از عصر امام محمدباقر تا دوران امام رضا شاهد رشد و پویایی علمی و معرفتی تشیع هستیم. در این دوران هر کدام از اهلبیت علیهمالسلام در فضایی از اختناق دشمنان، با برپایی جلسات درس و بحث و مناظره به نشر معارف ناب دین مبین اسلام پرداختند و شاگردان مبرزی در زمینههای مختلف علمی، معرفتی و کلامی تربیت کردند. در این برهه از تاریخ اسلام شاهد گرایش حداکثری مردم به مکتب اهلبیت وحی هستیم، مردمی که عمدتاً در مکتب امویان رشد یافتند.
در این بین، عباسیان که خود با شعار «الرضا من آل الرسول»، امویان را کنار زدند و در عصر امام صادق به حکومت رسیدند، مجبور شدند به صورت مخفیانه و زیرکانه به تقابل با اهلبیت بپردازند. یکی از این راهکارهای زیرکانه، برپایی جلسات مناظره بود که اوج آن را در عصر امام رضا (ع) میبینیم؛ به این ترتیب، اندیشمندانی از ادیان و مذاهب مختلف و با تحریک هارونالرشید به رویارویی علمی و اعتقادی با حضرت شتافتند.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با حمیدرضا مطهری، عضو هیئت علمی و مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) ضمن بررسی مهمترین مسائل سیاسی و اعتقادی عصر امام رضا، به علل و بسترهای شکلگیری جلسات مناظره آن حضرت با سایر ادیان و مذاهب پرداخت. شاخصههای مناظرات امام رضا(ع) از دیگر موضوعات این مصاحبه است.
وی در بخشهایی از این گفتوگو میگوید وجود بحرانهای فکری و فرقههای متعدد مذهبی، فرصتی برای مأمون ایجاد کرد تا با دامن زدن به این فضا و دعوت از علمای سایر ادیان و مذاهب، بتواند پایگاه حکومت خویش را تقویت کند؛ از دیگر سو، با سوق دادن این اندیشمندان بسوی مناظره با امام رضا(ع)، قصد تخریب جایگاه علمی و درایت حضرت را داشت
مشروح مصاحبه را در ادامه میخوانید
* همان طور که مستحضرید عصر امامت امام رضا علیهالسلام از ویژگی خاصی برخوردار است؛ از یک سو با خشونت عباسیان نسبت به خاندان پیامبر(ص) مواجهیم و از دیگر سو با درماندگی و وادادگی آنها در مقابل تفکرات ناب شیعی که از زمان امام محمد باقر و امام صادق قوت گرفته بود. درباره فضای سیاسی و فکری این دوران بیشتر توضیح میدهید.
بدون فهم زمینههای شکلگیری یک رویداد تاریخی، توانایی تحلیل تاریخی سپس عبرت از آن را نخواهیم داشت. باید گفت دوران امام رضا از جهات مختلف دارای اهمیت است؛ از باورها و اعتقاداتی که خارج از سرزمینهای اسلامی وارد جامعه شده بود و افکار و اندیشههای جدیدی تولید کرده بود، تا وجود فرقهها و مذاهب مختلف اسلامی که درون جامعه آن دوران ریشه دوانده بود؛ به این شکل که برخی از این فرقهها در این مقطع زمانی به دلیل وضعیت خاص سیاسی رشد بیشتری داشت؛ مثل جریان اعتزال همچنان که مأمون سردمدار این مکتب بود.
اندیشه اعتزالی عباسی با رسوخ اندیشههای اعتزالی مبنی بر نقدپذیریِ روایات و راویان، به ویژه صحابه و سردمداران، امکان طرح شیوه جدید برای اداره جامعه اسلامی و تعامل با شهروندان را فراهم کرده بود و مأمون نمایندگی آن را به دوش داشت. اعتزال که از نیمه اول قرن دوم به عنوان یک مکتب کلامی سر برآورد، دارای شاخهها وفرقههای متعددی شد که در جای خود میتوان به آنها پرداخت.
همچنین در جریانات سیاسی، شاهد بروز اختلافات و درگیریهای عمیق بین مدعیان قدرت در خاندان عباسی هستیم. به این ترتیب، با کشته شدن امین توسط مأمون، جریانی سیاسی حذف شده و جریان دیگری بر مسند قدرت قرار گرفت تا حدی که پایتخت حکومت را از بغداد، یعنی پایگاه سنـتی عباسیان به خراسان منتقل کردند.
