قدس آنلاین: دوستی، یکی از همین یادداشتهایی را که اینجا مینویسم خوانده بود و برایم پیامی در فضای مجازی فرستاد که موجب گفتوگوی کوتاهی شد. نوشته بود: «شما که روزنامه مینویسین یادی از ما هم بکنین چون هیچ کس به دردسرهای شغل ما توجهی نمیکنه... من توی یک فروشگاه بزرگ کار میکنم. بعضی از مردم بیانصاف شدن... کارخونهها اجناس رو گرون میکنن، ما بد و بیراه میشنویم... از دیروز تا الان یک تُن ماهی ۵ هزار تومان گران شده... محموله بار تازه ماکارونی رسیده و گرون شده، روغن هم... بعد دولت میگه گرون نمیشه. مردم قیمتها رو میبینن، فحششرو من و همکارانم میخوریم... تو این ایام کرونا ما هم در خط مقدم هستیم».
برای دوستم نوشتم: «چشم. حتماً مینویسم و این کمترین کاریه که میتونم در تشکر از شما و آدمهایی مثل شما انجام بدم».
یک فروشنده در یک فروشگاه بزرگ یکی مثل من و شماست. یکی از آدمهای همین سرزمین و همین شهر است و آنهایی که این روزها مجبورند حتماً سر کار خودشان باشند تا خدمت کنند، کار ارزشمندی انجام میدهند پس اگر دقدلی داریم اشتباه است که سر این دوستان خالی کنیم. خودم تا دیشب که دوستم این چند جمله را نوشت، با اینکه در این مدت از فروشگاههای بزرگ هم خرید کرده بودم به این فکر نکردم که گردانندگان این فروشگاهها کار ارزشمندی انجام میدهند، چون خیلی از خدمات اگر تعطیل باشند فروشگاههای مواد غذایی چه کوچک و چه بزرگ نمیتوانند و نباید تعطیل باشند. درست مثل آنهایی که در نانواییها کار میکنند، در میوهفروشیها، درست مثل آنهایی که کارشان تمیز کردن خیابانهای شهر است و اصلاً هم تعطیل بردار نیست. درست مثل ...
برای اینکه بر این شرایط غلبه کنیم و جان سالم به در ببریم، هر کدام از ما مسئولیتی داریم. یکی در بیمارستان به دیگران خدمترسانی میکند، یکی در کوچه و خیابان و خلاصه هر کسی به شکلی و با این توضیح روشن است که باید هوای همدیگر را داشته باشیم. نوشتن این کلمات، مجالی است که به سهم خود از همه آنهایی که این روزها به شکلی برای شکست دادن کرونا کاری میکنند تشکر کنم آدمهایی که در این ماجرا دیده میشوند و آدمهایی که از کنارشان میگذریم و نمیبینیمشان.
راستی همین دو سه روز قبل یک مسئول ارشد اجرایی کشور میگفت امسال هم اوضاع مردم خوب خواهد بود و پسر۱۱ ساله من پرسید: «بابا... یعنی پارسال اوضاع مردم خوب خوب بوده»!؟
نظر شما