بر اساس بیانیهای منتشرشده توسط دولت در گام پنجم محدودیتهای پیش روی عملیاتهای مربوط به حوزه هستهای شامل غنیسازی و مباحث مرتبط با آن بهطور کامل برداشتهشده است. البته همانطور که آقای عراقچی در اظهارنظری گفتند این به معنای پایان تعهدات برجامی ایران نیست و حوزههایی هم وجود دارد که هنوز ایران به آنها متعهد بوده و در آنها تعهدات خود را پایان نداده است.
گام پنجم را نمیتوان بهعنوان خروج کامل از برجام تلقی کرد؛ چراکه سطحی از کاهش تعهدات بوده و هنوز سطح دیگری از تعهدات باقیمانده است.
نکتهای که وجود دارد اینکه این ظرفیت وجود داشت که ما بهطور کامل از برجام خارج شویم، ولی این اتفاق نیفتاد و بهطور خاص بخشهای مرتبط با نظارت و بازرسی آژانس انرژی اتمی بر روی فعالیتهای هستهای ایران که بخش مهمی از تعهدات ایران ذیل برجام است، میتوانست تغییر و یا پایان پیدا کند؛ بخش مهمی از برجام مربوط به ابعاد نظارت و بازرسی است که خیلی بالاتر از MPT و حتی پروتکل الحاقی هم هست و اینها در گام پنجم و با توجه به اتفاقات پیشآمده و شهادت سردار سلیمانی که به دستور مستقیم آمریکا انجامشده بود، میتوانست مورد تغییر قرار بگیرد و حتی پایان یابد.
این اتفاق نیفتاد و به نظر بنده حتی میتوانستیم پاسخ محکمتری در بحث برجام به آمریکاییها بدهیم.
با توجه به ترور و شهادت ناجوانمردانه و بزدلانه حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بحث همکاری با آمریکا حتی در چارچوب برجام یا هر نوع تفاهم دیگری (شاید تا پیش از این احتمالش وجود داشت) پایان یافته است.
زمانی که دولت آمریکا بهصورت خیلی آشکار و با بیانیه رسمی یک فرمانده رسمی نظامی ایران را ترور میکند، دیگر بحث و فرصتی وجود نخواهد داشت که بشود در مورد چارچوبهایی صحبت کنیم که در آن آمریکا و ایران با هم باشند.
برجام و هر چیزی مشابه آن پایان یافته است؛ بنابراین بهتر بود و خیلی منطقیتر این بود که ما خروج کامل از برجام را اعلام میکردیم و این ماندن در برجام و حفظ بخشهای مهم آن، که بحثهای نظارتی است خیلی معنایی ندارد و هیچ دلیلی برای آن نمیتوان آورد.
از زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، ما با این عنوان که دیگرانی که در برجام هستند، حالا کشورهای اروپایی، روسیه و ... میتوانند جای خالی آمریکا را پر کنند، در طول یک سال گذشته و با وجود برگشت تمام تحریمها هیچ تغییری در تعهداتمان ایجاد نکردیم.
فشارهای ناشی از تحریمهای اقتصادی و حتی شدیدتر از قبل دوران مذاکره بازگشت، اما ما هیچ کاری نکردیم و پس ازاینکه یک سال تمام گذشت، ما وارد گامهای کاهش تعهد شدیم و درنهایت به گام پنجم رسیدیم.
اما این حادثه و ترور ناجوانمردانه پایانی بر تمام امیدها و روزنههایی بود که پیش از این برای تغییر معادلات سیاسی حول برجام متصور بودیم.
وقتی این اتفاق افتاد، به نظرم تصمیم منطقی و عاقلانه این بود که خروج کامل و پایان دادن به تمام تعهدات در برجام علنی میشد ولی چنین اتفاقی نیفتاد.
اما شواهد حاکی از آن است که اروپاییها با تهدید کردن ایران به دنبال این هستند:
اولاً: ایران را از کاهش تعهدات باقیمانده دیگر منصرف کنند، اروپا به دنبال این است که ایران تعهدات مهم یعنی همان بحثهای نظارتی را کاهش ندهد.
ثانیاً: تلاش میکنند ایران را وادار به بازگشت به تعهدات قبلی بکنند، یعنی چهار گام عقبنشینی و بازگشت به مرحله اول تعهدات هستهای.
ابزار اروپاییها برای رسیدن به این دو هدف هم فعال کردن مکانیسم ماشه است که حرفها و صحبتهای مقامات اروپایی هم این مهم را تأیید میکند؛ از آن طرف هم آمریکا بهطور مشخص در همین صحبت سه شب پیش رئیسجمهورش از طرفهای اروپایی برجام خواست که حضورشان را در برجام پایان دهند و این نشان میدهد که یک موجی از فشارها بر روی ایران برای بحث ماندن در برجام آغاز خواهد شد که البته اگر ما اعلام خروج کامل میکردیم، خیلی بهتر از این بود که در این فضای بینابینی قرار بگیریم.
نظر شما