تحولات لبنان و فلسطین

 مستند سینمایی «دلبند» را می‌توان جزو پرافتخارترین مستندهای سینمایی ایران در یک دهه اخیر برشمرد. این مستند به کارگردانی «یاسر طالبی» و تهیه‌کنندگی «الهه نوبخت» در آخرین فصل دروی جوایز سینمایی خود توانست جایزه بهترین فیلم مستند را از جشنواره زنان بیروت برای تهیه‌کننده جوانش بدست بیاورد.

خدا ، طبیعت و «خاله فیروزه»

قدس آنلاین:  جشنواره جهانی فیلم‌های زنان «بیروت» با هدف بررسی توانایی زنان در الگوهای مختلف زندگی در دنیا و تأثیر آن‌ها در ساختار جامعه با استفاده از قدرت لنز و سینما برگزار می‌شود که چند روز پیش با اعلام برگزیدگان به کار خود پایان داد. مستند سینمایی «دلبند» قصه‌ زندگی دشوار اما شیرین یک مادر تنهای 83 ساله به نام «فیروزه» را روایت می‌کند که زندگی منحصر به‌فردی در دل رشته‌کوه‌های البرز دارد. این فیلم محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شرکت تصویرگستر الهه پارسی به مدیریت الهه نوبخت است که پخش بین‌الملل این فیلم را نیز بر عهده دارد.

با توجه به موفقیت‌هایی که سینمای مستند ایران در سال‌های اخیر داشته و توانسته نماینده خوبی برای کشورمان در جشنواره‌های جهان باشد، آینده این گونه سینمایی روشن پیش‌بینی می‌شود. به بهانه موفقیت اخیر «دلبند» و وضعیت پیش‌روی سینمای مستند با «الهه نوبخت» تهیه‌کننده این فیلم گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

جرقه ساخت مستند «دلبند» چطور زده شد و فیروزه خانم را چطور پیدا کردید؟

من هم مانند بانوان فعال در عرصه هنر دوست داشتم  در حوزه زنان کار کنم. همچنان که پروژه‌هایی که این روزها مشغول به کار درباره آن‌ها هستم، در حوزه زنان است؛ بنابراین علاقه شخصی من در این زمینه بود. زمانی که آقای طالبی با من تماس گرفتند و سوژه را تعریف کردند، اولین پرسشم این بود که چطور ممکن است زنی بالای 80 سال این شکل از زندگی را انتخاب کند. این موضوع برای من جذابیت داشت تا این آدم را کشف کنم. زنی که از زمین و زمان جدا شده و در ارتفاعات و در خلوت با خدا و معبودش، زندگی و عشق را طور دیگری تعریف می‌کند. نکته قبال توجه زحمت زیادی بود که این زن به خاطر شکل خاص زندگی‌اش متحمل می‌شد به طوری که جوان‌های آن روستا هم چنین زحمتی را قبول نمی‌کردند. خاله فیروزه اصلاً نیاز مالی نداشت ولی مراقبت از 40 گاو در ارتفاعات کار بسیار دشواری است که انتخاب این زن بود. زمانی که انسان‌ها براساس نیاز شرایطی را انتخاب می‌کنند، مسئله فرق می‌کند، ولی زمانی که انسانی از روی بی‌نیازی سعی می‌کند در این دنیا متفاوت‌تر و انسانی‌تر زندگی کند، بسیار جذاب است. من به روستایی که خاله فیروزه در آنجا سکونت داشت بدون دوربین رفتم و مدتی با ایشان زندگی کردم. ایشان زن بسیار سرسختی بود و اجازه نمی‌داد به راحتی وارد زندگی‌شان شویم، ولی در نهایت اجازه دادند درباره زندگی‌شان فیلم بسازیم، اما ماجرا در ابتدا برای خودم یک کشف شخصی بود که با یک انسان متفاوت آشنا شدم. 

چطور ایشان را راضی کردید تنهایی‌اش را با دوربین شما تقسیم کند؟

من از کنجکاوی خودم برایشان گفتم. ما در عصری زندگی می‌کنیم که آدم‌ها تعلقشان را به طبیعت و نعمات خداوند دارند فراموش می‌کنند و خاله فیروزه در عین بی‌نیازی، این زندگی را انتخاب کرده است. از ایشان خواستم  در ثبت این زندگی به ما کمک کنند تا این قاب قشنگ ماندگارتر شود. ایشان می‌گفت نمی‌توانم برنامه زندگی‌ام را تغییر دهم. هر روز ساعت پنج صبح باید گاوهایم را به چرا ببرم و باید در ارتفاعات بخوابید و من این برنامه را اصلاً عوض نمی‌کنم. در واقع شرطی که پذیرفتیم این بود که به دنبالشان برویم و هیچ گونه تغییری در جزئیات زندگی‌شان نداشته باشیم. پیش از اینکه فیلم‌برداری شروع شود به ما گفتند چطور می‌خواهید 85 سال زندگی مرا در فیلمی یک ساعته به مردم دنیا نشان دهید و ما گفتیم همه تلاشمان را می‌کنیم و آن‌قدر روی پروژه وقت گذاشتیم که زمان فیلم‌برداری بیش از یک‌سال و نیم طول کشید. فصل به فصل همراه ایشان بودیم و در شرایط سخت با تجهیزات از ارتفاعات بالا می‌رفتیم و با ایشان زندگی کردیم و این نزدیکی موجب شد  عضوی از خانواده‌اش شویم. جالب اینکه اواخر دلشان برایمان تنگ می‌شد و احساس می‌کرد به عنوان نوه‌هایش کمتر به ایشان سر می‌زنیم. خاله فیروزه ما را جای نوه‌هایش می‌دید، نوه‌هایی که شاید مدت‌ها به او در این ارتفاعات سر نزده بودند. این صمیمیت موجب شد فیلم هم دلنشین شود. اگر در این فیلم نزدیکی بین سوژه و مخاطب ایجاد می‌شود به دلیل زندگی عوامل سازنده با سوژه بود. ما فقط از یک کاراکتر فیلم نساختیم، این میزان نزدیکی با خاله فیروزه موجب شد که حضور دوربین احساس نشود.

