تحولات لبنان و فلسطین

مسائل زیادی دست به دست هم داده تا قابلیت‌های فرهنگی کشور ما برای دنیا ناشناخته باشد.

دنیا شیفته قصه مظلومیت ما

خدیجه زمانیان/

مسائل زیادی دست به دست هم داده تا قابلیت‌های فرهنگی کشور ما برای دنیا ناشناخته باشد. زبان، محدودیت‌های جغرافیایی، تصویری که از ایران به دنیا معرفی شده و عدم تعهد ما به معاهده کپی رایت موجب شده است، آثار ما به سختی به بازار جهانی راه پیدا کند. در این وضعیت، موفقیت یک کتاب در عرصه جهانی غنیمتی است که باید قدر آن را دانست.

در خبرها خواندیم بعد از دو کتاب «مردگان باغ سبز» نوشته محمدرضا بایرامی ‌و «سه کاهن» نوشته مجید قیصری، کتاب «گلستان یازدهم» نوشته بهناز ضرابی‌زاده توانسته نشان طلایی جایزه ادبی اوراسیا در بخش گنجینه نثر خارجی را به خود اختصاص دهد. 

«گلستان یازدهم» پیش از این توسط انتشارات صدرا در کشور مقصد به زبان روسی ترجمه و منتشر شده بود. گرفتن این جایزه نشان می‌دهد ترجمه هم خوب از کار درآمده و توانسته است توجه داوران را به خود جلب کند.

روایت زندگی عاشقانه«عقرب زرد»

«گلستان یازدهم» خاطرات زهرا پناهی‌روا، همسر سردار شهید علی چیت‌سازیان، به قلم بهناز ضرابی‌زاده است که توسط انتشارات سوره مهر در دسترس مخاطبان قرار گرفت. این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک سال و هشت‌ماهه مشترک شهید چیت‌سازیان و همسرش پرداخته است. فرمانده‌ای که در جبهه به دلیل مهارت‌های رزمی ‌و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازه‌ای با مهر و محبت رفتار می‌کرد که گویی این قلب رئوف هیچ‌گاه سابقه حضور در حرب و قتال را نداشت. «گلستان یازدهم» توانسته است قسمت مهمی‌ از نیمه پنهان زندگی شهید چیت‌سازیان را به مخاطبان معرفی کند.

کتاب با مقدمه نویسنده آغاز می‌شود، جایی که بهناز ضرابی‌زاده می‌فهمد منزل خانواده‌ چیت‌سازیان درست در مقابل خانه‌اش قرار داشته و او سال‌ها از آن بی‌خبر بوده است. جایی که در آن بسیاری از اتفاقات تلخ و شیرین داستان ثبت و ضبط شده و نویسنده تا آن زمان از آن بی‌خبر بوده است. پس از این مقدمه، فصل نخست کتاب با نام «خاطراتم فیلم می‌شود» آغاز می‌شود. نویسنده دست به خرق عادتی در عرصه روایت زده است و با ظرافت، داستان زندگی مشترک زهرا پناهی‌روا و شهید علی چیت‌سازیان را از پایان مادی زندگی مشترک و شهادت شهید آغاز می‌کند. همین ابتکار نویسنده موجب جذابیت هرچه بیشتر کتاب شده و خواننده را در آغازین فصل کتاب با هجومی ‌از احساسات راوی مواجه می‌کند، در جایی که راوی فرزند خود را به دنیا آورده و مانند هر زنی پس از زایمان بیشترین نیاز عاطفی و حمایتی را به همسرش دارد، اما ناگهان به یاد می‌آورد که شوهرش 37 روز قبل در منطقه‌ ماووت شهید شده و باید بدون حضور فیزیکی او زندگی‌اش را با تنها یادگارش ادامه دهد.

بهناز ضرابی‌زاده توانسته است دقت در جزئیات و توصیف کامل احساسات یک دختر، یک همسر و یک مادر را در لحظه لحظه حوادث کتاب حفظ کند و به خوبی مخاطبان کتاب را از ابتدا قدم‌به‌قدم با خانم زهرا پناهی‌روا همراه سازد. نویسنده به خوبی توانسته از نگاه منحصر به‌فرد زنانه‌ خود و راوی کتاب در ایجاد حس همذات‌پنداری مخاطب استفاده کند و توأمان عشق زمینی و آسمانی را در فرمی ‌مناسب توصیف کند. کتابی که در ابتدا با یک عشق زمینی مخاطب را همراه می‌سازد هرچه به انتها نزدیک می‌شود به شکلی زیبا، این عشق را به عشقی آسمانی بدل می‌کند.

دنیا صدای ما را بشنود

این بیان و قلم توجه داوران روسی را هم به خود جلب کرده و توانسته کتاب را بعد از موفقیت‌های داخلی که مهم‌ترین آن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب بود، با موفقیتی بین‌المللی روبه‌رو کند.

بهناز ضرابی‌زاده از موفقیت کتاب «گلستان یازدهم» بسیار خوشحال است. وی می‌گوید: نخستین بار است که یک اثر ایرانی توانسته نشان طلایی اوراسیا را بدست آورد، چون آثار برگزیده قبلی نشان نقره این جایزه را از آن خود کرده بودند و چه بهتر که این موفقیت از آن اثری دفاع مقدسی شد. نویسنده «دختر شینا» ادامه می‌دهد: موفقیت آثار دفاع مقدس در عرصه‌های جهانی از آن جهت اهمیت دارد که دنیا صدای ما را می‌شنود و از ظلمی ‌که بر ما رفت، آگاه می‌شود.

بهناز ضرابی‌زاده که دوران نوجوانی‌اش را در سال‌های جنگ گذرانده همیشه می‌خواسته صدای مظلومیت مردم ایران را به گوش جهانیان برساند و حالا با ترجمه روسی «گلستان یازدهم» به این هدف رسیده است. وی می‌گوید: در جنگ ایران و عراق، مصایب زیادی بر ما تحمیل شد. دغدغه من در کودکی و نوجوانی این بود که چرا جهان نسبت به ما بی‌تفاوت است و در مقابل ظلمی‌ که بر ما تحمیل می‌شود، سکوت می‌کند. من نوجوان بودم که محله ما بمباران شد و بسیاری از دوستانم شهید شدند. همان زمان آرزو می‌کردم دنیا، مظلومیت ما را ببیند و امروز متوجه شدم صدای مظلومیت در گلوی من نمانده و مرزها را درنوردیده است. من می‌خواستم دنیا قصه مردان و زنان مبارز ما را بخوانند و بدانند آن‌ها با چنگ و دندان از مرزهای کشورشان دفاع کردند و حالا روس‌ها قصه شهید چیت‌سازیان را خوانده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.