بررسی و تحلیل اقتصاد زمان جنگ و انقلابی که صورت گرفته به گونهای است که به لحاظ اقتصادی دولت را گرفتار خودش کرده است، یعنی فرار سرمایهداران و بلاتکلیف شدن بسیاری از بانکها و کارخانهها که افت تولید و اعتصابات کارگری را به دنبال داشته است.
در چنین شرایطی، دولت به خاطر اینکه اوضاع اقتصادی بدتر از وضعیت موجود نشود، ناگزیر به ملی کردن بانکها و صنایع و بنگاههای کشاورزی که تعدادشان به حدود یکهزار بنگاه میرسید، شد. ملی کردن بانکها و صنایع مختلف برای دولت آن زمان، مسئلهای از روی اضطرار بود. حدود ۳۶ بانک فعالیت داشتند که در ۹ بانک ادغام شدند.
اقتصاد زمان جنگ، اقتصادی است که اگر بتواند به گونهای عمل کند که بیش از پیش دچار مشکلات دیگر نشود، اقتصادی بالنده است.
اقتصاد دوره جنگ، با شرایط آن زمان خوب اداره میشد. در دوره هشت ساله جنگ، رشد اقتصادی به طور متوسط سالیانه با قیمتهای ثابت سال ۱۳۶۱، ۲.۴- درصد و در بخش کشاورزی ۴.۷ درصد و در بخش نفت و گاز ۸.۲ - درصد و در صنایع ۰.۸- درصد و در بخش خدمات ۲.۳ – بوده است. به غیر از بخش نفت، رشد اقتصادی آن سالها ۰.۶- بود و در مدت هشت سال ۵ درصد کاهش رشد اقتصادی داشتهایم. درآمد سرانه مردم سالی ۱۰.۳ درصد کاهش یافته بود، یعنی کشور فقیرتر شده است، اما این کاهش فقط به دلیل جنگ نبوده است. جنگ با جمعیتی حدود ۳۷میلیون شروع و در دوران جنگ ۳.۹ درصد رشد جمعیتی داشت و در پایان جنگ جمعیت به ۵۲ میلیون نفر رسیده بود.
در این شرایط تشکیل سرمایه ثابت ناخالص یعنی نرخ رشد سرمایهگذاری سالی۷.۶ - درصد بود. شاغلان بخش کشاورزی در آن دوره به طور متوسط سالانه ۰.۷ درصد رشد داشته است، شاغلان بخش صنایع و معادن ۰.۷ درصد کمتر شده بود، شاغلان بخش نفت ۲.۲ درصد زیاد شده بود و شاغلان بخش خدمات ۵.۵ درصد کم شده بود. شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ۱۷.۹ درصد نرخ رشد تورم داشته است (به قیمت سال ۶۱)؛ بنابراین معدل ۱۷.۹درصد بدست میآید. در زمان جنگ عدد تورم پایین است، یعنی حدود ۱۰.۴ درصد و این یعنی سرمایهگذاری بیشتری ایجاد میشده است.
حال شاید پرسش این باشد که دستاوردهای اقتصادی دوران جنگ چه بود؟ انضباط مالی در زمان جنگ، اهتمام به برنامهریزی، اعتنا به زیربناها، عدماستفاده از استقراض خارجی و توزیع عادلانه کالاهای مورد نیاز مردم، جزو دستاوردهای اقتصادی دوران جنگ است.
در زمان جنگ، بدون در نظر گرفتن تولیدات نفتی، در مجموع کل تولیدات کشور در آن سالها ۰.۶- درصد بوده است. بخش صنایع و معادن نیز ۸ .۰ درصد کاهش تولید داشته است که این مقدار جبران استهلاک نیز نبوده است. سرمایهگذاران در ایران به دلیل اینکه زمان مشخصی برای پایان جنگ متصور نبودند سرمایههای خود را به تولید اختصاص نمیدادند و از این جهت کشور دچار رشد منفی شده بود.
در سال ۵۷ سهم نفت و گاز در درآمدهای عمومی دولت ۶۳.۴ درصد بوده که روند این ارقام به صورتی است که در سال ۶۵ این عدد به ۲۴.۴ درصد رسیده است. در عوض نسبت درآمد دولت از مالیات افزایش داشته است، به طوری که در سال ۵۷ میزان درآمد دولت از مالیات ۲۹.۱ درصد بوده و در سال ۶۷ این عدد به ۴۷.۳ درصد رسیده است.
همچنین دولت در زمان جنگ هیچگونه درآمدی از ناحیه فروش ارز که امروزه وجود دارد، نداشته است؛ بنابراین میتوان بیان کرد وابستگی درآمدهای دولت به نفت در زمان جنگ بسیار کم شده است، ولی نمیشود گفت که وابستگی اقتصاد ملی به نفت هم کم شده است یا خیر؛ چرا که آنچه در اقتصاد ایران مورد بحث است، وابستگی درآمدهای دولت به نفت میباشد.
نظر شما