مسیر ساخت همان‌طور که خودتان پیش‌بینی می‌کردید پیش رفت؟

کارگردان فیلم متولد مازندران است و در آن خطه زندگی کرده بود و «دلبند» ساخته اولش نبود، به همین دلیل روی موضوع و فضا تسلط  داشت. ما این پیش‌بینی را داشتیم که روایت فیلم می‌تواند بسیار جذاب شود. این‌طور نبود که اتفاقی در حین تولید رخ دهد که پیش‌بینی نکرده باشیم. به هر حال سختی مسیر و حمل تجهیزات تا بالای ارتفاعات، بخش‌های سخت کار بود.

«دلبند» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های مستند ایرانی در عرصه بین‌الملل است، دلیل این موفقیت را چه می‌دانید؟

این فیلم در 65 جشنواره جهانی شرکت کرده است که مهم‌ترین آن‌ها جشنواره فیلم «ایدفا» در هلند بود. پس از آن در جشنواره فیلم برلین شرکت کردیم و در سال 2019 تنها نماینده رسمی سینمای ایران در جشنواره فیلم برلین بودیم. اینکه یک مستند بتواند نماینده رسمی سینمای ایران در آن جشنواره باشد، اتفاق مهمی بود. پس از آن هم وارد جشنواره «هات داکس» کانادا شدیم و در آنجا «دلبند» به عنوان بهترین مستند از نگاه مخاطبان انتخاب شد. از آنجا به بعد به طور میانگین هر ماه در یک یا دو جشنواره شرکت می‌کردیم. من پخش‌کننده بین‌الملل هستم و مهم است که تهیه‌کننده با ایده و طرح با کارگردان و تیمش کار کند. من تا سه چهار سال پس از تولید، فیلم را مانند فرزند خودم در آغوش داشتم و به همه جای دنیا بردم. داشتن یک گروه سازنده موفق و تجربه من در پخش بین‌الملل به بهتر دیده شدن این فیلم کمک کرد. بی‌تردید «دلبند» موفق‌ترین مستند ایران در یک دهه اخیر است. من عضو صنف تهیه‌کنندگان مستند ایران هم هستم، میزان بالای نمایش این فیلم در جشنواره‌های جهانی و رضایت مخاطبان جهانی این فیلم، نشان‌دهنده آینده درخشان سینمای مستند ماست.

در سال‌های اخیر سینمای مستند ایران رشد چشمگیری داشته است، مثلاً نماینده ایران در اسکار یک فیلم مستند بود یا مردم برای دیدن یک مستند روی پرده سینما بلیت می‌خرند، این‌ها اتفاقات خوبی است. با این وضعیت آیا میزان فروش مستندهای سینمایی هم راضی‌کننده است؟

رضایتی که از فروش مستند در سینماها یا اکران آنلاین باید بدست بیاوریم را نداریم. امیدوارم مردم ما هم مثل مردم دنیا نگاه بهتری به سینمای مستند داشته باشند. پخش بین‌الملل فیلم «در جست‌وجوی فریده» که نماینده ایران در اسکار 2020 بود را من بر عهده داشتم. معتقدم سینمای مستند ما در چند سال اخیر موفق بوده و در خارج از کشور خوش درخشیده است. سینمای مستند بیانگر زندگی واقعی آدم‌هاست و تحریفی در قصه زندگی آدم‌ها ندارد. با توجه به اینکه شرایط ایران در سال‌های اخیر به لحاظ اقتصادی و رسانه‌ای شرایط حساسی بوده، طبیعی است مردم دنیا که در اخبار دروغ رسانه‌ای قرار دارند، سراغ کشف زندگی واقعی آدم‌ها در ایران بروند. این روزها از خطه‌های مختلف ایران طرح‌های جذابی به دستم می‌رسد که زندگی‌های متفاوت و زیبایی را روایت می‌کند، این‌ها نمونه واقعی زندگی مردم ایران است که برای مخاطب جهانی جذابیت دارد، چون هجو و درامی وجود ندارد و دوربین در واقعیت زندگی افراد قرار می‌گیرد. من پخش بین‌الملل فیلم‌های داستانی را هم برعهده دارم ولی می‌بینم در چند سال اخیر سینمای مستند ما در بیان زندگی، فرهنگ،  آداب و رسوم، رنج و عشق، تلاش و ایثار و انسانیت مردم ایران نسبت به سینمای داستانی بسیار بهتر توانسته عمل کند. امسال هم شاهد بودیم  مستندهای ایرانی در جشنواره ایدفا خوش درخشیدند. به نظرم مدیران و سیاست‌گذاران داخلی باید توجه بیشتری به سینمای مستند داشته باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.