قدس آنلاین: خبر خوشی که قرار بود آقای روحانی در اوایل هفته جاری به عنوان عدم همراهی شورای امنیت با آمریکا در تصویب مکانیزم ماشه به مردم بدهد با کمترین هیجانی از سوی مردم رو به رو شد. با اینکه سخنان دولتی ها و مسوولین در سالهای گذشته به شدت موجب ایجاد واکنشهایی در بین مسوولین میشد اما بی اعتمادی مردم به دولت نشان داده که بازارها نسبت به سخنان آقای رئیس جمهورکاملاً بیتفاوت شدهاند.
آنچه از این موضوع میتوان نتیجه گرفت و برآیند عدم واکنش مردم و بازارها به سخنان رئیس جمهور آن هم در حد و اندازه عدم همراهی سازمان ملل و شورای امنیت با آمریکا نشان میدهد مردم متوجه این موضوع شدند که نباید به حرف رئیس جمهور چندان اعتنا کنند یا از این منظر که مردم موضوع را اینگونه مینگرند که آقای روحانی برای دور و بری های خود حرف می زند تا عموم مردم، لذا مردم و بازارها به چنین خبرهایی واکنش منفی یا مثبت اقتصادی نمیدهند.
خبر خوش آقای روحانی خبر خوشی نبود که از قبل، مردم از چند و چون آن مطلع نباشند چرا که این پیروزی پیش از این برای مردم حاصل شده بود که آمریکا زورگوییهای خاص خود را دارد و میدانستند اروپا و سایر کشورهای عضو شورای امنیت درباره فعال سازی مکانیزم ماشه اظهار نظر کرده بودند، ضمن اینکه همه عقلای دنیا هم خروج یک جانبه امریکا از برجام را محکوم کردند اما آمریکا بی اعتنا به این موضوعات به رهبری آقای ترامپ از برجام خارج شد و توانست آنچه درباره صفر کردن فروش نفت ایران، تحریمهای نفتی و تحریم های بانکی را به منصه ظهور برساند.
مساله ای که متاسفانه دولت یا حاکمیت نسبت به آن غفلت میکند این است که واقعیتی درباره آمریکا وجود دارد که چه بپذیریم چه نپذیریم، حدود 25 درصد اقتصاد دنیا در دست آمریکا قرار دارد، بنابراین در دنیای کنونی هژمونی و رهبری اقتصاد دنیا در دست آمریکاست، هر چند این موضوع اصلاً جای خوشحالی ندارد اما یک واقعیت است که در کوتاه مدت نمیتوان آن را تغییر داد و اقتصاد ضعیفی مثال ما تاب مقاومت در برابر این اقتصاد را ندارد لذا اگر آمریکا تمایل به برخوردهای اقتصادی با یک کشور داشته باشد، آن هم کشوری که اقتصاد ضعیفی دارد قطعاً میتواند با بازی دادن اقتصاد آن کشوررا تحت تأثیر قرار دهد فارغ ازاینکه کشورهای عضو سازمان ملل این موضوع را بپذیرند یا نپذیریند.
به هر حال تحریمهای آمریکا در دراز مدت اثراتی بر اقتصاد ایران وارد می کند؛ اثراتی که دامنه آن باید توسط کارشناسان اقتصادی دنبال شود، اما موضوع ایناست که ما در حال حاضر اثرات کوتاه مدت آن را به صورت تجربی حس می کنیم، هر چند سوء مدیریت اقتصادی هم در معضلات کنونی بسیار مؤثر است اما بخش اعظم این مشکلات به دلیل کاهش منابع ارزی به شدت اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است.
تحریمهای بانکی و اینکه نمیتوانیم نفت بفروشیم یا منابع ارزی خود را وارد کشور کنیم همه و همه حاصل سیاست های یک جانبه و غیر عقلانی آمریکا به شمار می رود، لذا واقعیت باید پذیرفته شود که آمریکا میتواند با اعمال تحریمها تأثیرات سویی به جا بگذارد، هر چند که تمام تأثیرات تحریمهای آمریکا در اقتصاد تخلیه شده لذا تحریم دیگری برای تحمیل به ملت ایران باقی نمانده که آمریکا اعمال نکرده باشد.
مسوولین برای بلند مدت در برابر هزینه ای که برای مقاومت در برابر آمریکا می دهیم باید بهترین تصمیمات اقتصادی را اخذ کنند، تصمیماتی که قاعدتاً در بلند مدت به نفع کشور باشد و بتوانیم اقتصاد را از فشار تکانههای بیشتر در امان نگاه داریم.
انتهای پیام/
از سوی دیگر خروج از برجام هر چند که برجام عایدی چندانی برای ما نداشت اما به دلیل اینکه به دلیل باقی ماندن ایران در برجام هنوز برخی حمایت ها حتی به صورت ظاهری از ایران به عمل می آید باقی ماندن در برجام در این شرایط رویکرد عاقلانه تری است چرا که خروج از برجام در حال حاضر دستاوردی هم برای ما به دنبال نخواهد داشت. بی تردید با مدیریت درست می توان از برخی ابزارهای برجام برای چانه زنی های سیاسی با کشورهایی اروپایی استفاده کرد، لذا آقای روحانی باید بدانند ایستادگی ملت ایران در برابر فشارهای آمریکا نیازی به تبریک گفتن ندارد چرا که مردم با تنگی معیشت خود تاوان برجامی را می دهند که پایان آن به چنین روزهایی منتهی شده است، لذا مردم می دانند خبرهایی که دولت می دهد خبرهای جدیدی نیست که بدان امیدوار باشند بلکه خبرهایی است که ناشی از مقاومت ملت ایران در برابر فشارهای تحمیلی است.
انتهای پیام/
نظر شما