تحولات منطقه

از دو روز پیش خبر دستگیری «الکس» نقل محافل مجازی شده است. مردی که خیلی‌ها می‌گویند مدیر بزرگ‌ترین باند قاچاق دختران ایرانی به خارج از کشور بوده و دامنه ارائه خدمات جنسی‌اش به پولدارهای خارجی، از آمریکا تا مالزی و دبی را در بر می‌گرفته است.

«الکس» را بهتر بشناسید
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

قدس آنلاین: بر اساس گزارش رسانه‌ها، سرکرده شبکه قاچاق دختران ایرانی به مالزی پس از سه سال عملیات نامحسوس پلیس امنیت، روز یکشنبه در مالزی دستگیر و به تهران منتقل شده است. سابقه فعالیت الکس در زمینه قاچاق دختران به حدود 9 سال پیش می‌رسد، اما فعالیت اصلی او از سه سال پیش به طور گسترده در مالزی آغاز شده بود. الکس از سه سال پیش با تشکیل باندی، زنان و دختران ایرانی را برای بهره‌کشی جنسی به مالزی قاچاق می‌کرد. در نهایت اما پلیس اطلاعات و امنیت کشورمان پس از چند سال کلنجار رفتن روی پرونده الکس، توانست با کمک اینترپل، سرکرده باند قاچاق دختران ایرانی را دستگیر و به کشور برگرداند.

نام واقعی‌اش شهروز.س است و تابه‌حال به خاطر فعالیت‌های مجرمانه از دو کشور آمریکا و امارات دیپورت شده است.

مادرش یک شهروند ایرانی-آمریکایی و خودش هم تا پیش از سال 90 ساکن آمریکا بوده است. در آن زمان اما به دلیل متهم شناخته شدن در چند پرونده مجرمانه جنسی، برای همیشه از آمریکا اخراج می‌شود. الکس پس از اخراج از آمریکا، همراه مادرش به دبی می‌رود و آنجا تصمیم می‌گیرد باند قاچاق دختران ایرانی را با کمک مادرش راه‌اندازی کند. فعالیت‌های الکس در دبی همان زمان به قدری در فضای مجازی و رسانه‌ها حاشیه‌ساز شد که ایده ساخت فیلمی به نام «لاتاری» در ذهن عوامل آن شکل گرفت و این فیلم بعدها دقیقاً بر اساس شیوه عملکرد الکس در قاچاق دختران ایرانی، روی پرده سینما رفت.

شهروز چند ماهی بیشتر در دبی دوام نیاورد و بازهم به دلیل متهم شناخته شدن در چند پرونده جنسی به مدت 6 ماه به زندان رفت و پس از آن هم از امارات دیپورت شد.

یکی از دختران که طعمه‌های شهروز را برایش شکار می‌کرد، درباره ماجرای دستگیری‌اش در دبی گفته است: «شهروز به همراه چند نفر دیگر در دبی اقدام به گروگان‌گیری اعضای یک خانواده کردند. آن‌ها جلو چشم پدر خانواده به مادر خانواده و دختر آن‌ها تجاوز کردند. وی پس از دستگیری به خاطر این کار 6 ماه زندانی و بعد هم دیپورت شد».

از آنجایی که هویت الکس در ایران هنوز ناشناخته بود، او پس از دیپورت شدن از امارات، همراه مادرش به ایران آمد و این سفر، آغاز راه‌اندازی بزرگ‌ترین باند قاچاق دختران ایرانی بود.

یکی از طعمه‌های الکس که به «مانلی» معروف است، آن قدر خودش را در دل رئیس باند قاچاق دختران جا کرده بود، که تبدیل به نیروی دست راست او در ایران شد. مانلی وظیفه شناسایی دختران در اینستاگرام را داشت و برای جلب اعتماد آن‌ها، در خانه‌های گرانقیمت شمال شهر تهران با آن‌ها قرار می‌گذاشت.

