی انسانی و هدایت سرمایه داران به بخش خدمات به جای بهره مندی درست از نیروی انسانی تحصیلکرده شده است؟

 اگر به سرمایه گذاری انسانی در حوزه  تولید ملی بها می دادیم؛  قطعا پیشرفت می داشتیم؛ اما نیروی انسانی در بهره وری اقتصاد فراموش شده است. متاسفانه در تولید ملی کشور، دچار از دست رفتگی بهره وری عوامل تولید هستیم، یعنی داده و ستانده‌ای که در تولید ملی صرف می‌کنیم آنقدر با یکدیگر فاصله دارد که تولید کننده نمی‌تواند حتی از حداقل ها هم برخوردار شود لذا قابلیت های خود را به حوزه خدمات انتقال می‌دهد و توجهی به استفاده از توان نیروی انسانی نمی‌شود. حوزه خدمات هم عمدتاً به گونه‌ای است که سعی می‌شود از مسیرو معبرهایی عبور شود که با نظام مالی کشور کمتر برخورد کند، لذا تولید کننده در این ساختار علی رغم اینکه شعار حمایت از تولید زیاد می‌شنود اما در حوزه قوانین، تحریکات بیرونی و داخلی اقتصاد بسیار آزرده خاطر می‌شود و هنگامی که با مسؤولانی روبه‌رو می‌شود که توجهی به بهبود فضای کسب و کار ندارند و قانون حمایت از تولید را جدی نگرفته و برای رفع موانع تولید تلاش نمی‌کنند دست از تولید ملی می کشد؛ مگر در دو سال گذشته نرخ تولید ملی ما با این همه تذکر رهبری انقلاب چقدر افزایش پیدا کرده است؟ اگر قرار است یک اقتصاد پر قدرت اقتصاد تولیدی قلمداد شود، مسؤولان باید همه جانبه در کنار و حامی تولید باشند نه اینکه شعاری از کنار آن رد شوند.

چه عواملی را در منفی شدن نرخ رشد اقتصادی مؤثر می دانید؟

نرخ رشد اقتصادی ما همواره بسته به افزایش میزان صادرات نفت داشته وجالب است که دولتمردان همیشه به این نرخ رشد نیز بالیده‌اند! در حالی که زمانی می توان به افزایش نرخ رشد اقتصادی اعتماد کرد که منجر به افزایش اشتغال پایدار شود و قابلیت رقابت پذیری در اقتصاد را به وجود آورد. مسلما دولتها از 14 سال گذشته بعد از ابلاغ اصل 44 قانون اساسی تا کنون دچار غفلت های بزرگی شده اند؛در حالی که رهبر انقلاب با ابلاغ این اصل خواهان جلوگیری ازغفلت اقتصادی بودند که برخی مدیران با دور زدن خودمان و نرفتن به سمت آزاد سازی واقعی اقتصاد را با چالشهای بزرگی مواجه کردند. در عین حال عدم اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز آسیب هایی به اقتصاد وارد کرده است. آنچه مسؤولین در اقتصاد مقاومتی نادیده گرفتند، توجه به دانش‌های روز دنیا، استفاده از نیروی انسانی کارآمد و حرکت به سمت افزایش نرخ بهره وری در اقتصاد ملی است. از این منظر یکی پس از دیگری مؤلفه‌هایی که می‌توانند اقتصاد پر قدرت درون زا را کاربردی کنند، نادیده گرفته شد. متأسفانه مسؤولان قابلیت‌ها و ظرفیتهای کشور چند وجهی پهناوری مثل ایران را که هر وجه آن دارای عمق راهبردی در اقتصاد بین الملل است، نادیده گرفتند و اگر این سؤال مطرح شود که آیا توانسته‌اند ظرفیتهای تولید کشور را براساس توانمندیهای یاد شده به نسبت پنج سال گذشته افزایش دهند پاسخ منصفانه و قانع کننده‌ای خواهند داشت؟ امروز دوستان در وزارت صمت حمایت از تولید ملی را مطرح می‌کنند با این شعار که هیچ واحد تولیدی نباید به خاطر بدهی و دیون معوقه یا تحریم تعطیل شود؛ آیا برای واحدهایی که تسهیلات می گیرند اما تولید مفید ندارند شناسنامه گرفته ایم؟ آیا مشکلات کاری واحدها شناسایی شده است؟ اگر پول به اسم تسهیلات به این واحدها داده شود آیا بهره‌ورانه خلق ارزش می‌کنند؟ آیا مشکلات واحدهای صنعتی خود را برطرف می کنند و در محیط رقابت پذیری اقتصادی در منطقه فرصت و قدرتی برای رقابت دارند یا صرفاً فقط منابع به واحدها داده شود و با از دست رفتن ارزش پول ملی شاهد صادرات بی‌رویه و عدم مهندسی شده‌ای باشیم که حتی بازگشت پول به کشور سخت باشد؟

