قدس آنلاین: عملکرد ضعیف تیم ملی والیبال به قدری مأیوس کننده بود که حالا خوش بینترین کارشناسان و مفسران حوزه والیبال هم با تردید و ابهام درباره موفقیت این تیم در مسابقات انتخابی المپیک در قاره آسیا سخن میگویند و همه چیز برای خلق یک تراژدی مهیاست! اتفاقی که در صورت وقوع باید آن را به نام مسعود سلطانی فر و محمدرضا داورزنی ثبت کرد چون این دو مقام ارشد وزارت ورزش و جوانان در طول یکسال گذشته به عناوین مختلف در مسیر برگزاری انتخابات این فدراسیون ورزشی سنگ اندازی کردند تا این تیم با بلاتکلیفی محض راهی مسابقات جهانی شود.
*ضعفهای کولاکوویچ
البته ناکامی این تیم علل شاخص دیگری نیز داشت که ضعف کادر فنی و عدم تصمیمگیری به موقع کولاکوویچ و دستیارانش در مواقع نیاز زمینه خلق ناکامی تیم را فراهم کرد و شکستهای دور از انتظاری نظیر شکست به ژاپن، مصر و ایتالیا را در پی داشت. در حالی که در این پیکارها میتوانستیم با تصمیمگیری به موقع و استفاده از ضعف حریف به پیروزی دست پیدا کنیم بازی را به حریف واگذار کردیم تا سه شکست تحقیرآمیز برای والیبال ایران به ثبت برسد.
*قانون گریزی ستارهها
در کنار این عوامل باید نیم نگاهی به رفتارهای قانون گریزانه مافیای ستارههای والیبال ایران نیز داشته باشیم، اتفاقی که به دلیل سوءمدیریت نه تنها کنترل و سرکوب نشد بلکه فضا به گونه ای پیش رفت که برخی بازیکنان به خیال اینکه سابقه حضور در تیم ملی آنها زیاد است به رفتارهای غیر منطقی روی آورند. معروف نخستین کسی بود که از عبارت «فدراسیون بیدر و پیکر» برای فدراسیون والیبال استفاده کرد. عبارتی که با توجه به وضعیت این روزهای فدراسیون بهترین توصیف برای آن است. در حال حاضر بسیاری از کمیتههای فدراسیون در حالت تعطیل به سر میبرند. در چنین شرایطی نباید انتظار داشت اتفاقات مثبتی برای تیم ملی رخ دهد. البته وضعیت هرج ومرجی که فدراسیون والیبال دچار آن شده از زمان سرپرستی افشین داوری وجود داشته است. همان زمان که برای ناکامی تیم ملی والیبال هم مراسم قدردانی برگزار میکردند و اردوهای خارجی تیم ملی با تصمیم برخی بازیکنان لغو میشد مشخص بود که فدراسیون در مسیر درست گام برنمیدارد.
*اعتماد دیر به جوانان
کولاکوویچ با وجود توصیه کارشناسان و خبرگان والیبال اعتنایی به استفاده از جوانان در لیگ ملتها و قهرمانی آسیا نداشت تا پس از دو شکست در آغاز جام جهانی آن هم مقابل تیم سوم روسیه و تیم مصر بپذیرد که تیم اصلی نیاز به استراحت دارد.
همین دو شکست کافی بود تا توفیق اجباری نصیب بازیکنان جوان و آینده دار والیبال ایران مانند علی اصغر مجرد، پوریا یلی، جواد کریمی و امیر حسین اسفندیار شود و حتی مجرد ۲۲ سال هم بتواند در رده دوم برترین مدافعان جام قرار گیرد.
بازیکنان جوانی که در سومین بازی جام مقابل کانادا قرار گرفتند و نخستین برد ایران را کسب کردند. دومین برد نیز مقابل استرالیا با همین جوانان کسب شد. جوانانی که اگر در قهرمانی آسیا هم مقابل استرالیا قرار میگرفتند توانایی پیروزی و قهرمانی در آسیا را داشتند.
