اتحادیه اروپا برای توسعه رابطه با کشورهای خارج از حوزه اروپایی سه مؤلفه اقتصاد آزاد، رعایت حقوق بشر و وجود دموکراسی را مطرح کرده و این اصول در اسناد عالی سیاست خارجی این اتحادیه نیز وجود دارد. در این متون همیشه یک اصولی آورده شده اما کاملاً رعایت نمیشود. هر چند که این اتحادیه طی هفته گذشته در جلسهای روی مسئله حقوق بشر تأکید زیادی داشت و اظهار کردند که از این به بعد این مؤلفه را جدیتر خواهند گرفت و در صورتی که کشورهایی که با اتحادیه اروپایی کار میکنند، حقوق بشر را رعایت نکنند، افراد و شرکتهای آنها را ممکن است تحریم کند. در رابطه با عربستان، از این سه اصل تنها یک بعد آن یعنی اقتصاد آزاد وجود دارد. اتحادیه اروپا هیچ وقت عربستان را به عنوان یک متحد تلقی نمیکند اما همیشه مسائل اقتصادی برای چشم آبیها مهم بوده و هست.
آنچه مشخص است، اقتصاد سودآور عربستان برای غرب است. گرایش سیاسی و اقتصادی آلسعود نیز به سمت ایالات متحده و اروپاست. هر چند در سالهای اخیر با توجه به حجم عظیم نفتی که چین و هند از ریاض خریداری میکنند، در واقع عربستان مجبور به گسترش اقتصاد خود با این دو کشور شده است. اروپاییها معمولاً انتقادهایی به سیاستهای عربستان چه در رابطه با حقوق بشر و چه درباره مسائل دموکراتیک دارند. در باب مسائل حقوق بشری بروکسل بعضاً اطلاعیهها و بیانیههایی صادر کرده و حملات وحشیانه عربستان به زیربناهای یمن، بیمارستانها، مساجد و مدارس آنها را مجبور به واکنش کرده است. حال بعضی واکنشها جدیتر و برخی نیز کمتر بوده است. اما از آنجا که اقتصاد عربستان درآمدزایی تقریباً آسانی برای غرب دارد، اروپاییها بعضاً منافع خود را بر آن اصول و ارزشهایی که اعلام کردهاند ترجیح میدهند.
چرا میگوییم اقتصاد عربستان درآمدزایی آن برای غرب سهلالوصول است؟ عربستان و کشورهای مرتجع از آنجا که تماماً وابسته به غرب هستند، درون خود افراد متخصص و متبحری ندارند که امور عظیم زیربنایی، مهندسی و فناورانه را با موفقیت به سرانجام برسانند. معمولاً پروژههای هنگفت به ویژه از سوی عربستان در اختیار شرکتهای غربی گذاشته میشود مثلاً خط ریلی پرسرعت یا مثلاً شهرهای هوشمند مانند نئوم که برای ساخت آن 500 میلیارد دلار در نظر گرفته شده و شروع هم شده است. پروژههای هواپیمایی، فرودگاهی و نفتی نیز از این قبیل است. البته در حوزه هستهای چینیها دست برتری فعلاً نسبت به اروپا و آمریکا پیدا کردهاند. زمانی که این پروژهها دربست در اختیار شرکتهای غربی قرار میگیرد، هیچ نگرانی از سوی این شرکتها درباره تسویه مالی آن وجود ندارد؛ چرا که عربستان از فروش نفت و پتروشیمی درآمدهای هنگفتی بدست میآورد. یعنی خیال غرب راحت است که به راحتی میتواند پول قراردادهایی را که به امضا میرساند، دریافت کند در حالی که در برخی کشورهای جهان سوم این مسئله معضلی جدی است.
بنابراین شاهد هستیم که گاهی اوقات مسائل دموکراتیک و حقوق بشری در سایه منافع اقتصادی اتحادیه اروپایی قرار میگیرد مثلاً در رابطه با پرونده جمال خاشقچی، ابتدا اظهارنظرهایی و سپس محکومیتهایی انجام شد و رسانههایشان نیز مدتی به آن پرداختند اما پس از آن خود را به فراموشی زدند. ممکن است قسمتی از دلایل این فراموشی به خاطر اختلافهای عمیق اردوغان با اروپا باشد. آنها احساس میکردند که اگر به این مسئله بپردازند، این اردوغان است که بیشتر از آن سود میبرد و از همین رو، به دنبال رویکردی تعادلی با استفاده از
سکوت رفتند. با این اوصاف، نمیتوانیم بگوییم که عربستان با اروپا متحد است. البته که ریاض متحد منطقهای واشنگتن است اما اروپاییها این را در خود نمیبینند که آلسعود را متحد خود قلمداد کنند. ولی به معنای این نیست که از آلسعود حمایت نکنند. در مجموع، هر آنجایی که منافع اقتصادی بچربد، اصول اروپایی زیر پا گذاشته خواهد شد.
نظر شما