قدس آنلاین: اولین سفر سون گل آراس به مشهد در ۱۸ سالگیاش میسر میشود. «همراه همسرم اولین سفر زندگی مشترکمان را به خارج از ترکیه تجربه کردیم. آن زمان طلبههایی که در خارج از ترکیه مشغول تحصیل بودند برای سفر مشهد انتخاب میشدند. ما تا روز آخر نگران بودیم که آیا برای این سفر انتخاب میشویم، یا نه. خوشبختانه اسممان در قرعهکشی درآمد و در حقیقت ما آخرین اتوبوسی بودیم که راهی مشهد شدیم. وقتی همسرم به من خبر داد که برای این سفر انتخاب شدیم، از خوشحالی سجده شکر به جا آوردم. ما آن زمان تازه ازدواج کرده بودیم و فرزندی نداشتیم».
این زائر امامرضا(ع) خاطرهای از اولین سفرش به مشهد برای ما نقل میکند: «یادم هست خیلی گرسنه بودیم و به یکی از رستورانهای اطراف حرم رفتیم تا غذایی بخوریم، اما غذا تمام شده بود و آماده شدن غذا هم طول میکشید. من باردار بودم و به شدت گرسنه و از شدت گرسنگی نان و ماستی که روی میز بود را با اشتها خوردیم. آقایی داخل رستوران آمد و وقتی ما را دید گفت غذا خوردن شما مرا یاد حضرت علی(ع) میاندازد که بیریا، بیتکلف و ساده غذا میخوردند و اسراف نمیکردند. وقتی غذا را آوردند ما سیر شده بودیم».
سون گل آراس به دلیل طلبگی همسرش حدود چهار سال هم ساکن قم میشود. خودش میگوید: «وقتی در قم ساکن بودیم هر زمان دلمان تنگ میشد به حرم حضرت معصومه(س) میرفتیم. همیشه پیش از رفتن به حرم خواستهها و دعاهای زیادی در ذهنم داشتم، ولی وقتی به حرم میرسیدم، همه خواستههایم از یادم میرفت و فقط با سکوت بارگاه خانم را نگاه میکردم.
هر روز خدا را به خاطر آن زندگی و همجواری با حضرت معصومه(س) و برادرشان شکر میکردم و اکنون هم خیلی دلم برای سالهای زندگی در قم تنگ میشود و با یادآوری خاطرات آن سالها، حال خیلی خوبی پیدا میکنم و خوشحال میشوم».
خاطرههای خوش سفر به مشهد، دست از سر این زائر امامرضا(ع) برنمیدارد. با آنکه شرایط زندگی به او اجازه سفر نمیدهد، اما دلش شوق دیدار حضرت را دارد. او همه تلاشش را میکند تا باز هم ضریح مطهر امام را زیارت کند و به پابوسی آقا بیاید. «یادم هست وقتی درسمان در قم تمام شد، پیش از آمدن به ترکیه خیلی دوست داشتیم مشهد برویم، ولی هر چه تلاش کردیم نشد و خیلی از این جهت ناراحت بودیم. ترکیه هم که آمدیم شرایط طوری نبود که بتوانیم به مشهد سفر کنیم. درآمد خوبی نداشتیم و من خودم هم آن سالها کار میکردم و در خانه بافتنی میبافتم و میفروختم. پول آن بافتنیها را جمع کردم تا اینکه پس از ۶ سال توانستم با خانوادهام به مشهد بیایم.
این بار مادر و دخترم هم در سفر همراهم بودند
این سفر حدود ۱۴ سال پیش برای ما میسر شد که تازه گوشیهای موبایل آمده بود و ما با گوشیمان در حرم عکس انداختیم. یکی از عکسها را چاپ کردیم که اکنون بر دیوار اتاق جاخوش کرده و همیشه خاطره خوش آن سفر را برایمان زنده میکند. هر وقت به آن عکس نگاه میکنم یاد مشهد امامرضا(ع) میافتم و حالم منقلب میشود».
در شرایط فعلی سون گل آران و خانوادهاش به خاطر ویروس کرونا و رعایت نکات بهداشتی، نمیتوانند به مشهد بیایند، اما دل او همچنان میتپد.
«اکنون همه دنیا از جمله ایران و ترکیه درگیر بیماری کروناست و دست ما شیعیان ترکیه از زیارت امامرضا(ع) کوتاه است. بچههای من در سفرهای قبلی کوچک بودند و خاطرات چندانی از مشهد ندارند و حالا که بزرگ شدهاند مشتاق سفر به مشهد هستند. دعا میکنم بهزودی شرایط جهان به حالت طبیعی بازگردد تا زیارت مشهد و امامرضا(ع) نصیب من، خانواده و همه شیعیان و دوستداران حضرت شود.
امیدوارم همه کسانی که در مشهد زندگی میکنند و میتوانند به حرم مطهر و زیارت امام رئوفمان بروند، نایبالزیاره همه ما باشند».
نظر شما