سیداحمد موسوی/
روز پنجشنبه مایک پنس، معاون رئیس جمهور آمریکا و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه برای اعلام آتشبس ۱۲۰ ساعته و توقف عملیات تجاوزگرانه ترکیه در شرق فرات به توافقی دست یافتند که چه از نگاه دیپلماتیک و حقوقی و چه از منظر نظامی با ایهامها و ایرادهای عمدهای مواجه است و همین ابهامها در وهله نخست شکنندگی این توافق را نشان میدهد و در وهله دوم حاکی از اقدام فوری واشنگتن برای نجات ترکیه از گردابی است که بسیاری پیش از آغاز حمله نظامی ترکیه نسبت به آن هشدار داده بودند.
توافقی برای نجات ترکیه
شعیب بهمن، کارشناس مسائل خاورمیانه درباره توافق ۱۳ مادهای بین آنکارا و واشنگتن در شرق فرات گفت: در وهله نخست باید به این نکته توجه داشته باشیم در شرایطی که کشوری به خاک کشور دیگر حمله میکند قاعدتاً هر گونه توافق برای صلح باید بین طرفین درگیر منعقد شود نه بین یک طرف درگیر و یک بازیگر دیگر که ارتباطی به منطقه ندارد بنابراین در واقع ماهیت این توافق محل بحث است؛ چراکه آمریکاییها در این مسئله نه ذینفع و نه ذیحق هستند که بخواهند طرف مقابل ترکیه در آتشبس قرار بگیرند. در نتیجه در مورد اصل توافق پرسشهای جدی وجود دارد و اساساً این توافق توافقی معتبر محسوب نمیشود؛ اما در مورد آنچه بین ترکیه و آمریکا رخ داد باید گفت که واقعیت این است که آمریکاییها برای نجات ترکیه که در این مهلکه گرفتار آمده بود این توافق را صورت دادند.
وی افزود: به هر حال اقدامی که ترکیه انجام داد با چراغ سبز آمریکاییها صورت گرفت ولی پس از توافق بین دولت سوریه و نیروهای کرد مبنی بر حضور نیروهای ارتش سوریه در مناطق مرزی حاصل شد و شرایط را برای ترکیه پیچیدهتر از گذشته کرد.
به گفته بهمن، اقدام آمریکاییها بیشتر برای خارج ساختن ترکیه از بنبست صورت میگیرد ولی چون اردوغان تلاش میکند سیاست خارجی را به مسائل حیثیتی در داخل کشور تبدیل کند و باید جوابگوی افکار عمومی ملیگرایانه تهییج شده داخل ترکیه باشد؛ به همین دلیل در حال حاضر خروج از این بنبست دشوار شده است و به نظر میرسد اگر پس از این آتشبس، توافقی بین ترکیه و روسیه در مذاکرات اردوغان و پوتین حاصل نشود، ما شاهد ادامه حملات کور خواهیم بود اما در صورت توافق شرایط ممکن است تغییر کند.
ترکیه و اهدافی که محقق نشد
وی در مورد ادعای اردوغان در ارتباط با تحقق اهداف ترکیه از حمله به شمال سوریه گفت: هدف و طرحی که اردوغان از زمان بحران سوریه بر آن پافشاری میکرد ایجاد یک منطقه حائل بود که در آن کردها نفوذ و قدرت نداشته باشند و در حال حاضر اهداف اردوغان به واسطه عدم ایجاد این منطقه حائل محقق نشده و نتوانسته نیروهای کرد را به عقب براند و از سویی موفق نشده است ادعایش در مورد استقرار آوارگان را محقق سازد. در واقع علاوه بر اینکه نتوانسته این کارها را انجام دهد بلکه استقرار نیروهای نظامی سوریه به این معنا خواهد بود که در صورت ادامه تجاوز ارتش ترکیه با نیروهای دولت سوریه مواجه خواهد بود و این هزینه گزافی را به ترکیه تحمیل خواهد کرد. بنابراین شرایط برای ترکیه دشوارتر از پیش هم شده است.
ترکیه به دنبال تأثیرگذاری در تحولات آینده سوریه
این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اینکه یکی از اهداف ترکیه از حمله نظامی به شمال سوریه بدست آوردن یک برگ برنده در آینده سیاسی سوریه است، افزود: تنها نقطهای که برای ترکیه در مذاکرات آستانه و مذاکرات با طرفهای غربی وجود داشت مسئله ادلب بود و در صورت حل شدن مسئله ادلب، ترکها عملاً برگ برندهای برای تأثیرگذاری در معادلات آینده سوریه ندارند و به این ترتیب ترکیه با روی آوردن به مسئله اسکان آوارگان و سکنا دادن آنها در مناطق مرزی خودش سعی کرد تا از این طریق هم کردها را کنترل کند و هم خودش را به عنوان بازیگر تأثیرگذار در آینده سوریه مطرح کند اما اگر اهداف ترکیه تحقق مییافت ترکیه عملاً بر این منطقه اعمال حاکمیت میکرد. ترکیه سرمایهگذاریهای بسیاری در این منطقه کرده، نیروهای نظامی موسوم به ارتش ملی سوریه و ارتش آزاد سوریه ایجاد کرده است و این موجب نفوذ بیشتر از دیگر بازیگران در سوریه میشد؛ تردیدی نیست که ترکیه علاوه بر قطع ارتباط کردها در دو سوی مرز مشترک با سوریه چنین پروژهای را نیز پیش میبرد.
نظر شما