قدس آنلاین: طبق نظر بسیاری از صاحبنظران چون مایکلمان ( Michael Mann )، چهار شکل اساسی قدرت در جهان امروز، قدرتهای سیاسی، اقتصادی، قهری و نمادین هستند. رسانهها خاصه تلویزیون و شبکههای بزرگ مجازی مهمترین قدرت نمادین به حساب میآیند که حتی میتوانند بر دیگر قدرتهای مطرح شده تأثیر عمیق بگذارند. از آنجایی که تلویزیون توانمندی تولید، تثبیت، ذخیرهسازی، باز ساخت، انتقال و دریافت اشکال نمادین آن هم با تغییر شرایط زمانی و مکانی را دارد، میتواند در ایجاد جریانهای بزرگ ادبی و فرهنگی، نقش کلیدی را ایفا کند. بیشک یکی از راههای تأثیرگذار، ترویج فرهنگ رمانخوانی و آشتی دادن مجدد مردم با کتاب و داستان از طریق تولید برنامههای قوی در این حوزه است. با یک بررسی اجمالی در روند تولید برنامههای شبکههای مختلف میبینیم از میان تمام شبکهها تنها شبکه ۴ سیما گاهی به وادی رمان و داستان وارد میشود و دیگر شبکهها هیچ رسالتی بر دوش خود احساس نمیکنند. باید به این مسئله توجه داشت که تمام برنامههای سیما میتوانند با هم رابطه و همسویی منطقی ایجاد کنند. آنچنان که اگر سیما بتواند در جذب مخاطب موفق باشد، لاجرم برنامههای ادبی آنان نیز پر مخاطب میشود. با تمام این تفاسیر شبکه ۴ سیما هم که به فرهنگ و ادب وهنر اختصاص دارد، آنچنان که توقع میرود انباشته از برنامههای تخصصی درباره ادبیات داستان نیست و اگر از سر تقدیر و به ناگاه برنامهای در این حوزه راهاندازی میشود، دوام نمیآورد و دچار کاستیها و ایرادهای بزرگی میشود؛ چرا که برنامههای یاد شده توسط گروهی کارشناس صاحبنظر و زبده راهاندازی نمیشوند که با دغدغههای مهم ادبیات کشور آشنا باشند. این برنامهها توانمندی لازم برای ایجاد جریانهای بزرگ ادبی را ندارند و حتی قادر نیستند نویسندگان صاحبنام ادبیات داستانی را دعوت و معرفی کنند.
از آنجایی که تعداد معدود برنامهای اختصاص به ادبیاتداستانی دارد و کمتر متولیان و دستاندرکاران «سیما» به این وادی و نقش محوری که میتواند در بستر جامعه ایفا کند، اشراف دارند، میطلبد تا از فرصت بدست آمده در معرفی آثار برتر و نویسندگان تأثیرگذار گونه ادبیاتداستانی حداکثر استفاده بشود، اما با یک واکاوی کوچک و گذرا به برنامههای ادبی سیما درمییابیم که بزرگان ادبیات کشور آنان که جریانساز بودهاند و وزنه بزرگ ادبیات به حساب میآیند، در این برنامه دیده نشدهاند.
توقع میرود از نویسندگان توانمندی که خالق رمان هستند دعوت شود تا در برنامه حضور داشته باشند، اما در کمال تعجب میبینیم میهمانان برنامههای نادر و کمبضاعت ادبیاتداستانی غالباً افراد مطرح و صاحبسبک نیستند. در این راستا گاه احساس میشود روابط بر ضوابط چیرگی دارد. متأسفانه یکی از دلایل بزرگ عقب ماندن ماشین ادبیات کشور در چرخه جهانی این معضل فرهنگی است که همواره افراد منسوب و آشنا میداندار فضای ادبی و حتی رسانهای میشوند و چهبسا افراد بااستعداد و توانمندی که آثار ارزشمند خلق کردهاند، هیچ وقت دیده نمیشوند و این اتفاق زمانی دردآور میشود که به درستی نوع رابطه در انتخاب میهمانان برنامه را دریابی، مثلاً برنامه بر آثار ناشر خاصی توجه کند. به این صورت برنامه ادبی مذکور به رسالت اصلی خود یعنی معرفی آثار برتر عمل نمیکند. در چنین شرایطی چگونه میتوان توقع داشت رسانههایی چون «سیما» در ترویج فرهنگ رمانخوانی و ایجاد جریانهای ادبی بزرگ تأثیرگذار باشند؟
نظر شما