قدس آنلاین: فکرش را کنید که دیگر داستانهای جنگ ستارگان، مرد عنکبوتی، مرد خفاشی، تبدیل شوندگان (ترانسفورمرها) و... و بازیهای آنها فقط داستان یا بازی نیستند بلکه بخشی از زندگی عینی کاربرانشان شدهاند. فکرش را کنید که برای پیدا کردن دستورعمل آشپزی یا آثار جانبی داروها و یافتن راهنماییهای پزشکی نیازی به رفتن به پزشک ندارید، چرا که همه آنها در نوک انگشتان شما قرار دارند و کافی است در محیط گوگل جستوجو کنید. فکرش را کنید که صحنه اجتماعی دیگر مربوط به وطنی که در آن زاده شدهاید، نیست و همه آدمها در همه جا در یک لحظه با شما در ارتباط قرار میگیرند. فکرش را کنید که سایتهای گوناگون چگونگی مرگ و کشته شدن انسانها را هم به تصویر کشیدهاند و فکرش را کنید که به قول کاستلز، کارگردان، همه اینها اگر خودتان نباشید، اما بخش عظیم آنها را خودتان به عنوان مخاطب و مصرفکننده تهیه میکنید و سازمانها و دولتها نقش چندانی در این فرایندها ندارند.
این یعنی اینکه صحنه اجتماعی همچون چند دهه پیش دیگر مربوط به یک محیط جغرافیایی نیست و کنشهای اجتماعی شما فقط در خانه انجام نمیگیرد، بلکه در جهان مجازی صورت میپذیرد و شما این کنشها را در عین تنهایی و در تعامل با کامپیوتر انجام میدهید. این بدان معناست که یک جهان اجتماعی خارقالعاده، بینظیر و بیسابقه شکل گرفته که ربط چندانی به جهان واقعی ندارد. جهانی که در آن پدیده قدرت، ملیت و اقتصاد نیز در حال تغییر و دگرگونی است.
برخی ورود کامپیوتر و اینترنت و جهان مجازی را به دوران ورود رادیو و تلویزیون یا سینما تشبیه میکنند و دغدغههای علمی دانشگاهیان که به این تحولات جدید مربوط میشود را مالیخولیایی میدانند. برخی نیز همچون ژیژک در شماره ۲ از جلد ۳۴ مجله «نقد کتاب لندن» که در ژانویه ۲۰۱۲ میلادی چاپ شد، در لفافه، این دوره را دوره جدید توسعه سرمایهداری میدانند و خیل شکست خورده ارتش کارگران دوره اولیه سرمایهداری را برخلاف نظر مارکس و لنین در حال اضمحلال میبینند و در عوض خیل عظیم تحصیلکردهها را میبینند که به دستمزد اضافی بهجای ارزش افزوده وابستهاند.
چنین مینماید که ما باید با استدلال او، عینیت را یکسره و همچنان ستون فقرات تحلیل دوران جدید در نظر بگیریم اما این هم جوابگوی نمادین بودن جهانی که ما از آن صحبت میکنیم، نیست چرا که جنس آن دیگر یکسره واقعی و عینی نیست؛ اگرچه با ابزار عینی کار میکند. به یک تعبیر، جهان مجازی به این دلیل اهمیت دارد که نسبت خود را با واقعیت کاهش داده و قدرتمندانه انسانها را بهدنبال خود میکشد و در همین مسیر هم بدون توقف پیش میرود و چون مالکیت یا قدرت واحدی آن را نمیتواند کنترل کند، همه را به سوی خود کشانده و میکشاند. این جهانی است که همه مسائل اعم از اجتماع، سیاست، اقتصاد و فرهنگ را از نو تعریف میکند و همه فهمیدهاند که اگر خود را با آن هماهنگ نکنند، در پشت شکافی قرار میگیرند که هرگز نخواهند توانست آن را پر کنند تا به دیگرانی برسند که از شکاف بین جهان واقعی و مجازی عبور کردهاند. اهمیت جهان مجازی در این واقعیت نهفته است.
نظر شما