قدس آنلاین: حضور و فعالیت کودکان کار بهویژه در این روزهای کرونایی در خیابانها و اماکن عمومی کشور در حال افزایش است. این در شرایطی است که حدود سه دهه از اجرای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابانی با هدف دور کردن این کودکان از محیطهای کار میگذرد و مجریان آن نیز برای دستیابی به اهداف مورد نظر از هیچ اقدامی از جمله دریافت حضانت کودک از خانواده و تحویل او به بهزیستی دریغ نکردهاند، اما نه تنها خبری از کاهش کودکان کار و خیابانی نیست بلکه آنچه بیشتر به چشم میآید افزایش آنها در شهرهاست که با دستفروشی، گلفروشی، تکدیگری و غیره تلاش میکنند پولی بدست آورند و کمک خرج خانواده باشند.
البته آمار کودکان کار و خیابانی در استانهای مختلف با توجه به جغرافیا و تفاوتهای فرهنگی در استانها متغیر است؛ مثلاً در تهران به ازای هر۵۳۰ نفر جمعیت و در تبریز به ازای هر ۱۶ هزار نفر، یک کودک کار و خیابان وجود دارد که خیلی از آنها از صبح تا شب کار میکنند. این در حالی است که براساس ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران، به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام (پسر و دختر) ممنوع است.
با این همه، پرسش این است که ارائه خدمات به کودکان کار توسط دستگاههای متولی بهویژه سازمان بهزیستی چگونه است؛ بهویژه که با شیوع کرونا جمعآوری اینگونه کودکان متوقف شده است و مهمتر اینکه چرا طرح ساماندهی کودکان کار آن گونه که باید، نتیجهبخش نبوده است؟
یک طرح شکستخورده
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ارزیابی خود از چگونگی ارائه خدمات به کودکان کار در روزهای کرونایی توسط بهزیستی و دیگر دستگاههای متولی به قدس میگوید: وقتی بحرانی اتفاق میافتد بر اساس ویژگیها و میزان گسترش آن، افراد مختلفی تحت تأثیر قرار میگیرند. در بحران کرونا هم کودکان جایگاه ویژهتری دارند و در بین کودکان کسانی که شرایط زندگیشان به گونهای بوده که بهداشت فردی و محیطی آنها مناسب نبوده است، قطعاً بیشتر تحت آسیب قرار گرفتهاند که باید سیاستهای حمایتی از آنها به عمل آید.
وی با اشاره به اینکه در زمینه ساماندهی کودکان کار و خیابانی ۱۳ سازمان و ارگان مسئولیت دارند اما مدیریت کار با سازمان بهزیستی است، تصریح میکند:این موضوع به این معناست که نباید همه مسئولیت و کار بر دوش سازمان بهزیستی بیفتد و نقش دستگاههای دیگر به فراموشی سپرده شود، چون بهزیستی در بعضی از امور مربوط به این کودکان از جمله آموزش، درمان و خدمات بیمهای و امنیت مسئولیتی ندارد.
وی با اشاره به اینکه در بحران کرونا بهزیستی و شهرداریها بهویژه شهرداری تهران و در کنار آنها سازمانهای غیردولتی فعال در حوزه کودکان برای ارائه خدمات به کودکان کار ایفای نقش کردند، میافزاید: کودکان خیابانی دو دسته نیاز دارند؛ یک دسته مربوط به خدمات بهداشتی در راستای پیشگیری و درمان کروناست و دسته دوم نیازهایی است که کودکان کار دارند و ربطی به کرونا ندارد، اما با بحران کرونا این نیازها تشدید شده و بهطبع پاسخگویی به آنها هم باید انجام گیرد. به نظر میرسد سازمانها در حد بضاعت خود در این خصوص کار میکنند؛ به طوری که علاوه بر ارائه آموزش، امکانات اولیه بهداشتی مثل ماسک و ژل ضدعفونی کننده و دستکش در اختیار کودکان کار قرار گرفته و کارهایی هم برای شناسایی کودکانی که ممکن بوده مبتلا به کرونا شده باشند انجام شده است.
