قدس آنلاین: پنجشنبه ۲۳ مرداد بود که رئیسجمهور آمریکا از عادی سازی کامل روابط میان امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی پرده برداشت. اگرچه دونالد ترامپ از این رویداد تحت عنوان «توافق صلح تاریخی» یاد کرد، اما حماقت شیخ نشینهای اماراتی به سرعت با واکنشهای منفی بسیاری در افکار عمومی منطقه روبهرو شد. جریانهای سیاسی و نخبگان جهان اسلام این اقدام ابوظبی را خیانت به آرمان فلسطین و خنجر از پشت تعبیر کردند.
چرخاندن فلش ضدیت با اسرائیل به سوی ایران
خبر عادی سازی روابط تل آویو و ابوظبی در حالی مطرح شد که پیش از این دو طرف طی چند سال اخیر روابط غیررسمی و پنهانی گسترده و اعلام نشدهای را دنبال میکردند که در چند نوبت از سوی منابع خبری افشا شده بود. حال به نظر میرسد با این گام پروسه جدیدی در روند عادی سازی روابط کشورهای محافظه کار عربی و رژیم صهیونیستی آغاز شده است. یک دیپلمات کشورمان در گفتوگو با قدس با اشاره به این نکته میگوید: تلاش جبهه ضد مقاومت در تمام این سال ها و بهویژه بعد شکلگیری خیزشهای عربی (سال ۲۰۰۹) و در پی آن وقوع انقلاب در برخی کشورهای منطقه، جایگزینی طرح دشمنی با ایران و شیعیان به جای دشمن صهیونیست است. مجتبی امانی، رئیس دفتر سابق حافظ منافع ایران در مصر ادامه داد: موضوع دشمنی با اسرائیل و دفاع از آرمان فلسطین همواره در اولویتهای جهان اسلام و بهویژه ملتهای عربی قرار داشته، ولی برخی در سالیان اخیر و در پازل اهداف آمریکا در صدد هستند نمودار ضدیت با این رژیم قاصب را به سمت مخالفت با جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت بچرخانند. وی عنوان داشت: البته بین برقراری رابطه و عادی سازی روابط تفاوت زیادی وجود دارد. ایالات متحده اگر در گذشته با بهرهگیری از مشوقهای اقتصادی و اکنون امنیتی به دنبال آن است که برخی کشورهای عربی را به برقراری رابطه با صهیونیستها ترغیب کند، ولی بر خلاف آنچه که مدنظر آمریکاست تجربه مصر و اردن که به سمت عادی سازی روابط با تل آویو گام برداشتهاند، نشان داده این عادی سازی به معنای واقعی هرگز محقق نشده و آنچه یانکیها برای منطقه ترسیم کردند ناکام ماند.
امنیت، سراب آمریکایی
اقدامهای امارات متحده عربی هم برای ورود به منجلاب عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تنها گامی تبلیغاتی است؛ چراکه مخالفتها و نفرت افکار عمومی منطقهای از اسرائیل به حدی است که هیچ گاه این روابط از حد نمایشی فراتر نرفته و به عادی سازی روابط منجر نخواهد شد. رئیس دفتر سابق حافظ منافع ایران در مصر با ذکر این نکته تصریح کرد: وقتی جهانگردان صهیونیست ۴۰ سال پس از عادی سازی روابط با مصر همچنان در سفر به این کشور مجبور هستند هویت واقعی خود را پنهان کنند، این نشان میدهد که حتی گامهای ابتدایی عادی سازی روابط هم طی نشده است. در حالت کلی این راهی که ابتدا مصر و اردن و در ادامه امارات در آن گام گذاشتهاند، هیچ دستاوردی برای آنها به ارمغان نخواهد آورد. مجتبی امانی ادامه میدهد: مصر و اردن خام وعدههای اقتصادی دولتهای پیشین ایالات متحده شدند، اما از مشوقهای اقتصادی این کشور هیچ بهرهای نبردند. امروز هم امارات با وعدههای امنیتی دولت ترامپ که یکی از آنها خرید جنگندههای پیشرفته اف ۳۵ بود به سراب امنیتی رو آورده که هرگز از منافع آن بهرهمند نخواهد شد. امانی در انتها تأکید کرد: اگرچه سیاستهای سازگار عربی به رهبری محور سعودی برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی میتواند زمینه نزدیکی دیگر کشورهای مسلمان بر پایه آرمان فلسطین را فراهم آورد، اما در نهایت به نظر نمی رسد این مسئله منتج به شکلگیری ائتلافی اسلامی دیگر شود؛ چراکه همانگونه که گفته شد این رویه اعراب سازشکار به سبب واکنش منفی افکار عمومی از پیش باخته است. با این حال نزدیکی بیشتر کشورهای مهم اسلامی از جمله ایران، ترکیه، پاکستان و حتی مالزی و اندونزی مهم است و میتواند سعودی را در نزدیکی به صهیونیستها با تردید بیشتر مواجه کرده و به تفکر وادارد.
