قدس آنلاین: اگر خط فقر تعریف شده و به عنوان یک شاخص اقتصادی مورد توجه مدیران و مسئولان کشور قرار بگیرد، بیشک بخش زیادی از مشکلات در برنامهریزیها، تصمیمگیریها و تصمیمسازیها حل خواهد شد؛ از این رو حمایت از گروههای ضعیف و رصد جمعیت فقیر و کارگران زیر خط فقر باید ذیل شفافیتهای خط فقر مشخص شود.
متأسفانه اعلام خط فقر در کشور از طریق سازمانهای غیررسمی انجام میشود؛ مهمترین جایگاهی که در دو ســال اخیر نسبت به اعلام خط فقر اظهار نظری داشته، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است که ارگانی رسمی در این موضوع به شــمار نمیآید؛ چرا که تعاریف و اعداد بیان شده نمیتواند به صورت جدی در تصمیمگیریها و تصمیم سازیها مداخله داشته باشد.
میزان خط فقر و نیاز کارگران و آسیبپذیران جامعه به میزان حمایتهای دولتی باید از طریق سازمانهایی مثل مرکز آمار ایران، بانک مرکزی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شود تا این سازمانها هر چه سریعتر تعریفی از فقر نسبی و فقر مطلق در کشور ارائه دهند؛ در این صورت است که دولت موظف به حمایت از گروههای ضعیف جامعه میشود.
بی تردید یکی از مهمترین دلایلی که مانع از تعریف خط فقر در کشــور میشود ناشی از تکالیفی است که پس از آن برعهده سازمانهای مسئول در کشور گذاشته میشــود و دولت نگران این است که با تعریف رسمی خط فقر نتواند حمایتهای لازم اقتصادی را از گروههای ضعیف و کارگران در کشور به عمل آورد.
با تعریف خط فقر اســت که میتوان به یکی از مؤلفههای شفافسازی دستمزد کارگران در کشــور رسید تا شــورای عالی کار بتواند هر چه سریع تر، واقعی و واضحتر دستمزد کارگران را تعیین کند و مجلس شورای اسلامی نیز نسبت به تعیین حقوق کارگران براساس شاخص اقتصادی کشور بپردازد.
دولت با بحث کافی بودن یا عدم کفایت هزینه زندگی مردم در چالش است و این مسئله هم سبب عدم اصالح قانون هدفمندی یارانهها شده است؛ به طور قطع به این دلایل است که هنوز دولت به گروههای غیر نیازمند یارانه میدهد.
اگر لوازم و ابزار اقتصادی الزم برای تأمین معیشــت کشور تعریف نشود، نمیتوان تعریف دقیقی از حقوق مردم ارائه داد و وضعیت آنها را با خط فقر محاسبه کرد.
انتظار میرود دولت هر چه ســریعتر با ورود به این موضوع و تعریف واضح و شفافی از خط فقر، گروهها و دهکهای ضعیف را که کارگران نیز جزو آن هســتند، مورد حمایت جدی قرار دهد.
انتهای پیام/
نظر شما