شهید قلب تاریخ است و منطقه غرب آسیا قلب جهان. این هر دو قلب از صبح جمعه گذشته به شدت در حال تپیدن است. دوره تاریخی جدیدی در حال شکل گیری است، نه برای ایران بلکه برای کل منطقه و جهان.
خاورمیانــه جدیــد قطعا خاورمیانــه پهلوانان و آزادگان و مُلــک ســلیمانی ها خواهــد بود. دومینوی اخراج آمریکا از منطقه و افول جهانی آن و نابودی غده ســرطانی اسرائیل شروع شده است. گرچه تحلیلگران ارشــد اندیشکده های دنیــای مادی در آمریــکا و اروپا هم همین را با تــرس و لرز حس کرده و می گویند اما ما دیروز در خیابان های مشهد، شــهر شهادت در آیین تشییع پیکر پاک شهید سلیمانی و ابومهدی و هم رزمانشان این را با چشم اشکبار دیدیم و با گوشت و پوست و خون به جوش آمده فهمیدیم.
تشــییعی یک و نیم میلیون نفره که در تاریخ این شهر از بدو شکل گیری بینظیر بوده است. همه این جمعیت میلیونــی از پیر و جوان، زن و مرد و حتی کودکان، کیلومترها پیاده آمدند. دریایی از «جمهوری اســلامی» و «خرمشهر «به ســمت «پانزده خرداد» جاری شــده بود و ســیلی دیگر از «فدائیان اســلام» و» بهار «در میدان «بسیج» موج میزد.
دیروز حال و هوای راهپیمایی اربعین برای مردم زنده شد. من هم قطرهای بودم در این اقیانوس و مثل همه مردم بر قفسه سینه ام فشار آمد و این تنها یک بار دیگر در زیر قبه گنبد حسین(ع) برایم اتفاق افتاده بود. تجربه مشــترکی که برای بسیاری از زائران کربلا در اربعین پیش آمده اســت.
آیین تشییع ساعتها طول کشــید و بالاخره سیل جمعیت از میدان «بیت المقدس» عبور کرد و پیکرهای پاک شهدا را پس از طواف چهار امام در عراق دیشــب به طواف «حرم رضوی» آورد.
اما دلهــا آرام نگرفته و نخواهد گرفت. هر قطره خون ســلیمانی خون ملتی را به جوش آورده اســت. از کشــمیر تا نیجریه، از لبنان تا یمن. دیروز رستم تاریخ جدید ایران و اسلام در شهر فردوسی و روی دوش جمعیت میلیونی مردمانی کــه پرچم های خونخواهــی چندین ملیت را برافراشته بودند تشییع شد.
درباره انتقام گفتنی ها بسیار است. هر لحظه که میگذرد ماجرای خونخواهی و «انتقام سخت «از آمریکا ابعاد راهبردی تری پیدا میکند و چله کمان انتقام آرشها بیشــتر کشــیده میشود. همان طور که به درستی در نامه ۲۰ اندیشکده ایرانی بــه رئیس جمهور آمده اســت در کنار» انتقام سخت» که باید «بهنگام»، «متناسب» و»مستقیم» باشد، کمترین خواسته ملت ایران و محور مقاومت باید بر خروج نظامیان آمریکایی از منطقه غرب آسیا متمرکز شده و همه توان بر این موضوع مجتمع شود.
همه در حال تعریف کردن نسبت خودشان با این حادثه بزرگ و انتقام سخت هستند. این را از روی پلاکاردهای نوجوانانی که فریاد میزدند «من قاســم سلیمانی هستم» و هر کدام انتقام سخت خودشان را تعریف کرده بودند می شد فهمید. به قول سید حسن نصرالله : «هرکس تصمیم بگیرد که چطور انتقام بگیرد... ممکن است برخی بگویند که قصاص عادلانه این است که شخصیتی در حد حاج قاسم به درک واصل شود. چه کسی معادل حاج قاسم است؟ وزیر دفاع آمریکا؟ رئیس ستاد مشترک یا رئیس مقر فرماندهی آمریکا در خاورمیانه؟ اینها هیچ کدام در حد این دو شهید نیستند. کفش حاج قاسم معادل سر دونالد ترامپ و همه ژنرال های آمریکاســت؛ قصاص عادلانه خون حاج قاسم و ابومهدی کل موجودیت ارتش آمریکا در منطقه اســت. وقتی تابوت افسران و سربازان آمریکایی که عمودی به منطقــه آمده اند، افقی بازگردند ترامپ خواهد فهمید چه کرده و انتخابات را هم خواهد باخت؛ اراده و هدف ما در محور مقاومت باید این باشد. وقتی آمریکا از منطقه خارج شود صهیونیست ها لباسهای شان را در چمدان هایشان خواهند گذاشــت و آنگاه دیگر نیازی به نبرد با اسرائیل هم نخواهد بود.
نظر شما