از آنجا که الکس اجازه ورود به خاک امارات را نداشت، «مانلی» تبدیل به اصلی‌ترین مهره باند قاچاق دختران شد و دائم میان ایران و دبی در رفت و آمد بود. الکس هم با کمک یک تاجر هندی مقدمات راه‌اندازی اولین سایت «اسکورت» ایرانی را فراهم ‌کرد. سایتی که بعدها به لطف عکس‌های برهنه‌ طعمه‌های الکس، تبدیل به یک سایت پربازدید و معتبر در خارج از کشور شد.

صنعت اسکورت، دومین صنعت غیرقانونی در جهان است که وظیفه اصلی‌اش ارائه هرنوع خدمت جنسی به مشتریان است. سایت‌های اسکورت در هیچ کجای دنیا مجوز رسمی برای فعالیت ندارند، اما به دلیل گردش بالای مالی، همچنان دومین صنعت غیرقانونی پردرآمد دنیا به حساب می‌آیند.

بعد از بالا گرفتن حواشی قاچاق دختران به دبی و گسترش باند قاچاق، الکس بند و بساطش را جمع کرده و به مالزی رفت تا اضطراب شناسایی و دستگیری در ایران را نداشته باشد. این سفر موجب شد باند قاچاق دختران ایرانی گسترش بیشتری پیدا کند و چند شعبه هم در شهرهای مختلف مالزی راه بیندازد.

بر اساس آخرین تخمین‌ها، حداقل درآمد الکس از فعالیت‌های غیرقانونی‌اش 400 میلیون تومان در ماه بوده است. آن‌طور که رسانه‌ها اعلام کرده‌اند، فعالیت‌های شهروز.س فقط به مالزی، دبی و آمریکا محدود نمی‌شده و او چندین مهره پرنفوذ هم در داخل کشور خودمان در میان برخی مسئولان داشته است! «دکی» نام مستعار یکی از پرنفوذترین مهره‌های داخلی الکس است که چندین بار توانسته عواملِ دستگیر شده این باند در داخل کشور را آزاد و به خارج از کشور منتقل کند!

با وجود تمام این حواشی، الکس روز یکشنبه پس از سه سال عملیات پیچیده اطلاعاتی، در خاک مالزی دستگیر و برای محاکمه به کشورمان بازگردانده شد.

روایت دوم/ عطشِ دیده شدن

«ریحانه پارسا» و «مهدی کوشکی». این دو سلبریتی‌ را احتمالاً تا پیش از ازدواج جنجالی‌شان خیلی‌ها نمی‌شناختند. سابقه هنری ریحانه پارسا را که زیر و رو کنید، به جز سریال «پدر» چیز دندان‌گیری دستتان را نمی‌گیرد. مهدی کوشکی هم به جز ایفای نقش‌های بسیار کوتاه در فیلم‌هایی مثل «لانتوری» و «فروشنده» سابقه درخشان دیگری ندارد. این دو سلبریتی‌ اما به لطف ازدواج پرحاشیه‌شان که به واسطه اختلاف سنی در حدود 20 سال سوژه توییتری‌ها شده بودند، از مدت‌ها پیش خودشان را سر زبان‌ها انداختند و پس از آن‌هم با شرکت در چندین برنامه اینترنتی، توانستند چندین هزار مخاطب جدید در اینستاگرام برای خودشان دست و پا کنند.

جدیدترین حاشیه این دونفر اما از توییت ریحانه پارسا آغاز شد. این سلبریتی 21 ساله چند روز پیش در توییتر نوشت: «یا بنویس حق طلاق میدید به زن‌هاتون بعد اسم خودتون را هم گذاشتید، مرد؟ ایموجی هم نزار..»

هرچند متن این توییت کمی نامفهوم بود اما به سرعت تبدیل به پربازدیدترین توییت فارسی در روزهای اخیر شد و انبوهی از فعالان مدنی، فمنیست‌ها و فعالان مجازی شروع به واکنش نشان دادن نسبت به اظهارنظر ریحانه پارسا کردند، اما هیچ کس از خودش نپرسید که چرا متن منتشر شده در توییتر خانم بازیگر تا این اندازه به هم ریخته و نامفهوم است!

