قدس آنلاین: در فرهنگ کهن ایرانزمین، زمین و آنچه از آن میروید، مقدس دانسته میشود؛ بهویژه درختان با قدرت نوزایی و حیاتی که هر سال نو میشود، جلوهای مینویی و آن جهانی دارند. در باور پدران و مادران ما، درختها نه فقط تجسم سرسبزی و بارآوری که نمادی از زندگی دوباره و حیات نوشونده بودهاند و از همین منظر، مقدس دانسته میشدهاند. در این میان سرو، به خاطر سرسبزی مدام که نماینده حیات جاویدان و وجودهای نامیرا بوده، در جایگاهی بیبدیل قرار داشته است و البته چنار که عموماً بر کنار آب میروید و نگهبان پاکی آبهاست.
تقدس درخت در ایرانزمین تا آنجاست که قطع آن، با گرفتن جان برابر انگاشته شده است. باوری هست که میگوید: دو کس از زندگانی خود، بهره نخواهند برد؛ نخست آنکه سَر میبُرد(شکارچی) و دیگر، آنکه تَر میبُرد(قطعکننده درخت)
درختافکن بود کم زندگانی
به درویشی کشد نخچیربانی
نظامی سمرقندی
اما در کنار درختهای سرو و چنار(و تاک و انار)، درخت دیگری هم هست که به گونهای متفاوت مقدس دانسته میشود؛ درختی که بهویژه بهخاطر بارآور بودنش، جایگاهی ویژه در باور پدران و مادران ما داشته و دارد؛ درختی سرسبز با میوههای سفید ریز ریز؛ پیچیده در باورهای رازآلود اساطیری و همین باورها موجب شده تا درخت توت، یکی از فراوانترین درختها در گستره ایرانزمین باشد.
در خراسانزمین اما درخت توت را «وقف عام» میدانند؛ یعنی هر که این درخت را میکارد و نگهداری میکند، لزوماً صاحب آن نیست بلکه همگان میتوانند از آن بهره بگیرند و وقف عام بودن درخت توت، موضوع مهمی است که اعتقاد پدران و مادران ما را به همیاریهای اجتماعی نشان میدهد که محوری اساسی در نظامِ زیست، در این پهنه پهناور بوده است...؛ و همینها درخت توت را در روزگاران پیشین، در جایگاهی بیبدیل نشانده است.
«و از حضرت قطبالاقطاب، مَطهر الطاف ربانی و مَظهر آیات سبحانی، کاشف اسرارالطریقه، مَهبط انوارالحقیقه، شیخالاسلام احمد جامی، قدسالله سرهالسامی، چنین مشهور است که در زمان حضرتِ خواجه، بازرگانی بود که مال بسیار فراهم آورده بود و اشرف اوقات را به طاعات و عبادات مصروف میداشت و او را مرضی صعب، روی نمود؛ به خاطر گذرانیده، عهد و نذر کرد که چون حضرت پروردگار، جلّ وعلا، او را از شفاخانه «نُنَزل منالقرآن ما هو شفاء و رحمه للعالمین» شفای عاجل کرامت فرماید، هزار خانقاه در راه و رضای حضرت حق، سبحانهتعالی، بسازد که فقرا و مساکین آنجا ساکن بوده، صبح و شام به عبادت مَلِک علّام، جلّذکره، مشغول باشند.
چون مرض او به صحت بدل شد، خبر یافت که اموال او را به رسم تجارت به جانب چین و خطای میبردهاند؛ قطاعالطریق سر راه بر ایشان گرفته، آن اموال را بردهاند. خواجه متحیر شد که چه سازد و این نوع عهد و نذری که کرده چون میسر شود. شبی به درگاه قاضیالحاجات از روی عجز و نیاز نالید که بارخدایا غریبحالتی مرا دست داده، تو چاره کار من کن...
در واقعه دید که شخصی به در میکوبد که چون اموال تو را دزدان بردهاند و عاجز شدهای، در عوض هر خانقاه، درخت توتی بنشان که تا قیامت ثواب آن به روزگار تو عاید گردد و به عهد و نذر خود وفا کرده باشی...»
ارشادالزراعه/ قاسم بن یوسف ابونصری هروی/ به اهتمام محمد مشیری/ انتشارات دانشگاه تهران/ صفحه 19
باورها درباره درخت توت، محدود به همینها نیست. توت، سری هم در جهان اغانی و الحان دارد. در باورهای آیینی و عرفانی، ساز و آواز، ریشه در حیات دو نبی دارند. همه آوازها برگرفته از «صوت داوودی» است و صدای همه سازها برگرفته از «نالههای زکریایی»؛ و این هر دو در درخت توت، جمع آمدهاند؛ چنان که برای این درخت، سه کرامت بیان میشود؛ نخست، بلبلی که آوازش، تکرار الحان داوودی است، از توت تغذیه میکند؛ نیز کرمی که ابریشم میریسد(و ابریشمش زه ساز میشده) از توت است که میبالد و پیله میتند؛ و البته تنها کُندهای که میشود از آن ساز ساخت، کنده توت است؛ چرا که نالههای زکریا(ع) در آن پنهان است.
«در خراسان باوری قدیمی هست که صدای سازها را به نالههای حضرت زکریا(ع) نسبت میدهد. میگویند دشمنان آن حضرت در تعقیب پیغمبر خدا بودهاند. حضرت زکریا(ع) همچنان که از دست دشمنانش میگریخته است، در وسط بیابان ناگهان چشمش به درخت توتی میافتد. میگوید: ای درخت پناهم بده.
درخت توت، آغوش باز میکند، حضرت زکریا(ع) وارد درخت میشود و درخت دوباره به هم میآید. دشمنان پای درخت میرسند و میفهمند که حضرت زکریا در دل درخت پنهان شده و میگویند درخت را اره میکنیم. حضرت زکریا(ع) از داخل درخت صدای دشمنان را میشنود. آنجا به یاد خدا میافتد و میگوید: خدایا کمکم کن. خدا به زکریا(ع) میگوید: تو که از درخت پناه خواستی؛ درخت هم که پناهت داد. حضرت زکریا(ع) میفهمد که غفلت کرده است. همان جا توبه میکند. خدا میگوید توبهات را قبول میکنم به شرط آنکه رنج اره شدن را تحمل کنی و دم برنیاوری و حضرت زکریا(ع) میپذیرد. دشمنان پیغمبر خدا با اره، درخت توت را تکهتکه میکنند و از حضرت زکریا(ع) صدایی نمیآید. به جای آن، نالههای بیصدای زکریا(ع) ، در جسم و جان توت مینشیند. برای همین هم، سازی که از درخت توت ساخته شود، نالههای زکریایی دارد...».
مصاحبهام با استاد اسفندیار تخمکار/ خبرآنلاین/ سوم دی ماه 1398
نظر شما