مهمترین موضوعاتی که در حمایت از تولید ملی باید از اکنون مورد توجه لازم قرار بگیرند از نظر شما چیست؟

به نظر می رسد بسیاری از سؤال‌ها بی پاسخ مانده یا اصلاً مسؤولان چنین سؤالی در ذهن ندارند که استراتژی صنعتی کشور چیست؟ با آنکه در دوره اصلاحات و دولت آقای احمدی نژاد استراتژیها و راهبردهای صنعت تجارت نوشته شد اما یک خط آن هرگز اجرا نشده است. اگر قرار به حمایت از تولید است ابتدا باید ظرفیتها و آسیبها درست شناسایی و ارزیابی شوند. برای هر مسأله پاسخ خود را داشته باشیم در حالی که امروز برای بسیاری از موضوعات اعم از فعالیت‌های کشاورزی تا صنعتی و خدمات فناوری واحدهای صنعتی کمترین چاره اندیشی نشده است.

آیا با تداوم روش‌های قبلی می‌توان گفت اقتصاد ما اقتصاد صنعتی یا کشاورزی است؟ مثلاً به صرف اینکه امسال با شرایط ترسالی مواجه بودیم و  حدود 17 درصد گندم بیشتری تولید کردیم آیا کشاورزان در زمینه دریافت نرخ گندم خود دغدغه ای نخواهند داشت؟ آیا دولت و شرکت بازرگانی بر خلاف روال سردرگم سالهای قبل رویه ای شفاف وحامی تولید گندم را در پیش خواهند گرفت؟ قطعا در حمایت از تولید ملی توجه به موضوعاتی چون چگونگی سیاست گذاریهای حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه، سهم پرداخت تسهیلات، سهم خرید کالای ایرانی درسفره ایرانی ضروری است. اینکه نقدینگی چه میزان به سمت تولید هدایت شده و چه مقدار تسهیلات از محل منابع عمومی کشورصرف تولید شده است؛ کارمزد بانکی، اولویت دریافت تسهیلات واحدهای صنعتی وتولیدی نیز بسیار مهم است چرا که اگر واحد صنعتی اولویت داری تسهیلات بگیرد و هدایت گرانه و درست از این پول استفاده کند و  کالایی را به بازار ارائه کند که هم رقاب پذیر باشد هم حق انتخاب مشتری را مورد احترام قرا رداده باشد، در عین حال مشکلات واحد صنفی خود را برطرف کند حمایت خوبی انجام شده است در غیر این صورت به شدت دچار هدر رفت منابع شده‌ایم. اینکه معاون اول رئیس جمهور یا وزرا در سفرهای استانی تأکید می‌کنند که هیچ واحدی نباید به خاطر بدهی تعطیل باشد به هیچ وجه درست نیست چرا که باید پاسخگوی سوءاستفاده‌هایی باشند که به اسم تولید و اشتغال منابع ملی را هدر می‌دهد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.