قدس آنلاین: «فرهنگ»، «جیحون» و... اینها اسامی زیبا و چشمنواز محلات یک ابرشهر مجلل نیست، بلکه نامهای کوچه پس کوچههای روستای «شترک» است. روستایی که با فاصلهای کمتر از ۲۵ کیلومتر با شهر مشهد برای بسیاری از مردم و حتی مسئولان این کلانشهر ناآشنا و گمنام مانده است.
سوز پاییزی موجب شده که کوچههای روستا خلوتتر از معمول به نظر برسد. چند زن میانسال کنار دیواری به گپ و گفت مشغولند.
* نبود کارکنان و تعطیلی طولانیمدت خانه بهداشت
یکی از آنها اظهار میکند: در حال حاضر سه خانه بهداشت در روستای ما وجود دارد؛ یک مورد آن به عنوان خانه بهداشت شبانهروزی تجهیز شده اما با گذشت چند سال هنوز برای استفاده اهالی روستا به بهرهبرداری نرسیده است. چنانکه اداره بهداشت نبود کارکنان را علت این مسئله میداند اما مگر یک مرکز روستایی نیازمند چند نیرو است که تهیه آن در توان مدیران نیست؟ البته دو مرکز دیگر نیز در هفته هر کدام یک روز پزشک دارد. همچنین به دلیل فرارسیدن فصل سرما جمعیت سگهای ولگرد به شدت افزایش یافته که این امر سلامت مردم را تهدید میکند. البته در سالهای گذشته نیز همین وضعیت بوده، اما برنامه معدومسازی جدیتر پیگیری میشد.
*توسعه پرشتاب روستا
مسیر کوتاهی را تا دفتر دهیاری روستا طی میکنیم اما در همین فاصله اندک با تعداد پرشماری دفتر معاملات املاک روبهرو میشویم که حکایت از رونق خرید و فروش زمینهای روستا دارد.
دفتر دهیاری ساختمانی دوطبقه است که در طبقه بالای آن دفتر شورای روستا مستقر است. با نبود دهیار به سراغ اعضای شورا میرویم.
کرمانی، عضو شورای روستای شترک در خصوص شغل اهالی میگوید: از گذشته این منطقه به عنوان مرکز تولید محصولات روستایی شناخته نمیشده و اغلب فعالیت مردم به کوره پزخانهها و تولید آجر خلاصه میشده است. در حال حاضر نیز به دلیل نزدیکی به شهر و شتاب توسعه روستا روند ساخت و سازها نیز در این منطقه تشدید شده است. همین امر فزونی تعداد دفاتر معاملات املاک را نسبت به سایر روستاهای اطراف در پی داشته است.
حمید اول، رئیس شورای روستای شترک نیز با اشاره به اینکه برای آسفالت و بهسازی معابر نیازمند ۱۰۰ تُن قیر هستیم، خاطرنشان میکند: در سالهای اخیر میزان سهمیه قیر به لحاظ اعتباری افزایش داشته اما هنوز این میزان در اختیار شورای روستاها قرار نگرفته است. چنانکه در سال گذشته به دلیل نوسانهای قیمت دلار به طور کلی قیری به روستاها داده نشد. البته ما با توجه به زیرسازی حدود ۲۵ هزار مترمربع توانستیم ۱۰۰ تُن قیر را از طریق بنیاد مسکن بگیریم که البته به طور کامل دریافت نکردیم و همچنان بدهکار پیمانکاریم و قیرها آزاد نشده است. همچنین گرچه برخی نمایندگان مجلس سهمیههایی را برای تهیه قیر روستاها فراهم کردند اما به دلیل محدود بودن این میزان در اختیار همه روستاها قرار نگرفت. به هر روی با وجود ۲۵ هزار مترمربع زیرسازی هنوز ۱۲ هزار مترمربع از معابر روستا نیاز به آسفالت و بهسازی دارد.
