تحولات منطقه

۱۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۴
کد خبر: ۷۲۶۵۷۷

دستورهای دین برای همه بشر اعم از مرد و زن یکسان است و به تبع آنچه برای مردان فضیلت محسوب می‌شود در مورد زنان نیز صدق می‌کند، اما امام علی(علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه سه خصوصیّت برای زنان برشمرده‌اند که از نظر ایشان بهترین خصوصیّات برای آنان و بدترین خصوصیّات برای مردان است و آن تکبّر، بخل و ترس است.

خصلت‌های پسندیده برای زنان
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، امام علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «خِیَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا کَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا کَانَتْ بَخِیلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا کَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ یَعْرِضُ لَهَا...؛ نیکوترین خصایص زنان، زشت‌ترین خوی مردان است و آن تکبّر، ترس و بخل است. هر گاه زنی متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی‌دهد و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می‌گیرد» [۱]. با وجود اینکه تکبّر، ترس و  بخل از خصوصیّات منفی اخلاقی است اما در این کلام، امام علی(علیه‌السلام) آن‌ها را به عنوان بهترین خصلت برای زنان برشمرده‌اند. در ادامه به بررسی هر یک از این خصوصیّات می‌پردازیم.

تکبر در برابر نامحرمان

تکبّر از گناهان کبیره است و در قرآن این صفت نکوهش [۲] و بصراحت به متکبّران وعده آتش داده شده است [۳]. این صفت در حقیقت ناشی از ضعف نفس و کم ظرفیتی انسان است که با دیدن حتی یک برتری و موفقیّت، خود را از دیگران برتر می‌داند. تکبّر خصلتی باطنی است که در رفتار انسان نیز بروز می‌کند [۴] این اخلاق ناپسند در کلام امیرمؤمنان(علیه‌السلام) برای زنان یک خصیّصه خوب معرفی شده است زیرا از نظر امام علی(علیه‌السلام) زنانی که در برابر مردان تکبّر می‌کنند نامحرمان را به حریم خود راه نمی‌دهند و عفت خود را حفظ می‌نمایند. مقصود از تکبّر کردن زنان همان جدیّت و گردن فرازی در برابر مردان نامحرم است [۵] چراکه خداوند زن را لطیف و با ظرافت‌های خاص و جذب کننده آفریده است؛ چنانچه در برابر مردان رفتار و کلام زن به نحوی باشد که به وقارش آسیب برساند، مورد طمع افراد بیماردل قرار می‌گیرد. امام علی(علیه‌السلام) فقط رفتار متکبّرانه و انعطاف نداشتن برای زنان در برابر مردان نامحرم را زیبا و صحیح می‌دانند، بنابراین تکبر نیز برای زنان مانند مردان اگر به صورت خوی و خصلت اخلاقی دربیاید ناپسند است اما در مواجهه با نامحرمان باید متکبرانه رفتار شود نه اینکه زنان خود را از مردان برتر بدانند که در این صورت به خوی ناپسند تکبر مبتلا شده‌اند.  

در احادیث دیگری نیز به رفتار متکبّرانه در موقعیت‌های خاص، سفارش شده است. به طور مثال در روایاتی به رفتار متکبرانه در برابر فرد متکبر، توصیه شده است [۶] این موضوع مربوط به رفتار است نه اینکه خود را برتر از دیگران بدانیم و تکبّر کنیم؛ البته «زهو» که در این کلام امیرمؤمنان آمده با کلمه «تکبر» کمی فرق دارد و به این معنی است که رفتار زن بزرگ منشانه باشد تا نامحرم همیشه میان خودش و آن زن حریمی قایل شود و این، رفتار متکبرانه است نه خود تکبر. همان طور که حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) وقتی پس از واقعه کربلا به مجلس ابن زیاد وارد شد با اینکه اسیر بودند و مصایب بسیاری بر آنان وارد شده بود اما به نحوی قدم بر می‌داشت و رفتار می‌نمود که ابن زیاد سه بار سؤال کرد این متکبره چه کسی است و پس از آن یکی از همراهان حضرت را معرفی نمود [۷]. توجه به این نکته مهم است که مقصود از رفتار متکبرانه و جدی، خشم و پرخاش نیست، زیرا در این صورت زن به یکی دیگر از رذائل اخلاقی مبتلا می‌شود.

