تحولات منطقه

 چند روزی است که پنج فرزند نازنین به خانواده چهار نفره آقای الیاس سعیدی افزوده شده است. گرچه این خانواده خشنود و شاکر از این رویداد هستند، اما بی‌تردید نگهداری از پنج نوزاد به طور همزمان مسئولیتی دشوار و حتی طاقت‌فرساست، چراکه با وجود حمایت‌هایی که روی کاغذ برای این خانواده‌ها ذکر شده، در عمل حمایت‌های چندانی از آن‌ها نمی‌شود. به هرروی برای آشنایی با حال و هوای این روزهای خانواده سعیدی، گفت‌وگویی در تحریریه قدس با پدر پنج‌قلوها انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

در آرزوی سقفی برای ۵ قلوها
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

محبوبه علی‌پور/

 چند روزی است که پنج فرزند نازنین به خانواده چهار نفره آقای الیاس سعیدی افزوده شده است. گرچه این خانواده خشنود و شاکر از این رویداد هستند، اما بی‌تردید نگهداری از پنج نوزاد به طور همزمان مسئولیتی دشوار و حتی طاقت‌فرساست، چراکه با وجود حمایت‌هایی که روی کاغذ برای این خانواده‌ها ذکر شده، در عمل حمایت‌های چندانی از آن‌ها نمی‌شود. به هرروی برای آشنایی با حال و هوای این روزهای خانواده سعیدی، گفت‌وگویی در تحریریه قدس با پدر پنج‌قلوها انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

*شما و همسرتان چند سال دارید و قبل از این بچه‌ها آیا فرزند دیگری هم داشته‌اید؟

- من ۳۴ ساله هستم و همسرم ۲۸ سال سن دارد. پسر بزرگم ۱۰ ساله است و دخترم نیز هفت سال دارد. در نخستین دوره سونوگرافی مشخص شد پنج فرزند داریم که خیلی از این موضوع شگفت‌زده و خوشحال شدیم، چراکه ما به داشتن فرزندان دیگر نیز فکر می‌کردیم. به هرحال با اطلاع از این موضوع، با همسرم توافق کردیم چند روزی این مسئله را حتی به فرزندان و خانواده‌هایمان نگوییم، اما پس از چند روز قضیه را با دیگران مطرح کردیم که آن‌ها خیلی شگفت‌زده شدند و باور نمی‌کردند.

*شما و همسرتان اولین بار که با پنج نوزاد مواجه شدید چه احساسی داشتید؟

- همسرم به دلیل شرایطش تا سه روز وضعیت مناسبی نداشت، اما من وقتی برای اولین بار بچه‌ها را با آن همه لوله‌ای که به آن‌ها وصل شده بود دیدم، بغض کردم و از خدا خواستم حال که خودش این بچه‌ها را به ما داده، آن‌ها را سلامت نگه دارد، چراکه در زمان بارداری همسرم، برخی می‌گفتند بروید بچه‌ها را سقط کنید و یا تردید داشتند که بچه‌ها سالم به دنیا بیایند، درحالی که من باور داشتم خدا خودش داده و خودش هم مراقبت می‌کند. وقتی برای اولین بار سونوگرافی رفتیم، خانم رادیولوژیست ‌گفت: من چندقلوهای بسیاری دیدم اما معمولاً قلب بچه‌ها ضعیف می‌زد، ولی نوزادهای شما هر پنج نفر قلبشان به خوبی می‌زند.

