تحولات لبنان و فلسطین

۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۳
کد خبر: 721322

صلح امام حسن(ع)، اقدامی برای هدایت انسان‌ها

حجت‌الاسلام سیدمحمدباقر هاشمی شاهرودی، رئیس بنیاد فقه و معارف اهل بیت(ع)

صلح امام حسن(ع) اقدامی برای هدایت انسان‌ها بود. اساساً جنگ‌های رسول‌الله(ص) و ائمه اطهار(ع)، صلح ‌آن‌ها و همه حرکات و اقداماتشان به خاطر هدایت انسان‌هاست. معصوم می‌خواهد بشر را از بت‌پرستی، خودپرستی و تاریکی‌ها نجات دهد و به نور منتقل کند. برای معصوم، فتح سرزمین‌ها ارزشی ندارد. رسول‌الله(ص) از جنگ‌هایش قصد کشورگشایی نداشت. او نمی‌خواست سرزمین‌ها را فتح کند، بلکه به دنبال فتح قلب‌ها بود. چنان‌که موسی بن جعفر(ع) جایی به ‌هارون‌الرشید می‌فرماید: «تو حاکم بر جسم‌هایی و من حاکم بر قلب‌ها». بنابراین وقتی نگاه اهل بیت(ع) چنین نگاهی است، همه چیز متفاوت ‌می‌شود.

زمانی‌که رسول‌الله(ص) به خسرو پرویز در ایران، حاکم مصر یا نجاشی نامه می‌نویسد، درون‌مایه همه نامه‌ها دعوت و همراهی است. از ابتدا سخن جنگ نیست. اگر خسرو پرویز دعوت رسول‌الله(ص) را می‌پذیرفت، حضرت اجازه می‌داد به حکومتش در ایران ادامه دهد. در هنگام مواجهه حضرت علی (ع) با عمرو بن عبدود نیز رسول‌الله(ص) می‌فرماید: یا علی! اگر کسی به دست تو هدایت شود، بهتر است از هر آن‌چه آفتاب بر آن می‌تابد. یعنی می‌بینیم که در این موقعیت حساس، رسول‌الله(ص) اصول مبارزه را به علی(ع) یاد نمی‌دهد، بلکه درباره هدایت با او سخن می‌گوید. پس می‌بینیم که همه این‌ها برای هدایت‌گری است.

این مسئله اختصاص به زمان اسلام ندارد. انبیای پیشین هم همگی از همین روش پیروی می‌کردند. وقتی خداوند متعال موسی(ع) را به سمت فرعون می‌فرستد، به او می‌گوید برو با فرعون سخن بگو، شاید هدایت شود. خداوند حتی تصریح می‌کند که با فرعون به نرمی سخن بگو. با این‌که فرعون ادعای خدایی داشت. اهل بیت(ع) نیز هیچ گاه بنای اولشان بر جنگ نیست.

آماده‌سازی مقدمات صلح امام حسن(ع) توسط امیرالمومنین(ع)

مقدمات صلح امام حسن(ع) را خود امیرالمؤمنین(ع) آماده کرده بود. در درگیری میان معاویه و امیرالمؤمنین(ع) نیز می‌بینیم که وقتی معاویه اعلام جنگ کرد و شهرها را به هم ریخت، حضرت لشکر خود را ماه‌ها در بیابان معطل کرد و افراد متعددی را برای گفت‌وگو نزد معاویه فرستاد. معطلی لشکر به حدی رسید که بعضی خیال کردند حضرت از معاویه می‌ترسد. حتی حضرت نبردها را بعدازظهرها شروع می‌کرد تا زیاد طول نکشد و آدم‌های کمتری کشته شوند. چون برای او جان انسان‌ها مهم بود.

