تحولات منطقه

۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۸
کد خبر: ۶۹۵۳۱۰

 در همین روزهایی که وزیر بهداشت کشورمان از سودجویی و تقلای گروهی نامهربان برای احتکار لباس و ماسک پزشکان و بیمارانشان گله می‌کند و به رئیس جمهور نامه می‌نویسد، ده‌ها صفحه فضای مجازی پر می‌شود از یادآوری ایثار مردان مهربانی که با بذل جانشان، جان دوباره‌ای به هموطنان خود بخشیده‌اند.

از تبار مردان دفاع مقدس
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

قدس آنلاین:  در همین روزهایی که وزیر بهداشت کشورمان از سودجویی و تقلای گروهی نامهربان برای احتکار لباس و ماسک پزشکان و بیمارانشان گله می‌کند و به رئیس جمهور نامه می‌نویسد، ده‌ها صفحه فضای مجازی پر می‌شود از یادآوری ایثار مردان مهربانی که با بذل جانشان، جان دوباره‌ای به هموطنان خود بخشیده‌اند.

به بهانه این روزها می‌توان فصل فصل آن روزها را ورق زد و از ایثارگران کادر پرستاری و پزشکی که این روزها نیز با از خود گذشتگی‌های خود یاد رشادت مردان دفاع مقدس را برایمان تکرار می‌کنند، قدردانی کرد.

ما از تبار همان مردان دوران دفاع مقدسیم

امین امیری، جانباز 70 درصدی است که در عملیات والفجر 8 و در بهمن 64 با سلاح‌های شیمیایی دشمن مجروح شده است. او نیز مثل بسیاری از ما از حال و روز این روزها که عده‌ای به رغم نیاز مردم به ماسک و مواد ضدعفونی، این مواد مصرفی را احتکار می‌کنند، گلایه‌مند است و می‌گوید: در سال‌های دفاع مقدس وقتی دشمن از سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کرد فرماندهان و معاونان گردان اگر ماسک داشتند، آن را در اختیار رزمندگان جوان و یا رزمندگان سالمند قرار می‌دادند تا آن‌ها آسیب کمتری ببینند. نمونه بارز این ایثارگران «شهید عبدالحسین ولی‌پور» معاون گردان والفجر 8 بود که در این عملیات ماسک خود را به سایر رزمندگان داد و به دلیل مجروحیت شدید ناشی از گاز شیمیایی به شهادت رسید و کم نبودند این‌گونه مردانی که از جان خود گذشتند تا دیگران زنده بمانند.

وی خطاب به گروهی که امروز با احتکار ماسک، مواد ضدعفونی و یا هر لوازم مصرفی دیگر سلامت مردم را به خطر می‌اندازند، می‌گوید: نباید فراموش کنیم ما هم از تبار همان مردانی هستیم که در سال‌های دفاع مقدس از جان خود گذشتند تا ایران و ایرانی باقی بماند.

شبی که من و آن رزمنده شیمیایی شدیم

محمدرضا حاجی پور، متولد سال 47 و جانباز شیمیایی 60 درصد یکی از مردان دوران دفاع مقدس است. او که شهریور 63 برای نخستین بار در 15سالگی به درجه جانبازی نائل شده و در شهریور 66 نیز در مجموعه جزایر مجنون و در عملیات قطع ارتباط جزیره شمالی و جنوبی مجنون با سلاح گاز خردل جانباز شیمیایی شده است، می‌گوید: شهریور66 قرار بود رزمندگان اسلام در یک منطقه پیشروی داشته باشند و به نوعی خط را در جزایر مجنون جابه‌جا کنند که با توجه به حساسیت موضوع فقط یک نفر می‌بایست به عنوان تخریبچی و خنثی کننده مین جلو برود، که آن یک نفر باید علاوه بر تخصص تخریب و انفجار، بی‌سیم را حمل و پشت سر او ادوات جنگی حرکت می‌کرد. برای این عملیات 6 نفر داوطلب شدیم. فرمانده 6 چوب کبریت را در دست گرفت و یکی از آن‌ها را شکست و قرار شد هر رزمنده که چوب شکسته را بردارد، آماده رفتن به خط شود. آن شب قرعه به نام یکی از رزمندگانی افتاد که شرایط ویژه‌ای نسبت به بقیه داشت. اول اینکه سرباز بود و مدتی طولانی به مرخصی نرفته بود و از طرفی مراسم ازدواج خواهرش هم در پیش بود. من موافقت ایشان و فرمانده را جلب کردم که به جای او این مأموریت را انجام دهم.

