تحولات منطقه

از شدت بیخوابی زیاد گاهی تصمیم می گرفتم بخوابم و تا قبل از لحظه خفگی حداقل آن یک ثانیه خواب را احساس کنم ، واقعا فاجعه بود و بازی با مرگ بود .

روایت کارگردان سریال «کتونی زرنگی» از روزهایی که با کرونا گذراند/تا نزدیکی مرگ را چشیدم
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، علی ملاقلی‌پور فرزند رسول ملاقلی‌پور که چندی پیش از ابتلایش به بیماری کرونا خبر داده بود با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام سختی‌های روزهای ابتلا به کرونا را روایت کرد.

او که این روزها سریال «کتونی زرنگی» را برای پخش از شبکه سوم سیما آماده پخش دارد و سریالش مهر توقیفی خورده است، نوشت:

«کرونا هر آنچه را لازم است برای زیستن می گیرد، اشتها و میل به خوردن از بین می رود، کم کم تنفس سخت می شود و شاید افرادی مثل من کارشان به دستگاه اکسیژن برسد ، حتی خواب را هم می گیرد ، من کارم به بیمارستان کشید و سه شب نتوانستم بخوابم تازه متوجه شدم بخشی از تنفس ارادی است و وقتی مجبوری بخوابی تنفس کاملا غیر ارادی می شود و از آنجایی که ریه های من درگیر این ویروس بود وقتی به حالت خواب فرو می رفتم ریه ام توان بازدم و باز شدن نداشت و کاملا ترمز می کرد و می ایستاد و از شدت خفگی در لحظه فرورفتن به خواب بلند می شدم ، به دکتر می گفتم ، می گفت طبیعت این بیماری است ، از شدت بیخوابی زیاد گاهی تصمیم می گرفتم بخوابم و تا قبل از لحظه خفگی حداقل آن یک ثانیه خواب را احساس کنم ، واقعا فاجعه بود و بازی با مرگ بود .

بعد از سه روز که حالم وخیم تر شد دکتر کورتن زد و یواش یواش بهتر شدم و توان خواب و خوراک برگشت ، بعد از چند روز مرخص شدم و نزدیک دو هفته است در خانه ماندم و دیگر بهبودی پیدا کردم ، اما تا نزدیکی های مرگ را چشیدم و ممنون خدا هستم که مهلتی دوباره داد و متشکر از تک تک اعضای خانواده ام که هر کدام به توانشان به من رسیدگی کردند ، نوشتم که بدانید چه اوضاع وحشتناکی است ، بخصوص که بیمارستانها جا نیست و با سختی و بعد از چند بیمارستان عوض کردن جا گیر آمد تا بستری شوم ، از تمام پرستاران و بهیارها ممنونم که در این فضای سخت و ملتهب کار و خدمت بزرگی اینگونه می کنند حتی اگر از نظر بیماران رسیدگی ها کم باشد به هر حال آنها با خطر بازی می کنند و عصر جدید واقعی در این بیمارستان هاست .
چگونگی دچار شدن: من در اتاقی بودم با چند دوست و همکار که یکی از آنها نمی دانست دچار بیماری شده و فکر می کرد سرما خورده ، متاسفانه من ماسکم را درآورده بودم ، چند عطسه دوستم باعث شد اتاق را ترک کنم اما من به همین راحتی گرفتم ، دوست دیگر که در اتاق بود ماسک زده بود و نگرفت ، واقعا استفاده از ماسک اینقدر تفاوت دارد ، حتی یک لحظه ام دیگر ماسک را بر نمی دارم ، این اشتباه است فکر کنیم از دوستان و نزدیکان و در جای خلوت بیماری نمی گیریم .
پی نوشت : عکس قدیمی است و الان بدون اکسیژن و عادی تنفس می کنم و شکر خدا سلامتی برگشت .»

منبع: خبر آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.