تحولات منطقه

آمریکا از سالهای طولانی همواره در تلاش برای تثبیت یک نظام سیاسی وابسته در لبنان بوده و نقش مستقیمی در تضعیف اقتصاد این کشور ایفا می‌کند.

 تلاش‌های گسترده آمریکا برای ایجاد نظام سیاسی وابسته در لبنان
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

قدس آنلاین؛ به نقل از پایگاه خبری العهد نقش مستقیم آمریکا در ایجاد بحران لبنان امر پوشیده‌ای نیست. شاید بسیاری میزان و حد مداخلات آمریکا در سیاست‌های لبنان از طریق اعمال سیاست‌هایی که لبنان را مجبور به تغییر سیاست‌های خود در خدمت منافع آمریکا در منطقه و جهان می‌کند٬ نمی‌دانند. طبق این رویکرد می‌توان مشکل و بحران کنونی دولت لبنان و عدم وجود چشم‌اندازی برای حل آن را شرح داد.

درحالی که وجود تلاش‌های اروپایی برای حل بحران لبنان محرز است؛ اما این تلاش‌ها با تباین آمریکا و اروپا تلاقی پیدا کرده است. این امر با تجربه اروپا در شکست میانجی‌گیری‌های خود درباره پرونده هسته‌ای ایران و بحران اوکراین کاملا مشهود است. علاوه بر این حساسیت اروپا نسبت به امور لبنان به چندین عامل برمی‌گردد که در راس آن منافعی است که جغرافیای سیاسی لبنان به اروپا تحمیل می‌کند و این که اروپا دلتنگ مدیریت پرونده‌های کشورهای شرقی است!

با توجه به این موارد و ورود مرحله بحران لبنان به ماه دوم٬ روشن است که شرایط اقتصادی این کشور در بازی کشمکش‌ها مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت؛ این یعنی بحران در مرحله یک بازی خطرناک به سر می‌برد و یعنی لبنان وارد محاسبات بین المللی و منطقه‌ای شده است. در این‌جا داستان مداخلات قدیم و جدید آمریکا در لبنان آغاز می‌شود. از نظر تاریخی٬ حوادث لبنان هیچ‌گاه جدا از نقش مستقیم آمریکا و اهداف سیاسی و اقتصادی آن نبوده است.

از آنجایی که لبنان به لطف الگوی اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد٬ وابسته به سیاست‌های اقتصادی خارجی است؛ واشنگتن با گزینه‌های اقتصادی خود و نیز به لطف وجود یک گروه سیاسی در لبنان که با آن همکاری داشته و این مدل اقتصادی را در راستای منافع آمریکا ادامه می‌دهد٬ قدرت تسلط بر اوضاع لبنان را دارد.

در این گزارش به طور خلاصه به چندین مثال که حوادث تاریخی لبنان را به یکدیگر مرتبط کرده و بر نظریه نقش پیوسته آمریکا در تغییر نظام سیاسی لبنان و ارتباط آن با بازی اقتصاد و سیاست درلبنان تاکید می کند٬ اشاره می‌کنیم؛ البته با اشاره به اینکه این واقعیت همچنان ادامه دارد.

در سال‌های میان ۱۹۵۱ و ۱۹۵۸ واشنگتن از طرف‌های سیاسی لبنان برای رسیدن به قدرت حمایت کرد؛ لازم به ذکر است که واقعیت‌های موجود به حضور شرکت‌های نفت آمریکا و اهداف سیاسی و اقتصادی ایالات متحده پشت این حمایت اشاره دارد.

در این میان پیمان بغداد در سال ۱۹۵۵ نیز بخشی از این بازی‌ بود که نمی‌توان آن را از تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای تجزیه لبنان وامضای توافق‌نامه‌های سیاسی و اقتصادی با طرف‌های داخلی لبنان در سال ۱۹۵۶ جدا کرد.

به طور کلی باید بگوییم آمریکا سالهاست که در نظام لبنان نفوذ کرده؛ بدون اینکه نقش آن در حوادث و واقعیت‌های موجود در لبنان آشکار شود.

واشنگتن همچنین در حمایت از طرف راست‌گرای لبنانی برای رسیدن به قدرت از ترس چپ گراها شرکت داشت. دولت‌های آمریکا همواره سعی کرده‌اند تا با هر الگویی که ندای آزادی یا مقاومت سر دهد مقابله کنند. البته این امر برای محافظت بر استمرار وابستگی نظام سیاسی لبنان به خارج نیست؛ بلکه در محافظت از منافع رژیم صهیونیستی با معادلات ژئوپلیتیکی این کشور برای صهیونیست‌هاست.