هدیه یکطرفه به ترامپ و نتانیاهو
اما یک تحلیلگر مسائل جهان عرب هم در پاسخ به این پرسش که عادی سازی روابط میان اعراب مرتجع با رژیم صهیونیستی چه تأثیرات بر آینده تحولات منطقه میتواند داشته باشد؟ میگوید: موضوع عادی سازی روابط بین اعراب سازشکار منطقه و اسرائیل مدتهاست آغاز شده و آمار و اطلاعات موجود نشان میدهد این رویه دستکم به ۱۵ سال پیش بازمیگردد، ولی علنی شدن این قضیه را از چند منظر میتوان مورد بررسی قرار داد. سید احمد سادات ادامه داد: نخست اتفاقی که اکنون افتاده را باید با توجه به شرایط و تحولات حاکم بر نظام بینالملل، هدیه یکطرفه حکام ابوظبی به ترامپ و نتانیاهو دانست. با توجه به اینکه در یکی دو ماه اخیر موضوعاتی سرنوشت ساز از جمله انتخابات آمریکا و تداوم اعتراضها به فساد نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی در جریان است، شیخ نشینهای اماراتی تلاش داشتند با این وادادگی به هر نحوی که شده به ترامپ و نتانیاهو کمک کرده و آنها را نجات دهند. مدیر سابق شبکه خبری العالم در این باره تصریح کرد: اما دلیل دوم اتخاذ این رویه توجیه طرح ایران هراسی ای بود که از سالها پیش توسط غول رسانهای غربی – عربی- عبری تبلیغ میشد. این رسانهها تلاش داشتهاند با به راه انداختن نمایشی ضد ایرانی، جمهوری اسلامی را به عنوان دشمن جهان عرب معرفی کرده و رژیم صهیونیستی را از جنایات بیشمارش تبرئه کنند. پروسه عادی سازی روابط ابوظبی و تل آویو هم در همین مقوله قابل بررسی است.
بلوک جدید در تقابل با محور سعودی
اعلام عادی سازی روابط میان شیخ نشین امارات و رژیم صهیونیستی در حالی است که شواهد نشان میدهد دیگر رژیمهای سازشکار منطقه از جمله عربستان سعودی و پادشاهی بحرین هم بدشان نمیآید همین رویه را دنبال کنند. اما این اقدام میتواند کشورهای اسلامی را از اقدامهای محور سعودی ناامید و آنها را بیش از پیش به هم نزدیک و به سمت شکل دهی محوری جدید سوق دهد. سید احمد سادات در این باره هم توضیح میدهد: واقعیت آن است که کشورهای مهم مسلمان از سازشکاری و وادادگی بیاندازه محور سعودی به تنگ آمدهاند. بهطور نمونه پیش از این دولت پاکستان بارها از موضعگیری ضعیف عربستان درباره موضوع فلسطین و کشمیر گله کرده بود. از سوی دیگر مالزی هم آذر سال گذشته نشستی با حضور سران کشورهای تأثیر گذار اسلامی از جمله ایران، ترکیه و پاکستان و بدون دعوت از سران عربی برگزار کرد که این نشان دهنده کاهش اعتبار ریاض در مجامع بینالمللی است. همین چند روز پیش هم آقای روحانی، رئیس جمهور کشورمان در پیامی به مناسبت روز ملی مالزی با دعوت از سران این کشور برای حضور در تهران، خواستار تعامل بیشتر کشورهای اسلامی برای برون رفت از مشکلات منطقه شد. استاد مطالعات غرب آسیا در دانشگاه تهران تشریح کرد: این تحرکات نشان میدهد دولتهای اسلامی از بیتدبیریهای آل سعود به تنگ آمده اند. واقعیت آن است که شیخ نشینهای عربی با اقدامهای اخیر خود ماهیت وجودی سازمان کنفرانس اسلامی که هویت خود را در مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی به دست آورده بود را از بین بردهاند. ادامه این رویه حتی میتواند در جبههبندیهای منطقهای بعدی هم تأثیرگذار بوده و کشورهای اسلامی مانند ایران، ترکیه، پاکستان، مالزی و اندونزی را به سمت بنای ساختاری موازی با سازمان کنفرانس اسلامی که به نهادی تحت نفوذ سعودی تبدیل شده، سوق دهد؛ بنابراین احتمال شکل گیری بلوک جدید اسلامی در تقابل با ائتلاف محافظه کار عربی به رهبری سعودی منتفی نیست.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
مدیر سابق شبکه خبری العالم اما بعد دیگر تأثیر عادی سازی روابط احتمالی میان ریاض و تل آویو را بر محیط داخلی عربستان و افکار عمومی منطقه دانست. وی در این باره عنوان داشت: با ادامه روند اخیر احتمال آن میرود سعودی که مدعی رهبری جهان اسلام است، این مزیت خود را از دست بدهد. همین ترس سبب میشود ریاض حداقل در کوتاه مدت از علنی کردن هرگونه رابطه علنی با صهیونیستها واهمه داشته و خودداری کند.
سادات در انتها تصریح کرد: با این وجود اقدامهای شیوخ سازشکار عربی یک پیامد مثبت و البته ناخواسته از آنچه آمریکا و حامیانش مد نظر دارند هم به دنبال خواهد داشت و آن ایجاد زمینه وحدتی در بین گروههای فلسطینی و کشورهای اسلامی است. این تأثیرگذاری را ما از هم اکنون شاهد هستیم، طوری که در ماههای اخیر رایزنیهای میان جریان درونی مقاومت فلسطینی و منطقه ای بسیار بیشتر شده و این سبب میشود محور مقاومت یکدست تر و قوی تر شود. وی ادامه داد: از سوی دیگر اثرگذاری جریان مقاومت در دیگر کشورها که بهطور سنتی در آن نفوذ نداشته هم بیشتر خواهد شد. امروز همانگونه که گفته شد کشورهای دیگر همانند ترکیه و پاکستان به جد با امتیازدهی حکام آل سعود به رژیم صهیونیستی مخالف هستند و این بهصورت غیر مستقیم میتواند اثرگذاری جریان مقاومت در تحولات منطقه را افزایش دهد.
انتهای پیام/
نظر شما