رفتار ممسکانه و آمیخته با بخل

در نهج‌البلاغه به زهد و وابستگی نداشتن به دنیا بسیار تأکید شده است [۸]. در حقیقت، اسلام می خواهد تعلقات انسان را از بین ببرد و نمی‌خواهد انسان اعم از زن و مرد به غیر خدا وابسته باشد. درباره حق مال و دارایی گفته شده باید از راه حلال کسب شود و به مصرف حلال برای پیشرفت دنیا و آخرت برسد نه اینکه در استفاده از آن بخل ورزیده شود و برای کسانی به ارث گذاشته شود که به فرموده معصوم اگر آن را به مصارف نیکو مثل انفاق به مستمندان برسانند با مال تو به ثواب و قرب الهی رسیده‌اند و اگر به مصرف غیر حلال برسانند تو نیز در کار بد آنان شریک باشی [۹].

مقصود از بخل در کلام امام علی(علیه‌السلام)، بخل در مال فردی و شخصی نیست که رفتاری ناپسند باشد. زن امانتدارمال شوهر است در اینجا بخل به معنای «رفتار ممسکانه و آمیخته با بخل» است [۱۰]  نه از مال خود بلکه از مال شوهر و این اختصاص به زن ندارد، در غیرزن هم هست. امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) هم بخشنده و هم ممسک بود، چنانکه ایشان اول بخشنده بود از مال خودش و اول ممسک بود در مالی که امانتدار آن بود [۱۱]. 

ترس برای حفظ عفت

ترس همان التهاب و نگرانی قلبی به خاطر انتظار امری ناخوشایند است [۱۲].  در واقع ترس واکنش دفاعی است که زمینه را برای سلامت و امنیّت انسان فراهم می‌کند [۱۳] و اگر از اعتدال خارج شود به جُبن(بزدلی) تبدیل می‌شود که نشان از ضعف شخصیّت دارد و در این صورت برای انسان خصلتی ناپسند است و باعث می‌شود فرد نتواند به کاری اقدام کند، زیرا به خاطر ترسی که در وجودش است خود را ناتوان می‌بیند. بدون شک شجاعت به عنوان یک صفت والای روحی یعنی قوّت قلب داشتن و خود را در برابر دیگران نباختن، برای زن و مرد خصوصیّتی نیکوست. یکی از دلایل نفی ترسو بودن زن در اسلام، شجاعت مثال زدنی برترین زنان عالم حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) است. در تاریخ اسلام نیز زنان شجاع همانند مردان شجاع مورد تمجید بوده‌اند؛ همچنین در اسلام حقوق اجتماعی و دفاع از حق، یک اصل مسلم است که به گفته امام علی(علیه‌السلام) آدم ذلیل و زبون نمی‌تواند در برابر ظلم از خودش دفاع کند و به حق دست یابد [۱۴].

حال این پرسش مطرح می‌شود که چگونه امام علی(علیه‌السلام) ترس را یکی از بهترین خصایص زنان برشمرده‌اند؟ باید به این  نکته توجه داشت که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) علت نیکو بودن ترس برای زنان را حفظ شرافت و آبروی آنان دانسته‌اند، زیرا زن حامل یک امانت بزرگ انسانی به نام «عفت» است. از او خواسته‌اند «رفتارش» آمیخته با ترس باشد تا بی جهت خود را به مهلکه نیندازد و این امانت بزرگ الهی را از بین نبرد. این یک حقیقت است که موقعیت زن در اجتماع با مردان متفاوت است، بنابراین باید متفاوت از او رفتار کند تا هم وظایف اجتماعی خویش را بدرستی انجام دهد و هم به شرافت و آبروی او خدشه‌ای وارد نشود، بنابراین شجاعت زن در جایی که احتمال به خطر افتادن عفت او در میان باشد عاقلانه نیست، در چنین موقعیتی باید رفتاری آمیخته با ترس داشته باشد و محتاطانه عمل کند نه اینکه زن همیشه ترسو و زبون باشد، بلکه خود را اگر در معرض خطر قرار و عفت خود را از دست دهد نه تنها فداکاری نکرده بلکه خیانت کار است [۱۵].