در اینجا می‌توانیم به جرات به تلاش‌های مستمر آمریکا برای درگیر کردن ارتش لبنان در بازی سیاسی داخلی و دلایل توقف کمک‌های واشنگتن به این ارتش اشاره کنیم. همچنین باید به نقش آمریکا در تثبیت سیاست‌هایی برای تضعیف ارتش لبنان و وابسته کردن آن به تصمیم گیری‌های سیاسی که اخیرا این ارتش را از جنگ با رژیم صهیونیستی منع کرده و چندین بار آن را تحریک به درگیری‌های داخلی کرده است توجه کنیم.

نقش آمریکا در حوادث لبنان تا سال ۱۹۸۲ و حمایت از حمله صهیونیست‌ها به لبنان در این سال که نقش ابتکاری الکساندر هیگ وزیرخارجه وقت آمریکا در این حمله کاملا محرز بود و البته نیروهای آمریکایی نیز در تهیه تجهیزات نظامی و امنیتی به صهیونیست ها کمک می‌کردند٬ ادامه داشت.

باید اشاره کنیم که حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در این سال٬ نقطه تحول درگیری‌ها میان کشورهای عربی و صهیونیست‌ها بود که بعد از آن با ظهور مقاومت ملی٬ نقش زیادی در ضربه زدن به منافع آمریکا در لبنان و رسیدن به مرحله تثبیت معادلات قوی‌تر از توانایی و قدرت واشنگتن و هم‌پیمانانش داشت.

این روند٬ موجب تغییر نقش آمریکایی همراه با دشواری‌هایی شد که با ظهور جنبش‌های آزادی و مقاومت در لبنان و افزایش تاثیر و نقش آن در این کشور٬ آن را به مرحله تسلیم در برابر مقاومت و هم‌پیمانان آن رساند.

در این میان ارتباط میان نقش مهم و اشتراکات ماهیتی جامع میان مقاومت و طرف‌های چپ‌گرای لبنان در خنثی کردن تلاش‌های آمریکا برای تسلط بر عناصر کشور و ساختار دولت لبنان بسیار حائز اهمیت است.

از همین رو می توان به وضوح دلیل همراهی مقاومت با مطالبات به حق مردمی و شخصیت‌هایی که خواستار تشکیل دولت هستند را دریافت.

امروز واشنگتن به دنبال یک مدل داخلی است تا از نقش حزب‌الله در لبنان مشروعیت‌زدایی کند! آمریکا در سالهای اخیر همچنان در حذف حزب‌الله از حیات سیاسی لبنان ناکام بوده و حزب‌الله توانست نقش خود را در خدمت منافع ملی لبنان و حیات سیاسی این کشور به خوبی ایفا کند.

نقطه قوت حزب‌الله در توانایی تثبیت مستمر مشروعیت خود بنا به دلایلی است که به عنوان بخش از حاکمیت لبنان در ارائه تجربیات خود موفق بوده و نقش متفاوتی با همه جریان‌ها و احزاب سیاسی این کشور دارد. این واقعیت در حمایت حزب‌الله از مطالبات مردمی و مفاهیم دولتی به خوبی دیده می‌شود و پروژه مقاومت یک پروژه حامی دولت است و نه مخالف آن.

بنابراین ، آنچه در طول سال‌های گذشته برای جلوگیری از اجرای پروژه‌های اصلاحات برای بخش‌های حیاتی مانند برق و ارتباطات در لبنان اتفاق افتاد ، از تلاش‌های واشنگتن برای جلوگیری از گزینه‌های اقتصادی که قادر به آزادسازی لبنان از وابستگی اقتصادی این کشور در خارج از کشور باشد ، دور نبود. این دلیل واقعی جنگ کنونی واشنگتن ضد لبنان و لبنانی‌هاست و نیز جنگ علنی آن با حزب‌الله است که با توانایی خود برای رهایی لبنان از وابستگی‌های خارجی تلاش می‌کند.

بنابراین واشنگتن از سالهای طولانی نقش اساسی در تثبیت نظام سیاسی وابسته به خارج و تضعیف اقتصاد لبنان داشته است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.