وی ادامه میدهد: از عواملی که سبب شده روند و کیفیت خدماترسانی به اهالی کند صورت بگیرد و شورای روستا را ناتوان در خدمترسانی سازد؛ گسترش موج مهاجرتها به روستا به دنبال کاهش قدرت خرید مردم است. این در شرایطی است که با وجود مهاجرتهای معکوس در سالهای اخیر؛ میزان سرانهای که دولت به روستاها اختصاص داده تفاوتی نکرده است. در حال حاضر براساس محاسبات ما روستای شترک بیش از ۵ هزار نفر جمعیت دارد در حالی که سرانهای که برای این روستا تعریف شده بین ۳ تا ۴ هزار نفر است. همچنین دهیاریها درآمد خاصی به جز عوارض ندارند که این میزان نیز چندان چشمگیر و کارگشا نیست. از همین رو دهیاریها در عمل از ارائه معمولیترین خدمات همانند خیابانکشی و گسترش خطوط آب و برق به روستاییان عاجزند.
این عضو شورای روستا با اشاره به برنامههایی برای کسب درآمد پایدار اظهار میکند: برخلاف بسیاری از روستاها که منابع آبی را در اختیار آبفای روستایی قرار داده و مشکلات بیشماری را تجربه کردهاند، در روستای شترک منابع یاد شده در اختیار شورای روستایی است. از همین رو پس از بررسیهای مفصل، تصمیم گرفتیم ابتدا مخزن آبی با ظرفیت آبرسانی به ۷ هزار نفر ایجاد کنیم. همچنین در ادامه این برنامهها از طریق کنتورگذاری و دریافت هزینه خدمات به درآمد پایداری برسیم. البته این برنامه نیازمند بودجهای در حدود ۲ میلیارد تومان است که بخشی از این میزان از طریق مشارکت خیران روستا و کسبه تأمین شده است.
*مدرسه کهنسال روستا در محاصره جدال بزرگان
روی تابلو مدرسه ابتدایی روستا اشاره شده که مدرسه فلق در سال ۱۳۴۰ ساخته شده است.
کرمانی با تأکید بر کمبود فضاهای آموزشی میافزاید: در تنها مدرسه ابتدایی روستا به دلیل کثرت دانشآموز، یک کلاس در کانکس برگزار میشود. همچنین در مقطع متوسطه اول نیز تنها مدرسه موجود به طور شیفتی دانشآموزان دختر و پسر به تحصیل مشغولند که به دلیل نگرش فرهنگی؛ خانوادهها از این وضعیت ناخشنود هستند و تقاضای ساخت مدارسی مجزا را دارند.
حمید اول نیز در این زمینه میگوید: مالکیت مدرسه ابتدایی دچار مشکل شده و شاکی خصوصی در این باره پیدا شده است. همین شاکی حدود دو سال است که حکم قلع و قمع مدرسه را گرفته که با مذاکرات انجام شده به تعویق افتاده است. از همین رو شورای روستا در تلاش است که یا پول خرید مدرسه را از طریق خیران فراهم کند یا در ازای مالکیت این مدرسه؛ قطعه زمینی دیگر به فرد شاکی بدهد. البته به دلیل روند مهاجرتها جمعیت دانشآموزان ابتدایی نیز رشد داشته است. گرچه آزمایشگاه مدرسه به دو کلاس درس تبدیل شده اما همچنان با کمبود فضای آموزشی مواجهیم از این رو تعدادی از دانشآموزان ابتدایی در کانکس تحصیل میکنند. این در حالی است که سردی هوا در زمستان برای دانشآموزان دشواریهایی را به همراه دارد. آموزش و پرورش نیز به دلیل بلاتکلیفی مالکیت مدرسه رغبتی به ساخت کلاسها نشان نمیدهد. البته زمینی به مساحت ۴ هزار و ۷۰۰ متر در روستا و با مالکیت آموزش و پرورش وجود دارد که پیشنهاد کردیم به میزان متراژ مدرسه زمینی در اختیار شاکی یاد شده قرار بگیرد که متولیان آموزش و پرورش موافقت نکرده و تأکید داشتند برای ساخت این زمین؛ خیری پیدا خواهند کرد. به این ترتیب اداره اوقاف نسبت به ساخت مرکز آموزشی جدید اظهار تمایل کرد البته مشروط بر اینکه مدیریت این مجموعه را نیز به دست بگیرد که در این مرحله آموزش و پرورش موافقت نکرد و هنوز وضعیت این زمین مشخص نیست.