تفاوت اخلاق و رفتار

همان طور که در بررسی هر یک از خصوصیات برتر زنان ملاحظه شد، میان اخلاق و رفتار فرد تفاوت وجود دارد و در این روایت از نهج‌البلاغه، امام علی(علیه‌السلام) به رفتار زنان اشاره دارند، نه اخلاق ایشان. در تعریف‌اندیشمندان اسلامی، اخلاق، صفات پایدار در انسان است که موجب بروز رفتارهایی به طور خودجوش و بدون تأمل می‌شود که شامل اخلاق خوب و پسندیده و ناپسند است [۱۶]. انسان موجودی است که می‌تواند در شرایط مختلف واکنش‌های متفاوتی از خود نشان بدهد نه اینکه انسان در یک جا باید به گونه‌ای باشد و در جای دیگر به گونه‌ای دیگر، بلکه بنا به تشخیص مصلحت، آدمی در موقعیت‌هایی واکنش‌هایی دارد که اخلاق و صفات پایدار او محسوب نمی‌شود بلکه تنها چون رفتار صحیح در این موقعیت این گونه است چنین رفتاری از خود بروز می‌دهد. بر این اساس خصلت‌های سه‌گانه مورد ذکر اگر به صورت اخلاق در بیاید برای زنان و مردان ناپسند است اما بنا به موقعیت زنان در آفرینش و نقش آن‌ها در خانواده و اجتماع، در مواردی که بیان شد، زنان می‌توانند چنین رفتارهایی از خود بروز بدهند.

پی نوشت‌ها:

۱.نهج‌البلاغه، حکمت ۲۳۴

۲. سوره اعراف: آیه ۱۴۶؛ سوره غافر: آیه ۳۵

۳. سوره زمر: آیات ۶۱ و ۷۲ 

۴. درسنامه علم اخلاق، ج۲: ۱۴۰ـ۱۴۱ 

۵. ترجمه‌شرح‌نهج‌البلاغه(ابن‌میثم)، ج ۵: ۶۱۱

۶. تحریر المواعظ العددیه: ۵۷۸؛ تنبیه الخواطر، ج۱: ۲۰۱

۷. الارشاد مفید، ج۲: ۱۱۵

۸. نهج‌البلاغه، خطبه ۳، ۴۵، ۵۲، ۲۸، ۲۳۱، ۳۲، ۱۱۳؛ نامه۱۰، ۴۵؛ حکمت ۶۴، ۷۷، ۴۱۵.

۹. رساله حقوق امام سجاد(ع) : ۶۹.

۱۰. شرح ‌نهج‌البلاغة(ابن‌أبی‌الحدید)، ج۱۹: ۶۴.

۱۱. بهج‌الصباغةفی‌شرح‌نهج‌البلاغة، ج۱۴: ۳۱۷.

۱۲. درسنامه اخلاق اسلامی، ج۲: ۲۴۴..

۱۳. مسأله ترس و اضطراب کودکان: ۱۶ـ ۱۷.

۱۴. نهج‌البلاغه، خطبه ۲۹.

۱۵. تعلیم و تربیت در اسلام: ۱۱۴ـ ۱۱۷.

۱۶. کیمیای سعادت: ۵۷-۵۸؛ جامع السعادات: ۳۶۸.

منبع: مجله زائر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.