از طرف دیگر می‌بینیم که وقتی در هنگام جنگ، حضرت طلب آب می‌کند و کسی برای او در ظرف شکسته آب می‌آورد، می‌فرماید خوب نیست که ما در کاسه شکسته آب بخوریم. شخص می‌گوید حالا جنگ است و وسط بیابانیم. ولی حضرت پاسخ ‌می‌دهد که ما جنگ می‌کنیم که همین سنت‌های الهی را رعایت کنیم. ما برای فتح سرزمین‌ها نمی‌جنگیم.

تلاش حضرت برای جلوگیری از جنگ، دید بسیاری از مردم را تغییر داد. در چند ماه معطلی لشکر حضرت در بیابان، افراد بسیاری از لشکر معاویه نزد امیرالمؤمنین(ع) می‌آمدند و نماز را پشت سر او ‌می‌خواندند. البته همچنان غذایشان را با معاویه می‌خوردند، ولی به هر حال روابط دو لشکر در آن مدت، بسیاری از ذهنیت‌ها را اصلاح کرد. معاویه بیش از بیست سال در شام تبلیغات کرده بود و گفته بود علی نماز نمی‌خواند. ولی حضرت در این مدت خودش را معرفی کرد و خیلی از مردم فهمیدند که سخنان معاویه صحت ندارد.

امیرالمؤمنین(ع) پیش از شهادت خود، همه مقدمات را برای صلح امام حسن(ع) آماده کرد. اگر این مقدمات نبود، قضیه امام حسن(ع) نیز مثل امام حسین(ع) به جنگ و شهادت ختم می‌شد.

چرا امام حسن(ع) در بدو در دست گرفتن قدرت، صلح را مطرح کرد؟

وقتی امام حسن(ع) قدرت را در دست گرفت، فرمود با من در جنگ و صلح بیعت کنید. یعنی از همان ابتدا احتمال صلح را مطرح کرد. این حرکت حضرت از زاویه‌های مختلفی قابل بررسی است. اول این‌که حضرت با این سخنان خود در هنگام بیعت، حرکات دشمن را متوقف کرد. چون معاویه دید اگر زمینه صلح باشد، امام حسن(ع) صلح می‌کند. همین، جلو ورود یک لشکر صد هزار نفره به کوفه را گرفت.

از طرف دیگر، سخنان حضرت باعث شفاف شدن انگیزه‌های افراد نیز شد. چون با مطرح شدن احتمال صلح، بسیاری از کسانی که به طمع پست و مقام با حضرت بیعت کرده بودند، باطن خود را نشان دادند. خیلی از منافقان با صلح امام حسن(ع) شناخته شدند. اصحاب حضرت در این موضوع امتحان شدند و معلوم شد چه کسانی یار واقعی‌اند و چه کسانی منافع خودشان را دنبال می‌کنند. عده‌ای از حضرت جلو افتادند و عده‌ای جا ماندند. عده‌ای تسلیم فرمان حضرت نشدند و تندروی کردند و سعی کردند هر طور شده جنگ کنند. عده‌ دیگری خودشان را فروختند و حتی شمشیر به پای حضرت زدند.

حرکت امام حسن (ع) یک فایده دیگر هم داشت. آن هم این‌که طرفداران هر دو گروه را جذب کرد. یعنی هم طرفداران جنگ، هم طرفداران صلح با او بیعت کردند. حضرت به ‌آن‌ها فهماند که هر کدام از دو طرف که توان و آمادگی بیشتری داشته باشد، حضرت با ‌آن‌ها همراهی می‌کند. یعنی حضرت به ‌آن‌ها نشان داد که نمی‌خواهد ساختار زندگی ‌آن‌ها را به هم بریزد؛ بلکه نفع خود مردم را در نظر ‌می‌گیرد. حضرت در واقع، خود و خواسته خود را کنار گذاشت و با منافع جامعه همراه شد. بسیاری از کشمکش‌ها بر سر همین است که افراد حاضر به حذف خود نیستند و می‌خواهند به هر قیمتی به هدف خود برسند. صلح امام حسن(ع) همه را در موقعیت امتحان قرار داد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.