زنان بسیاری در این مرز و بوم با به کارگیری هنرشان در گوشه و کنار خانهها پا به پای مردان چرخ زندگی را میچرخانند، زنانی که هنرشان زبانزد همه است، آنجا که خوشههای انگور را برای کشمش شب یلدا بند میکردند، نان میپختند و از شیر تازه دوشیده شده صدها ارمغان خوشمزه بدست میآوردند، آنجا که تار و پود
قالیهای دستباف با پینههای شعری رمزآلود و عاشقانه بود و زمانهایی که عطر نان و شیرینی سنتی هوش از سر رهگذران کوچهها میپراکند، همه و همه نمونههایی از کارآفرینی بانوان است.
معصومه رخشی بانوی ۵۸ ساله مشهدی، کارآفرین موفقی است که تقریباً ۲۰ سال مشغول پرورش و تولید بوقلمون است و بدون هیچ حمایتی تنها با ۲میلیون تومان امروز صاحب کسب و کار است. میخواهم ابتدا از خودش و اینکه چگونه به فکر پرورش بوقلمون افتاده است بگوید که پاسخ میدهد: همسرم زمانی که فرزندانم تقریباً یک و دوساله بودند از دنیا رفت؛ هر دو فرزندم دانشآموخته و شاغل هستند. او ادامه میدهد: آخرین محل خدمتم بخش جراحی بیمارستان امام رضا(ع) بود، زمانی که دیدم کار اداری نمیتواند حالم را خوب کند به فکر شغل آزاد افتادم، چون پیشینه کشاورزی داشتم و همسرم نیز پیش از فوت زمیندار و کشاورز بود پس از کنکاش زیاد به سراغ پرورش بوقلمون رفتم که در سال ۸۱ کار جدیدی بود.
تلفات ۲۵۰ جوجه بوقلمون در ابتدای کار
این بانوی کارآفرین یادآور میشود: روز اول کارم را تنها با ۲میلیون تومان آغاز کردم و ۵۰۰ جوجه بوقلمون گرفتم که ۲۵۰ قطعه از جوجههایم به دلیل تجربه کم، تلف شدند. آن زمان کسی با گوشت بوقلمون آشنایی نداشت برای همین گوشت مابقی بوقلمونها را کیلویی هزار و ۸۰۰ به کارخانه سوسیس و کالباس فروختم که از این بابت سود خوبی هم کسب کردم.
همت بلندبالای بانوی مشهدی
رخشی با اشاره به اینکه تغذیه بوقلمونها از سبزیجات موجب شده بود گوشت خوشمزه و باکیفیتی داشته باشند، میگوید: اما از جایی که زندگی با سختیها و مشکلات همراه است در نوبت بعد تقریباً هزار و ۵۰۰ قطعه جوجه تلفات دادم چون نظارت درستی روی دستگاههای جوجهکشی نبود و جوجهها آلوده به یک نوع قارچ شدند و از بین رفتند، این اتفاق در سال ۸۳ رخ داد و حدوداً ۳۵ میلیون تومان ضرر کردم، اما تحمل کردم زیرا به این نگرش رسیده بودم تا گرفتاریها نباشد نمیتوانم به جایی برسم.او میافزاید: در سال ۸۵ از محل تسهیلات طرحهای زودبازه دولت ۲۵۵ میلیون تومان وام گرفتم و مزرعهای که اکنون دارم را قولنامه کردم، با سختی و کار زیاد توانستم اقساط را پرداخت کنم در سال ۹۳ تنها کسی بودم که در شرق کشور بالاترین ظرفیت تولید بوقلمون را داشتم.
دومین شرکتی بودم که جوجه مولد را وارد کشور کرد
این بانوی کارآفرین میافزاید: در سال ۹۳ چند شرکت بودند که جوجه بوقلمون را از خارج کشور وارد میکردند و جوجه درجه ۳ را به عنوان درجه یک به ما میفروختند و مدام تلفات داشتیم، پس از مکاتبات فراوان با یک شرکت فرانسوی توانستیم آنها را قانع کنیم که جوجه مولد را به خودمان بدهند و خوشبختانه شرکت ما دومین شرکتی بود که در ایران جوجه مولد را وارد میکرد.او درباره فضای مزرعه و تعداد کارگرانش میگوید: مزرعه کلاً قرنطینه است، زمانی که وارد میشویم باید لباسهایمان را عوض کرده و مرتب دوش بگیریم و ضدعفونی کنیم، زیرا کارمان حساس است، مرزعه مانند یک سیستم نیمهاداری است و هرکسی شرح وظایف مخصوص خودش را دارد.او میافزاید: تقریباً ۳۰ کارگر مستقیم در مزرعه کار میکنند و ۳۰ نفر هم به صورت غیرمستقیم مشغول فعالیت هستند، بنده هم تمام وقت مشغول مزرعه هستم زیرا باید دنبال ذرت، واکسن و... باشم.از او میخواهم احساس درونیاش را راجع به شغلش بیان کند. او در حالی که چشمانش بارانی شده با گوشه روسریاش اشکهایش را پاک میکند و با بغضی که در صدایش مشهود است، میگوید: خدا را شکر میکنم که در مملکت خودم قدمی برداشتم، حس میکنم به عنوان یک انسان وظیفه دارم به همنوعانم کمک کنم همین که دعای خیر دو انسان پشت سرم باشد برایم کافی است.
قرار نیست از ابتدا موفق شویم
این بانوی کارآفرین خطاب به جوانان جویای کار اظهار میکند: قرار نیست آدم وقتی دست به کاری میزند از همان ابتدا موفق شود و سود زیادی نصیبش شود، باید توجه داشته باشیم که برای رسیدن به نتیجه دلخواه باید تحمل و صبوری کنیم باید به رضای پروردگار راضی باشیم و با توکل بر خدا در راهی که قدم گذشتهایم استقامت کنیم. او در پایان خاطرنشان میکند: باید سعی کنیم با هر اعتقاد و نگرشی به پیشرفت همدیگر کمک کنیم و در هر مسئولیتی قرار گرفتیم به بهترین نحو ممکن عمل کنیم، بزرگترین آرزویم این است که هیچ آدم فقیر و نیازمندی در دنیا وجود نداشته باشد.
بر دوش خلق مفکن زنهار بار خود را
زمانی که گفتوگویم با این بانوی کارآفرین که در تک تک کلماتش امید به زندگی و توکل بر خدا موج میزد تمام میشود به این فکر میکنم که زنان سرزمینم چقدر مردانه با وجود تمامی محدودیتها ایستادگی میکنند و مایه مباهات و افتخار ایران اسلامی هستند.
«بیکاری و توکل دور است از مروت بر دوش خلق مفکن زنهار بار خود را».
نظر شما