در میان انبوه هجمه‌هایی که به این بازیگر وارد می‌شد، همسر او یعنی مهدی کوشکی هم با انتشار یک استوری در اینستاگرامش به حواشی دامن زد. کوشکی در استوری‌اش می‌گوید: «این روزها به خاطر توییت ریحانه خیلی از من سؤال می‌شه که حق طلاق چطوریه؟ من خیلی اعتقاد دارم که حق طلاق با مردِ صددرصد و چه لزومی داره حق طلاق با زن باشه؟ به نظر من این ایده خیلی درستی است که حق طلاق با مرد باشه، به قول قدیمی‌ها زن باید با لباس سفید بیاد خونه بخت و با کفن سفید هم بره!»

موج انتقادها از مهدی کوشکی اما به قدری در فضای مجازی بالا گرفت که اینستاگرام استوری او را به دلیل انتشار محتوای نفرت‌انگیز، از بستر این شبکه اجتماعی حذف کرد!

مهدی کوشکی هم بلافاصله با انتقاد از عملکرد اینستاگرام در استوری‌اش نوشت: «استوری بدون حق انتخاب و سؤال از من شده. عدم آزادی بیان در اینستاگرام هم وجود دارد».

اصلی‌ترین دلیل انتقاد از این زوج مثلاً هنری، نوع نگاه‌ آن‌ها به پدیده ازدواج و طلاق بود.

تا اینجای ماجرا اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم عقیده این زوج درباره حق طلاق موضوعی کاملاً شخصی است و نمی‌شود بابت این موضوع از آن‌ها انتقاد کرد اما اگر یک بار دیگر توییت ریحانه پارسا را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که ماجرا کمی تا قسمتی متفاوت از چیزی است که در ذهن داریم.

ریحانه پارسا زمانی این توییت را منتشر کرد که فقط چند روز از حضورش در این شبکه اجتماعی می‌گذشت و تعداد دنبال کننده‌های او هم به خاطر شرایط خاص و متفاوت توییتر با اینستاگرام، از چند صد نفر تجاوز نمی‌کرد. خانم بازیگر به راهی برای جلب توجه مخاطبان نیاز داشت. اگر متن توییت او را یک بار دیگر بخوانید، متوجه خواهید شد که قسمت کوتاهی از اول آن و قسمت کوتاهی از آخر آن، کاملاً اضافی است و به نظر می‌رسد کلِ متن از پیام یک شخص ناشناس کپی شده است. یعنی یک نفر درحال مشاوره دادن درباره روش‌های جنجال راه انداختن در فضای مجازی بوده است. احتمالاً این مشاورِ ناشناس، پس از ذکر چند مورد خاص، گفته است : «یا بنویس: حق طلاق میدید به زن‌هاتون بعد اسم خودتون را هم گذاشتید، مرد؟» و در انتها هم به ریحانه پارسا توصیه کرده که در توییتش از ایموجی استفاده نکند. اما ریحانه پارسا، تمامِ متن توصیه‌نامه مشاورش را یکجا در توییتر کپی کرده است!

حالا صفحه‌های مجازی این دو نفر را در اینستاگرام و توییتر باز کنید تا از حجم حضور مخاطبان در صفحه‌هایشان شگفت‌زده شوید. حتی هشتگ‌های مربوط به نام این دونفر هم از داغ‌ترین سوژه‌های فضای مجازی به حساب می‌آید. این یعنی مهدی کوشکی و ریحانه پارسا که پیش از این، تمام زورشان را برای سلبریتی شدن و هنرمند شدن، زده بودند، حالا به لطف قابلیت‌های فضای مجازی به هدفشان رسیده‌اند. در این میان برای آن‌ها اهمیت ندارد که مخاطبان به چه دلیل صفحه‌ آن‌ها را رفرش می‌کنند یا با چه محتوایی هشتگ نام آن‌ها را پای توییت‌هایشان می‌چسبانند. نکته اصلی آنجاست که این دو سلبریتی بدون کسب کوچک‌ترین موفقیتی در حرفه و تخصصشان، تبدیل به شاخص‌ترین چهره‌های این روزهای سینما شده‌اند!

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.