مأمون در چنین شرایطی، امام رضا (ع) را به عنوان ولیّعهد خود معرفی میکند که این خود بحث مجزایی میطلبد؛ البته یک مورد از آن را اشاره داشتید که همان مقبولیت نسبیِ خاندان عترت در بین مردم بود؛ یا شاید یکی از مهمترین اهداف مأمون در انتخاب امام رضا به ولیّ عهدی، خروج از بحرانهای موجود در جهان اسلام از جمله بحرانهای سیاسی بود.
علم لدنّی امام رضا توطئههای هارون را خنثی کرد
* یکی از رویدادهای مهم عصر امام رضا (ع)، مناظره آن حضرت با اندیشمندان سایر ادیان و مذاهب بود. بستر شکلگیری این رویداد به چه مسئلهای باز میگردد؟
وجود بحرانهای فکری و فرقههای متعدد مذهبی، فرصتی برای مأمون ایجاد کرد تا با دامن زدن به این فضا و دعوت از علمای سایر ادیان و مذاهب، بتواند پایگاه حکومت خویش را تقویت کند؛ از دیگر سو، با سوق دادن این اندیشمندان بسوی مناظره با امام رضا(ع)، قصد تخریب جایگاه علمی و درایت حضرت را داشت؛ اما با پاسخهای مستدل امام به تمام پرسشها و شبهات عالمان ادیان و مذاهب، تمام نقشههای او نقش بر آب شد. بنابراین از یک سو هم علم بیپایان و لدُنی اهلبیت(ع) بیش از گذشته به مردم ثابت شد و هم پایههای حکومت مأمون متزلزل شد؛ از این جهت مأمون که فردی بسیار زیرک بود، بسیار تحت فشار قرار گرفت. چرا که تصور نمیکرد کسی بتواند از پس سؤالات بسیار دشوار اندیشمندان ادیان و مذاهب بر بیاید؛ نقشه او بسیار دقیق بود، اما او با یک فرد عادی درگیر نشد بلکه با کسی گلاویز شد که تمام علوم کائنات به اذنالله در ید قدرت اوست و این را به راحتی میتوان از متن مناظرات فهمید.
* مناظرات امام رضا علاوه بر مطالبی که فرمودید چه فرصتهای طلایی را برای آن حضرت ایجاد کرد و یا به عبارتی، اهدافی که امام(ع) در این مناظرات داشتند چه گزارههایی بود؟
یکی از اهداف کلی امام رضا(ع) در این مناظرات، پاسخگویی به شبهات و جلوگیری از کجروی مسلمانان در جامعه اسلامی بود؛ چرا که ائمه اطهار یکی از وظایف خویش را دفاع از دین الهی میدانند. اصطلاح حدیثیِ «الذَّابِّینَ عَنْ دِینِه» که در زیارتنامههای منتسب به عترت مندرج است، به معنای مدافعان دین الهی است.
امام رضا با مناظرات، مردم را به اسلام ناب و سنت نبوی بازگرداند
یکی دیگر از اهداف مناظرات، هدایت گمراهانی بود که توسط فرقههای مختلف جذب آنها شده بودند. امام رضا با حضور در مناظرات، عملاً هم مانع ورود شبهه در جامعه اسلامی میشدند و هم مبانی ناب اسلامی و تشیع را بازخوانی کرده و مردم را به سنت اصیل نبوی که تا آن زمان تحریفات زیادی بر آن وارد شده بود، سوق میدادند.
شاخصههای مناظرات امام رضا(ع)
* به نظر میرسد با بررسی شیوههای مناظرات ائمه(ع) و به صورت مصداقی، مناظرات امام رضا (ع)، میتوانیم به شاخصههای مناظره مناسب دست یابـیم؛ درباره این شاخصهها توضیح میدهید؟
در مناظرات عادی، تمام سعی مناظرهکنندگان، شکست طرف مقابل است، در حالی که در روش مناظره امام رضا(ع)، رعایت حرمت طرف مقابل در اولویت قرار داشت. امام(ع) همیشه سعی داشت طرف مقابل را تکریم کند و به او فرصت ارائه استدلال دهد؛ اینها به عنوان اصول مناظره شناخته میشود.
امام رضا(ع) با وجود تسط به علوم و اسرار عالم، سعی داشتند متناسب با توانایی علمی افراد مناظره کنند. گاهی افراد را در انتخاب موضوع آزاد میگذاشتند. حتی از مناظرهکنندگان میپرسیدند شما شروع میکنید یا من شروع کنم. نکته دیگر اینکه به منابعی استناد میکردند که مورد قبول آنها بود. به عنوان نمونه امام رضا(ع) در یکی از مناظرات خطاب به رأس الجالوت فرمود: اکنون، من از تو پرسش کنم یا تو میپرسی؟ گفت: من میپرسم و تنها جوابی را قبول میکنم که یا از تورات باشد یا از انجیل یا از زبور یا صحف ابراهیم و موسی.