ماسکم را در سنگر جا گذاشته بودم

این رزمنده سال‌های دفاع مقدس ادامه می‌دهد: یکی از آن روزها، نیمه‌های شب، بی سیم بر دوش جلوی بولدوزرهای «د6» و «د8» در حال پیشروی بودیم و اگر مین و مواد منفجره‌ای بود باید خنثی می‌کردیم و مراقب تیراندازی‌های دشمن و همچنین ادوات پشت سرمان هم که اموال بیت‌المال بود، می‌بودیم. اما متأسفانه دشمن به عملیات ما پی برده بود و از سلاح شیمیایی گاز خردل «گاز تاول زا» استفاده کرد و آنجا بود که من متوجه شدم ماسکم را در سنگر جاگذاشته‌ام. با این حال با بی‌سیم با کد اعلام کردم که دشمن از سلاح شیمیایی استفاده کرده و در همان لحظه رزمنده‌ای که من به جای او عازم عملیات شده بودم متوجه شده بود ماسک من در سنگر جا مانده است، او ماسک را برداشته بود و در دل شب با موتور خود را زیر آتشبارهای دشمن به من رساند، صورتم را بوسید و ماسک را بر صورتم گذاشت. در آن عملیات هر دوی ما شیمیایی شدیم اما بدون چشمداشت هر دو از میهنمان دفاع کردیم.

او می‌گوید: در دوران دفاع مقدس همه مردم ایران ناموس رزمندگان بودند و رزمندگان وظیفه خود می‌دانستند خود را فدا کنند، اما اجازه ندهند چکمه دشمن بر این خاک گذاشته شود.

وی اظهار امیدواری می‌کند امروز نیز همه مردم خود را سربازان وطن بدانند و حاضر نشوند از روی خودخواهی و یا برای سود بیشتر دست به احتکار ماسک و مواد ضدعفونی و یا دارو بزنند و با سلامت دیگران معامله کنند که در غیر این‌صورت در آینده هرگز خود را نخواهند بخشید و راهی برای جبران نخواهند داشت.

حاجی پور اضافه می‌کند: اکنون جنگ ما در جبهه سلامت است و تک تک ما وظیفه داریم به عنوان سربازان جبهه سلامت کشور از جان مردم در برابر این ویروس محافظت کنیم.

با خودخواهی و تکروی به جایی نخواهیم رسید

محمود خباز، جانباز 50 درصد شیمیایی و یکی دیگر از ایثارگران ملت است که از دوران دفاع مقدس به عنوان دوران طلایی کشور یاد می‌کند و می‌گوید: در آن سال‌ها جز فداکاری و از خودگذشتگی، همبستگی، نوعدوستی و ایثار و شهادت چیز دیگری در کشور نبود.

وی ادامه می‌دهد: اکنون که جامعه درگیر مسائل روزمره دنیا شده، با گسترش ویروس کرونا شاید آن عده که رشادت‌های رزمندگان را کم‌اهمیت و یا ناچیز می‌شمردند بتوانند قدری از احساس جانبازان شیمیایی را درک کنند که اگر لحظه‌ای نتوانند نفس بکشند چه خواهد شد. خباز با این حال تأکید می‌کند اگر همه مردم مثل دوران جنگ از خود گذشتگی و ایثار کنند با استقامت و همبستگی، این روزهای سخت را با پیروزی پشت سر خواهیم گذاشت.