وی با بیان اینکه با اجرای فاصلهگذاری هوشمند، حضور کودکان در خیابانها پررنگتر میشود، در نتیجه پاسخگویی به همه آنها کمی دشوارتر خواهد شد، میافزاید: به هرحال بهزیستی و شهرداریها و سازمانهای مردم نهاد برای اینکه کودکان کار بحران کرونا را ایمنتر سپری کنند تاکنون کمفروشی نکردهاند، یعنی اینگونه نبوده که بگوییم کودکان کار در اولویت دریافت خدمات حمایتی نبودهاند؛ اما واقعیت این است که بحران کرونا بسیار پیچیده است و حتی کشورهای پیشرفته هم در مقابلش کم آوردهاند چه رسد به کشور ما که با توجه به تحریمها حال اقتصادیاش اصلاً خوب نیست.
وی طرح ساماندهی کودکان کار را یک طرح شکستخورده میداند و در خصوص دلایل آن میگوید: چون عواملی که سبب حضور کودکان در خیابانها میشوند از بین نرفتهاند؛ یعنی با گذشت زمان شاخصهای رفاه اجتماعی کاهش یافته، فقر خانوادهها بیشتر و ثبات نظام خانواده در کشور کمتر شده است، بنابراین طبیعی است که آسیبهای اجتماعی از جمله کودکان کار روند رو به رشدی داشته باشند. تا زمانی که این عوامل از بین نروند هزاران بار هم طرحهایی شبیه به طرح ساماندهی اجرا شود هیچ تأثیری در توانمندسازی کودکان کار و خیابانی ندارد. در واقع حوزه اجتماعی یک دانش تخصصی است و تا وقتی بخواهیم با سیاستهای قهری و انتظامی با حوزه اجتماعی برخورد کنیم نتیجهای نخواهیم گرفت.
هیچ سازمانی برای کودکان کار و خیابانی کار نکرد
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران هم در پاسخ به قدس میگوید: هیچ سازمانی در هیچ زمانی برای کودکان کار و خیابانی کار خاصی نکرد. بعضی مواقع سازمان بهزیستی میگوید کودکان خیابانی را جمع میکنیم. خب جمعشان کردید اما آنها را کجا بردید؟ حتی عدهای را جریمه کردید اما دوباره تحویل خانوادهشان دادید و بعد هم کودکان کار باز وارد خیابانها شدند. هر بار هم این بازی تکرار میشود. در مشهد هم طرح فروش گل از سوی کودکان کار را اجرا کردند. یعنی یک مؤسسهای که گلها را فرضاً ۵ هزار تومان میخرید به این بچهها ۲۰ هزار تومان میداد تا آنها ۲۵ هزار تومان بفروشند. یعنی عملاً این وسط هیچ چیزی عاید کودکان خیابانی نشد.
وی با اشاره به اینکه پدیده کودکان خیابانی معلولی از علتهاست، اضافه میکند: وقتی تورم، بیکاری و فقر افزایش پیدا میکند قطعاً آسیبهای اجتماعی مثل دزدی، کودکان خیابانی و... در جامعه زیاد میشود چون آسیبهای اجتماعی به هم مربوط هستند و تک بُعدی نیستند.
اقلیما با تأکید بر اینکه هرچه فشار اقتصادی به جامعه بیشتر شود کودکان بیشتری به خیابانها میآیند، میگوید: اگر میخواهیم این اتفاق نیفتد به جای جمعآوری آنها باید زیرساختهای اقتصادی جامعه را اصلاح و سطح رفاه اجتماعی را افزایش دهیم و اگر دیدیم پدر یا مادر خانواده نتوانستند کار کنند، حداقل هزینه زندگی را که حدود ۲ میلیون تومان است در ماه به آنها بدهیم تا زن در خانه بنشیند و از کودکش نگهداری کند، وگرنه با دادن ۵۰ هزار تومان در ماه و ارائه چند وعده غذا به این کودکان مشکل هرگز حل نمیشود و سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی کودکان کار در ساماندهی این قشر هیچ توفیقی نخواهد داشت و این گونه کودکان بی گناه تا آخر عمرشان محکوم خواهند بود.
نظر شما