*شرایط زندگیتان با تولد این بچه‌ها چه تغییری کرد؟

- ما در تایباد و در خانه پدری‌ام زندگی می‌کردیم، اما چون همسرم برای فعالیت و رفت‌وآمدش ناگزیر بود پله‌هایی را طی کند، این موضوع با توجه به شرایطش هر روز دشوارتر می‌شد، بنابراین خانه‌ای در همین شهر اجاره کردیم. بعد از مدتی به دلیل کمبود امکانات تصمیم گرفتیم به مشهد مهاجرت کنیم. ازهمین رو طی نامه‌نگاری‌ها و مراجعاتی که به استانداری داشتیم، تقاضا کردیم تا زمان تولد بچه‌ها سوئیتی ۵۰-۴۰ متری در این شهر به ما بدهند، اما از سوی دفتر امور بانوان استانداری به ما گفتند که نمی‌توانیم فضای خاصی به شما بدهیم ولی امکان اقامت همسرتان تا زمان تولد فرزندان در برخی اقامتگاه‌ها میسر است. بنابراین به مراکز اقامتی پیشنهادی رفتیم و دیدیم بیشتر فضایی عمومی است و چند نفری سکونت دارند. همچنین از لحاظ  مسائل بهداشتی و دسترسی به امکانات مورد نیاز مشکلاتی وجود دارد، لذا خانه‌ای را به قیمت ۱۵ میلیون رهن و۵۵۰ هزار تومان اجاره کردیم. این درحالی است که به عنوان راننده بین شهری حدود ۲ میلیون تومان حقوق دارم که پس از تولد بچه‌ها به دلیل مشغله و مشکلات همسرم نمی‌توانم به کار بپردازم، چون به دلیل نارس بودن فرزندان، تمام وقت باید مواظبشان باشیم.

* درحال حاضر فرزندانتان چه شرایطی دارند؟

- فرزندانم هنوز هفت ماهه نشده بودند که به دلیل شرایط جسمی مادرشان به دنیا آمدند. چهار نفرشان حدود یک کیلوگرم وزن داشتند، اما یکی از آن‌ها ۷۰۰ گرمی بود. بچه‌ها به حدی کم وزن و کوچک بودند که لباس‌هایی با نمره صفر برایشان بزرگ بود. ازهمین رو لباس‌هایی با سایز کوچک‌تر تهیه کردیم. به هرحال سه فرزندم که شامل دو پسر و یک دختر بودند پس از حدود۴۵ روز نگهداری در دستگاه ترخیص شدند و دو فرزند دیگرم که دختر هستند، همچنان در دستگاه قرار دارند که خوشبختانه از شرایط مناسبی برخوردار هستند. از کارکنان بیمارستان ام‌البنین به خصوص در بخش مراقبت‌های ویژه اطفال نیز تشکر می‌کنم که طی این مدت بسیار همراهی کردند.

*پس از تولد این فرزندان، نهادها و سازمان‌ها از شما چه حمایت‌هایی کردند؟

- پس از تولد فرزندان، به بهزیستی مراجعه کردم و آن‌ها اعلام کردند که بنابر قانون، ماهی ۹۰۰ هزار تومان به خانواده‌های دارای پنج قلو تعلق می‌گیرد، اما بعد از مدتی اعلام کردند این میزان ۴۰۰ هزار تومان است و به زودی واریز می‌کنند که هنوز خبری نشده است. حمایت‌های دیگری در زمینه دادن پرستار و یا تهیه شیرخشک و پوشک هم نداشتیم. گرچه با توجه به شرایط فرزندانم هزینه‌های آن‌ها رو به افزایش است، اما جدی‌ترین نیاز ما مسکن است، چون اجاره‌ها روبه افزایش است و همه صاحبخانه‌ها خانواده‌ای ۹ نفره که پنج نوزاد دارند را نمی‌پذیرند. درحال حاضر نیز صاحبخانه با خیرخواهی ما را قبول کرده و به طور حتم سال دیگر باید جابه‌جا شویم. البته من به نهادهای مختلف از جمله استانداری و آستان قدس رضوی به همین منظور نامه‌هایی نوشته‌ام و منتظر حمایت‌هایشان هستم، چراکه من تلاش می‌کنم معاش فرزندانم را تأمین کنم و این مسئله در توانم هست، اما امکان تهیه مسکن در این شرایط برایم دشوار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.