وی نگاهی نیز به روزهای دفاع مقدس می‌اندازد و ادامه می‌دهد: در یکی از عملیات‌ها در منطقه فکه، سه روز آب نداشتیم. به خاطر دارم یکی از رزمندگان که 15 سال بیشتر نداشت آب قمقمه‌اش را همان روز اول خورده و بسیار تشنه بود، اما یکی دیگر از رزمندگان که تجربه بیشتری داشت به رغم تشنگی زیاد آب قمقمه‌اش را نخورده بود. این رزمنده خود با تمام تشنگی‌اش آب قمقمه‌اش را به رزمنده نوجوان داد. خلاصه آنکه کم نبود از این‌گونه از خودگذشتگی‌ها در سال‌های دفاع مقدس.

او با ابراز امیدواری می‌گوید: اکنون که کشور با مشکلات درمانی مواجه است همه باید یکدیگر را یاری کنیم تا با پیروزی این بحران را پشت سر بگذاریم و یقین داشته باشیم با خودخواهی و تکروی به جایی نخواهیم رسید، چرا که اگر در مرحله اولیه از انتشار این ویروس پیشگیری نشود با گسترش آن در کشور هیچ کس در امان نخواهد بود.

ماسک‌هایی برای مردم سردشت و حلبچه

محمدمهدی برزین، یکی دیگر از مردان دوران دفاع مقدس می‌گوید: آن سال‌ها مردم به طور خودجوش به جبهه‌ها کمک می‌کردند و هر کسی - اعم از کارمند، کارگر، کسبه و خانم‌های خانه‌دار- هرچه داشت، بخشی از آن را برای کمک به جبهه‌ها در نظر می‌گرفت و همه مردم دفاع از میهن را وظیفه خود می‌دانستند و با حمایت از رزمندگان به آن‌ها امید و قوت قلب می‌دادند و این‌گونه نبود که اگر کسی ماسک و یا مواد شوینده دارد آن‌ها را احتکار کند تا در شرایطی دیگر با قیمت بالاتر به فروش برساند.

این جانباز شیمیایی 70 درصد ادامه می‌دهد: آن سال‌ها در عملیات غرب کشور از جمله سردشت و حلبچه رزمندگان وقتی متوجه شدند دشمن از سلاح شیمیایی استفاده کرده، ماسک‌های خود را در اختیار مردم قرار دادند به همین دلیل اغلب رزمندگان در آن عملیات شیمیایی شدند اما مردم زیادی هم نجات یافتند و یا آسیب کمتری دیدند.              

                         

کلام آخر

اگر فرهنگ ایثارگری رزمندگان و مردم در دوران دفاع مقدس در جامعه ما دوباره احیا شود به طور حتم نه تنها بیماری کرونا، بلکه هیچ بیماری و هیچ مشکلی نمی‌تواند بر این مردم غلبه کند.

البته هنوز هم جوانمردی در این سرزمین موج می‌زند. نمونه‌ای از این ایثارگری‌ها را  می‌توان در گوشه و کنار شهرهای مختلف کشور دید. همین چند روز پیش در حالی که تقاضای مردم برای خرید ماسک بالا رفته و عرضه و تقاضای آن به تعادل نرسیده بود، یک فروشنده محصولات خانگی و پلاستیکی در منطقه باغ فیض تهران روی کاغذی پشت شیشه مغازه‌اش چسباند: «ماسک رایگان موجود است!»

او می‌گفت: «همه چیز پول نیست. آدم باید گذشت داشته باشد تا خداوند به مالش برکت بدهد. تعداد بسیار زیادی ماسک در فروشگاه موجود است و هر کس هر چند بار به اینجا بیاید به او ماسک رایگان می‌دهم».

امروز باید دوباره ارزش‌های انسانی احیا شود، این ارزش‌ها با گوشت و پوست ما ایرانی‌ها در هم آمیخته است، بنابراین راه برای بازگشت به خویشتن خویش هموار است. می‌شود باز هم مثل آن روزهای خوب یاور هم بود تا دوباره جهان از تعصب، غیرت و جوانمردی همه ایرانیان شگفت‌زده شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.