تحولات منطقه

مرتضی افقه گفت: عمده ترین دلیل عدم رشد و جهش تولید همان نگاه غیر اقتصادی به مساله تولید، معیشت و اشتغال جامعه است که متاسفانه جزو اولویت های اولیه و ثانویه دولت ها نیست.

بدون تغییر نگرش مسئولان به اقتصاد، جهش تولید اتفاق نمی افتد
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

مقام معظم رهبری سال ۹۹ را همانند سال های دیگر با تاکید بر تولید ملی نامگذاری کردند، نامگذاری که نشان از اهمیت موضوع تولید دراقتصاد امروز جهان است که یکی از مولفه های قدرت کشورها به شمار می رود. مرتضی افقه اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز در گفت و گو با قدس آنلاین موانع رشد و جهش تولید را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.

سال ۹۹ سال جهش تولیدی نامیده شد، به نظر شما چرا مقام معظم رهبری همواره بر بحث تولید تاکید ویژه ای دارند؟

سال ۹۹ درادامه  توجه به تولید که مهمترین رکن هر اقتصادی به شمار می رود و ستون فقرات و تکیه گاه مهم اقتصاد محسوب می شود، جهش تولیدی نام گرفت. مساله تولید آنقدر مهم است که چند سال گذشته شعار حمایت از تولید ملی، رونق تولید و اینک جهش تولید مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است. با آنکه از تولید و اهمیت تولید زیاد گفته می شود شاید در سی سال گذشته تولید کلید واژه همه شعارهای مسوولین بوده اما نسخه های اشتباه و فرعی که برای اقتصاد کشور پیچیده اند باعث شده که از اصل موضوع غافل شوند، عدم ریشه یابی مشکلات باعث شده است که ما همچنان در خم یک کوچه بمانیم و بر اهمیت تولید تاکید کنیم بی آنکه دراین موضوع حرکت قابل توجهی در عرصه داخلی یا بین المللی صورت داده باشیم. اگر مساله تولید به صورت ریشه ای حل نشود بسیاری از موضوعاتی که در پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب بود محقق نمی شود، حتی اگر به صورت ظاهری یا واقعی اصلاحات کوچکی در نظام بانکداری یا مالیاتی و گمرکی صورت بگیرد مشکل تولید به حد خود باقی است و در بخش تولید و تامین کالای مورد نیاز ایران و کشورهای منطقه و فرامنطقه ای نمی توانیم به پویایی خاصی برسیم.

مشکل ریشه ای که مانع از رشد و رونق و جهش تولید شده  را در چه عواملی می بینید ؟

 در برنامه های توسعه ای کشور تاکید بسیاری بر موضوع تولید ملی شده، عمده تمرکز سیاستهای اقتصاد مقاومتی بر موضوع تولید ملی است که منجر به کارآفرینی و استقلال اقتصادی می شود اما چرا با این همه برنامه و قانون  وتاکید در سه دهه گذشته این مساله محقق نشده را باید در تفکرمدیران و دولتی ها پیدا کنیم که اصلا اهتمامی به تولید وجود ندارند، مدیران حاضر به تغییر مشی خود یا از بین بردن عوامل ریشه ای نیستند چرا که به جای توجه به تامین منافع ملی اقتصادی بیشتر به دنبال سیاسی کاری هستند، جای تاسف دارد که متاسفانه نوع نگرش مدیران ما به مسائل غیر اقتصادی بیشتر از مسائل اقتصادی بها می دهد، قطعا این مدل نگاه منجر به توسعه و  پیشرفت کشور نمی شود. تا زمانی که عوامل غیر اقتصادی یعنی نگرش غیر تولیدی جزو اولویتهای مسوولین باشد درحوزه تولید جهشی نخواهیم داشت لذا ضرورت تغییر سیاست گذاریها و نوع نگرش مدیران و مسوولان به اقتصاد و تولید بسیار ضروری است. متاسفانه مسوولان ما یاد گرفته اند که همواره سراغ معلول ها بروند و کاری با علت ها نداشته باشند.

جهش تولید تا چه حد می تواند متضمن تداوم فعالیت و سود آوری کسب و کارهای خرد و کلان باشد؟

  بیش ازسه دهه است مسوولین دولت های مختلف بر رفع موانع کسب و کار تاکید می کنند، موضوعی که تکراری شده اما کسی به دنبال حل آن نیست. با اینکه تجارب جهانی بسیار خوبی برای رونق گیری کسب و کارهای خرد، متوسط  تا کلان در پیش روی ماست و رونق دادن و حمایت از کسب و کارها آنقدر سخت نیست که مسوولان توان انجام آن را در سه دهه نداشته باشند اما همان نگرشی که مانع تولید و بستر ساز دلالی و سوداگری است بازار کسب و کارها را با رکود مواجه کرده است. حمایت از کسب و کار به معنای حمایت از تولید و ضدیت با دلالی است اما این موضوع متاسفانه مساله برخی از مدیران نیست به این دلیل است که کسب وکارها جهش نمی یابند که به جهش تولید هم کمک کنند.

چند درصد از عوامل اقتصادی مانع از جهش تولید می شوند؟

بنده معتقدم بین بیست تا سی درصد عوامل اقتصادی مثل سیستم  بانکی، مالیاتی یا گمرکی بر عدم رشد تولید تأثیر گذارند، عمده ترین دلیل عدم رشد و  جهش تولید همان نگاه غیر اقتصادی به مسأله تولید، معیشت و اشتغال جامعه است که متأسفانه جزو اولویت های اولیه و ثانویه دولت ها نبوده، بلکه جزو اولویت های دهم به بالای آنها بوده است، تا زمانی که این اولویت ها جا به جا نشوند و معیشت، رفاه وحل مشکلات اقتصادی مردم جزو اولویت های اول مسوولین قرار نگیرد قادر به تحقق شعار سال نخواهیم بود و نمی توانیم در تغییر روند فعلی تاثیر گذار باشیم.  

بنابراین مساله انتخاب مدیران در عدم توجه به تولید حرف اول را می زند؟

تغییر مدیران موضوع مهمی است چرا که  نظام ارزشی حاکم بر تصمیم گیریهایی که مدیران به آن  توجه دارند اولویت را بر تولید و مسائل اقتصادی ناشی از تولید نگذاشته است. متاسفانه انتخاب مدیران متاثر از اولویت های غیر اقتصادی است، یعنی ملاک انتخاب مدیران سیاسی است تا اقتصادی. تا زمانی که انتصاب مدیران در بخش های مختلف بخصوص بخش های اقتصادی با اهمیت به مسائل اقتصادی و تولید کشور صورت نگیرد و کیفیت و کمیت تولیدات اقتصادی مدیران ملاک اصلی انتصاب ها نباشد و نگاه هایی که تولید را اصل می دانند در رئوس مدیریتی قرار نگیرند تولید روزهای خوبی را به خود نمی بیند چرا که شایسته سالاری مدیران دراین مساله بسیار مهم و نقش کلیدی ایفا می کند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.