امام فرمود: پاسخی را از من نپذیر مگر اینکه از تورات موسی یا انجیل عیسی و یا زبور داود باشد.
تکیه بر اصول و عقاید مشترک در مناظرات
تکیه بر اصول و عقاید مشترک، یکی از اصول مناظرات حضرت بود؛ خداوند در آیهای از قرآن خطاب به پیامبر خویش میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئا؛ بگو ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک و مساوی است [ و همه کتابهای آسمانی و پیامبران آن را ابلاغ کردند ] و آن اینکه جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم». اگر طرف مناظره فردی غیر مسلمان از اهل کتاب بود، ضمن اشاره به مسائل مشترک، از کتب آسمانی خود آنها برایشان استدلال میآوردند.
مناظره امام رضا (ع) با عالم یهودی
مثلاً امام رضا در همان مناظره با رأسالجالوت، زمانی که امام دلیلش را درباره علت قبولی نبوت موسی(ع) پرسید، او به معجزاتی مثل شکافتن دریا و تبدیل کردن عصا به مار و ضربه زدن به سنگ و روان شدن چند چشمه از آن و ید بیضاء اشاره کرد و استدلال کرد هر کس که ادّعای نبوّت کند، بر ما واجب نیست که به او ایمان بیاوریم، مگر اینکه معجزاتی مثل معجزات موسی داشته باشد. امام در پاسخش گفت: پس چگونه به انبیائی که قبل از موسی علیهالسلام بودند ایمان دارید و حال آنکه آنان دریا را نشکافتند و از سنگ، دوازده چشمه ایجاد نکردند و مثل موسی «ید بیضاء» نداشتند و عصا را به مار تبدیل نکردند.
یهودی گفت: من که گفتم، هر گاه برای اثبات نبوّتشان معجزاتی بیاورند ـ هر چند غیر از معجزات موسی باشد ـ تصدیقشان واجب است.
امام فرمود: پس چرا به عیسی بن مریم ایمان نمیآوری؟ با اینکه او مرده زنده میکرد و افراد نابینا و مبتلا به پیسی را شفا میداد و از گل؛ پرندهای گلی میساخت و در آن میدمید و آن مجسّمه گلی به اذن خداوند به پرندهای زنده تبدیل میشد؟ رأس الجالوت گفت: میگویند که او این کارها را انجام میداد، ولی ما ندیدهایم.
امام فرمود: آیا معجزات موسی را دیدهای؟ آیا اخبار این معجزات از طریق افراد قابل اطمینان به شما نرسیده است؟ گفت: بله، همین طور است. امام فرمود: بسیار خوب. همچنین درباره معجزات عیسی اخبار متواتر برای شما نقل شده است، پس چرا موسی را تصدیق کردید و به او ایمان آوردید، اما به عیسی ایمان نیاوردید؟ مرد یهودی جوابی نداد.
در قبال سایر مذاهب اسلامی نیز همین رفتار را داشتند؛ مثلاً در برخورد با فرقههای مختلف فکری از خود آنها نسبت به بحث تسلط بیشتری داشتند. از این جهت پس از بیان مبانی فکریشان، به خوبی افکار آنها را مورد نقد قرار میداد.
صبر و تحمل امام در مناظرات
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای مناظرات امام رضا(ع)، صبر و تحمل در قبال عقاید دیگران است. گاهی در مناظرات اتفاق میافتد طرفین تاب و تحمل عقاید یکدیگر را ندارند. امام رضا به گونهای با سعه صدر به دیگران میدان میدادند که طرف مقابل استدلالهای خود را به صورت کامل بیان میکرد و تصور میکرد پیروز میدان است. امام به گونهای رفتار نمیکردند که گارد بگیرند و در مقابلِ استدلالهای آنها آشفتهحال شوند.
یکی از مهمترین ویژگیهای مناظرات امام رضا(ع)، سادگی و قابل فهم بودن کلمات حضرت بود. به این معنا که وقتی سخنی گفته میشود، کلمات مناظرهکننده باید به گونهای باشد که طرف مقابل به شکل دقیق آن را فهم کند. ما این مسئله را در سیره مناظراتی امام رضا مشاهده میکنیم.
در مناظره با مسلمانان، تکیه بر آیات قرآن را میبینیم. استدلال به قرآن و استناد به سنت پیامبر (ص) در سیره امام رضا(ع) به وفور دیده میشود.
نظر شما