قدس آنلاین: در حال حاضر ایران تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا قرار دارد به شکلی که هیچ کشوری به این شدت تحت تحریم نبوده است. هر از چند گاهی برخی جریانها با فراموشی این موضوع، مشکلات اقتصادی کشور و روابط تجاری را به موضوع FATF نسبت میدهند. اظهارات اخیر یکی از مقامات ارشد حوزه سیاست خارجی درباره روابط ایران و چین نیز سبب شد بار دیگر این مسئله مطرح شود. طرح این موضوعات همزمان با تحریمهای جدید بانکی آمریکا نیز قابلتوجه است.
از سالهای ۸۹ و ۹۰ تا همینالان که تحریمهای بانکی اعمال شد، بانکهای چینی هم مانند بقیه کشورها از همکاری با ایران خودداری کردند؛ حتی با نهایی شدن توافق هستهای و اجرای برجام هم این مسئله حل نشد، البته این به ساختار تحریمها و اینکه آمریکا در ساختار نظام بانکی جهانی یک تسلط و یک قدرت بلامنازع دارد برمیگردد.
اما تفاوت چینیها با دیگران این است که چینیها در این دوره تحریمی یعنی سالهای 90 و 91، با ایران همکاریهای جدی مخصوص تعاملات بانکی داشتند و بخشی از مسائل را با دور زدن تحریمها و ایجاد پوشش برای ایران حل میکردند اما متأسفانه در سال ۹۷ و ۹۸ که تحریم دوباره تشدید شد، این همکاری کاهش پیدا کرد.
عامل اصلی این کاهش همکاری ایران و چین تحریمها بود و ربطی به FATF نداشت، چرا که در زمان خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها ایران هنوز خارج از لیست سیاه FATF بود.
ضعف همکاری فعلی چین با ایران به نسبت سالهای 90 و 91 به برخی بیتدبیریهای داخلی برمیگردد، به نحوی که دولت حتی روابطی هم که از قبل وجود داشت را تضعیف کرد. اخراج شرکت نفتی CMPC چین از میدان آزادگان مهمترین مصداق این بی تدبیری بود؛ چون سهامدار اصلی بانک کونلون چین که با ایران همکاری میکرد، هم همین شرکت نفتی بود.
علاوه بر این، تاجران چینی جملهای را عنوان میکنند که «ایران پس از توافق هستهای ما را به غربیها و اروپاییها فروخت» و این به معنای یک دلخوری جدی و غیر قابل کتمان است.
هرچند به خاطر این بیتدبیری، همکاریهای ایران و چین محدود شد اما برخلاف سایر کشورها به صفر نرسیده است. تقریباً از سال ۹۷ دولت فهمید باید به چین توجه کرد، اما با یک بیاعتمادی عمیق روبهرو شد. بنابراین مجموعه نظام تلاش کرد این بیاعتمادی را برطرف کند تا جایی که رئیس مجلس در سال گذشته به عنوان نماینده حاکمیت به چین سفر کرد تا بتواند این روابط دچار اختلال شده را ترمیم کند، حتی تدوین توافق راهبردی میان ایران و چین مطرح شد اما متأسفانه در فضای داخلی موجی علیه این توافق ایجاد شد که به نهایی شدن این توافق لطمه زده است. در این شرایط باز هم همکاریهای ایران و چین مورد تخریب رسانهای قرار میگیرد. متأسفانه به نظر، برخی بهصورت عامدانه به دنبال تخریب این روابط در حال ترمیم هستند و این موضوع را به تکمیل برنامه اقدام FATF مرتبط میکنند.
باید اذعان کرد اکشن پلنی که FATF در حال دیکته به ایران بود، مشکلاتی برای ایران ایجاد میکرد و مجموعه آن دستورالعملها کاملاً تکمیلکننده فشار آمریکا و پازل تحریمی بود. برای همین شخص ترامپ و پمپئو اصرار داشتند ایران باید اکشن پلن را اجرا کند و اروپاییها هم به زبان دیگری آن را عنوان میکردند.
از منظر کارشناسی کاملاً روشن است استانداردهای FATF نهتنها کمکی به ما در مقابله با تحریم نمیکند بلکه بهشدت در بخش صادرات غیرنفتی که الان مهمترین تکیهگاه ما در بحث صادرات است، فشار خواهد آورد.
حتی آقای ظریف هم به این نکته اشاره داشته است که پولشویی و تأمین مالی تروریسم دو ابزاری است که آمریکا بهوسیله آن فضای اقتصاد جهانی را به نفع منافع خود بهشدت امنیتی کرده و این موضوع دیگر بر کسی پوشیده نیست.
بیتوجهی به این واقعیت، سبب ایجاد این تردید میشود که عدهای میخواهند جلو همکاری ایران و چین که اکنون در حال نهایی شدن مراحل آن است، گرفته شود؛ چراکه این همکاری در مقابل تحریمهای آمریکاست و خود آمریکاییها هم بارها اذعان داشتند این قرارداد خلاف تحریمهای ماست و تأکید کردند ما حتماً طرفین این قرارداد را تحریم میکنیم.
عقل سلیم حکم میکند این مدل همکاری کاملاً باتدبیر و مراعات تمام مسائلی که کمترین هزینه را در مقابل تحریمهای آمریکا دارد، انجام شود.
اما متأسفانه عدهای دارند بهدروغ میگویند اکشن پلن FATF باید تکمیل شود تا ایران بتواند با چین همکاری کند. اتفاقاً اگر ما این اکشنپلن را کامل کنیم نمیتوانیم هیچ همکاری خارج از آنچه آمریکا بخواهد، انجام دهیم و تنها گزینه در چنین شرایطی تسلیم در برابر آمریکا خواهد بود.
نظر شما