بحثهای نظری درباره این گونه تأثیرگذار ادبی حدوداً یک قرن پیش با جستارهایی از «ادگار آلنپو» آغاز شد، اما متأسفانه در ایران این ژانر ادبی در بدو امر مورد توجه خاص و عام قرار نگرفت، اما با گذشت زمان و آشنایی مردم با تمدن و فرهنگ غرب، این قالب ادبی نظر مردم را به خود جلب کرد و پس از آن بود که سیر تکاملی داستان کوتاه در ایران طی شد. قابل ذکر است؛ نویسندگان داستان کوتاه در ابتدا صرفاً به بنمایهها و درونمایههای اجتماعی و تاریخی توجه نشان میدادند؛چرا که شرایط حاکم بر کشور به گونهای بود که نویسندگان خواسته یا ناخواسته مجبور بودند برای پیدا کردن هویت گمشده مردم تلاش کنند و به نیاز مردم آن دوران که روزگاری چشم امید به مشروطه داشتند و پس از مدتی ناامید شده بودند، پاسخ بدهند.توجه به این مسئله ضروری است که نویسندگان آن دوران حرفه نویسندگی شغل اصلی آنها به حساب نمیآمده است. در قیاس میان رمانها و داستانهای کوتاه آن ایام میتوان به جرئت اعلام کرد که حوادث، کشمکشها، درونمایهها و جنس شخصیتهای داستانی در قالب داستانهای کوتاه باورپذیرتر از رمانها بود. در واقع حقیقتمانندی در داستانهای کوتاه بیشتر رعایت میشد تا رمانها. همچنین ساختار و نظام درونی در داستانهای کوتاه منسجمتر از رمانها به نظر میرسید. بیشک در داستانهای کوتاه آن روزگار رویدادها و مسائل پیرامون انسان عمیقتر مطرح و مورد بررسی قرار میگرفت. در واقع حوادث براساس رابطه علت و معلولی شکل میگیرد و منطقیتر به نظر میرسند. برای همین نویسندگان داستان کوتاه چون جمالزاده، علوی و هدایت، نامشان ماندگار شد و بسیاری از نویسندگان رمان به فراموشی سپرده شدند. در این ایام داستان کوتاه با وجود موجز بودنش به تدریج بستری برای طرح مضامین مهم، ارزشمند و ناب شد. یکی از مهمترین مضامین و بنمایههایی که در وادی داستان کوتاه به طور جدی مطرح گشت، مسائل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی بود. بر این اساس بسیاری از نویسندگان چون صادق هدایت و سیدمحمد جمالزاده به زعم خود برای طرح مضامین مهم و قابل تعمق جامعه روزگار خود به این ژانر روی آوردند تا شاید مردم را متوجه معضلات اجتماعی و روابط خاص حاکم بر کشور بکنند و بالطبع اندوختهها و تجارب خود را در لایههای زیرین داستان مطرح سازند. آنچنان که جمالزاده، بزرگ علوی و هدایت، بیشتر از همه با طرح مضامین خاص خود پیامدهای تحولات اجتماعی زمانه خود را مطرح ساختند. به همین دلیل تعداد بیشماری از داستانهای کوتاه آن ایام در ذهن انبوه مخاطبان جاودانه شدند، اما در دوره معاصر متأسفانه داستان کوتاه با وجود اینکه مخاطبان با کمبود وقت مواجه هستند و میطلبد به سمت این ژانر ادبی گرایش پیدا کنند، دچار بیاعتنایی شده و بالطبع ناشران هم تمایلی به انتشار داستان کوتاه ندارند. بیشک تک بعدی ماندن این گونه ادبیات داستانی موجب شده تا مخاطبان داستان کمکم با تکرارها و کلیشهها مواجه شوند. ایجاد تنوع در ساختار و نظام درونی داستان کوتاه میتوانست موجب قوام آن شود. در ایران هنوز آنچنان که توقع میرود داستان کوتاه دینی، داستان کوتاه روانشناختی، داستان کوتاه فلسفی و داستان کوتاه سیاسی پدید نیامدهاند و همین میشود تا با وجود تمام سختیها و مصائب درباره داستاننویسی در ایران، این کمکاری نویسندگان هم مزید بر علت بشود تا داستان کوتاه دچار احتضار شود.
۱۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۹
کد خبر: 730659
به زعم بسیاری از صاحبنظران «داستان کوتاه» یکی از پرخوانندهترین ژانرهای ادبی به حساب میآید.
نظر شما