جوانان والیبال ایران با وجود توانایی بالای فنی اما گاهی دچار اشتباهاتی نیز شدند، اشتباهاتی که در بازی مقابل تیم قدرتمند برزیل مشاهده شد و حسرت اینکه اگر بازیکنان جوان در لیگ ملتها به کار گرفته میشدند شاید با پختگی بیشتر حتی توانایی شکست تیم برزیل و دیگر قدرتهای والیبال را نیز داشتند.
پله نازل هشتم
قرار گرفتن تیم ملی والیبال ایران در میان دوازده تیم حاضر در رقابتهای جام جهانی روی پله هشتم نشان میدهد والیبال ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته و تداوم این وضعیت میتواند شانس ایران برای راهیابی به بازیهای المپیک را به شکل قابل توجهی کمرنگ کند، هرچند قرارداد همکاری فدراسیون والیبال با کولاکوویچ تا پایان بازیهای المپیک اعتبار دارد اما به نظر میرسد تداوم این فضا نه تنها به سود والیبال نیست بلکه سبب عقب ماندگی و پسرفت این رشته ورزشی خواهد شد.
*تغییرات ساختاری
آن چیزی که مسلم است تیم ملی نیازمند تغییرات ساختاری در تمام ابعاد است. کولاکوویچ تا پایان المپیک قرارداد دارد، اما قرارداد دو دستیار خارجی او به پایان رسیده و فدراسیون والیبال به هیچ عنوان نباید زیر بار تمدید قرارداد این دو مربی برود. ضمن اینکه نقش پیمان اکبری و سعید رضایی به عنوان دستیاران ایرانی کولاکوویچ هم مبهم است و شاید اگر مربیان دیگری جایگزین این دو مربی شوند اتفاقات بهتری در تیم ملی رقم بخورد. همچنین حضور افرادی همچون کامبیز یعقوبی با تیم ملی هم ابهامات زیادی دارد. این فرصت باید در اختیار مربیانی قرار بگیرد که میتوانند هم برای تیم ملی تأثیر مثبتی داشته باشند و هم اینکه به تجربیات آنها افزوده شود.
*سرنوشت لیگ
اتفاق نگران کننده دیگر در این مسیر بلاتکلیفی مسابقات لیگ برتر والیبال است، تیم ملی والیبال ایران پس از اتمام مسابقات جام جهانی تا رقابتهای انتخابی المپیک درگیر هیچ رویداد بینالمللی خاصی نیست از این رو کارشناسان معتقدند از آنجا که سرنوشت رقابتهای لیگ برتر نیز نامشخص است این تیم به یکباره از کوران مسابقات خارج میشود و بازیکنان بدون برنامه به حال خود رها خواهند شد که این مسئله به هیچ وجه ایده آل نیست و فضای نگران کننده فعلی را تشدید میکند. اظهارات رئیس سازمان لیگ برتر مبنی بر عدم برگزاری مسابقات لیگ برتر به دلیل بدهی تیمهای شرکت کننده موجی از نگرانی را بین اهالی والیبال به وجود آورده است.
*مهندسی انتخابات
بلاتکلیفی مدیریت فدراسیون و عدم اشراف کامل فتاحی در پست سرپرستی نیز مزید بر علت شده تا چراغ قرمز در والیبال روشن شود اما مسئولان ارشد وزارتخانه به جای پایان دادن به این بحران مدیریتی به فکر مهندسی انتخابات پیش رو هستند تا محمدرضا داورزنی همزمان با حفظ سمت در پست معاونت وزارت ورزش و جوانان عهده دار ریاست فدراسیون والیبال نیز شود تا شاید بتواند والیبال از بن بست فعلی خارج شود اما بروز این اتفاق به این سادگیها نیست.
نظر شما