*ارسال ۶۰ دردنامه که علاجی نداشت
به گفته اهالی قرار بوده تا آذرماه سال جاری اجرای پل کشفرود به اتمام برسد و پس از آن برنامه ساخت بولوار انجام شود اما با گذشت چندین ماه تنها ستونهای پل بنا شده است.
حمید اول با اشاره به چالشهای فعالیت جمعه بازار تأکید میکند: با مطرح شدن انتقال جمعه بازار در دی ماه ۹۶، نخستین نامه را به اداره راه و ترابری ارسال کرده و تصریح کردیم جادهای به عرض ۶ متر توان حجم بالای ترددها را ندارد. همچنین با اجرای برنامه یاد شده، شاهد رشد مشکلات فرهنگی و امنیتی در منطقه هستیم که از این موارد میتوان به افزایش زد و خوردها و سرقت اشاره کرد. به دلیل فعالیت همین بازار نیز شاهد رها شدن حجم چشمگیری از زبالهها و پسماندها در اطراف روستا هستیم. حال آنکه شهرداری نیز خدماتی برای جمعآوری و امحای این زبالهها ارائه نمیکند. بنابراین چندی پیش با مشارکت دانشآموزان به جمعآوری زبالهها پرداختیم. برای رفع چالشهای این طرح حدود ۵۰ تا ۶۰ نامه به نهادها و دستگاههای متولی ارسال کردیم. پس از واکنشهای مردم نیز وعدههایی در راستای تعریض پل و ایجاد بولوار مطرح شده که به دلیل ناهماهنگی میان شهرداری و اداره راه و ترابری اجرای این پروژه به کندی صورت میگیرد.
*گلایههای سوتهدلان
پس از گذر از چند کوچه به «قهوهخانه سوتهدلان» میرسیم که هیچ شباهتی به قهوهخانههای قدیمی که روزگاری نه چندان دور در میدانگاه آبادی پاتوق پیرمردها و ریشسفیدها محسوب میشد، ندارد و در واقع نسخهای از کافیشاپهای امروزی است.
مردها حرف و گلایه بسیاری دارند. یکی از آنها میگوید: اتوبوس روستا هر یک ساعت یک بار میآید؛ چراکه تنها اتوبوس آبادی باید به اهالی سه روستای شیرحصار، زینالدین و شترک خدمت ارائه بدهد. روزهای جمعه نیز به دلیل ترافیک جمعه بازار به هیچ وجه رفت و آمد میسر نیست. همچنین به دلیل گرانی بنزین تردد مردم هزینهبر است چنانکه مسافربرهای خطی، پیش از این نفری ۲ هزار تومان میگرفتند اما با تغییرات انجام شده ۶ هزار تومان کرایه دریافت میکنند. در حالی که اهالی روستا به دلایل مختلف از جمله رفتن به دبیرستان و یا امور دیگر ناچارند روزی چند بار به شهر تردد کنند. از همین رو برخی مردم و حتی زنان روستا ترجیح میدهند برای کاهش هزینهها مسیر پایانه طبرسی تا روستا را که حدود ۳ کیلومتر است، پیاده طی کنند.
مرد دیگری نیز اظهار میکند: چنانچه ورودی جمعه بازار از منطقه کمربند سبز قرار بگیرد، مشکلات روستا کاهش پیدا میکند. همچنین به دلیل عدم اجرای ساخت خیابان ۲۵ متری به علت ناقص بودن نقشه این پروژه؛ کامیونهای سنگین در روستا تردد میکنند که با اصلاح این طرح، میتوان این معضل را نیز حل کرد.
نظر شما