«آلبرت بغزیان» اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفت و گو با قدس آنلاین و در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم به دولت روحانی و عملکرد این دولت در زمینه اقتصادی نمره بدهیم چه نمرهای در نظر باید گرفت؟ و آیا اقتصاد ما تحت تاثیر جنگ اقتصادی به این حال و روز افتاده است یا وضعیت کنونی اقتصاد کشور ماحصل سوء مدیریتها و سیاستگذاریهای غلط بوده است؟ گفت: سؤالی که اینجا مطرح است و باید به آن پاسخ داد این است که آیا جنگ اقتصادی و فشارها روی دولت تا آنجایی روی درآمدهای کشور و دولت تأثیرگذاشته است که مردم باید با کوچک شدن سفرهها یا گرانی اقلام مورد نیاز و کالاهای اساسی کنار بیایند و همین که این اقلام با نرخ بالاتر در کشور قابل دسترسی است راضی باشند یا نه میشد حتی تحت شرایط جنگ اقتصادی شرایط را به گونهای مدیریت کرد که شرایط اقتصادی متعادل تر بود و تا این حد به مردم فشار وارد نمیشد.
دولت با کاستن از نظارتها و دادن برخی مجوزها و رانتها به فشار تحریمها افزود
وی ادامه داد: درواقع این شرایط ماحصل دو اتفاق بوده است؛ یکی بحث تحریمها است که شکی در آن نیست که موجب کاهش درآمدهای ارزی شده است و دورزدن تحریمها نیز خود هزینه بر است یعنی از فروش نفتی که ما مثلا به قیمت ۴۰ دلار به فروش میرسانیم فقط ۲۵ دلار دست ما را میگیرد که همان هم به صورت تهاتری و کالایی میتواند وارد کشور شود؛ بنابراین این مسئله لطمه بزرگی به اقتصاد کشور وارد اورده است که از این جهت میتوانیم بگوییم که دولت عملاً از این جنبه مقصر نبوده است به جز اینکه ریاضتی رفتار کند و از مردم بخواهد ریاضتی عمل کنند.
بغزیان افزود: اما از طرفی با کاستن از نظارتها و صدور برخی مجوز افزایش قیمتها و تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی که در عمل کمکی به آن هم نکرده است و جز چند پرونده باز روی دست دولت باری از روی دوش دولت برنداشته است و دادن برخی رانتها به وخیم تر شدن شرایط در این جنگ اقتصادی دامن زد. بله در حوزه و از این جنبه سهم دولت در وخامت شرایط اقتصادی کشور سهم بالایی است؛ دولت رانتهایی داده است که نه فقط به اشتباه بودن آنها اعتراف نمیکند بلکه حتی سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد.
اینکه ما ارز ۴۲۰۰ تومانی را تبدیل به ارز ۱۱ هزار تومانی کنیم توفیری نخواهد داشت. از سویی دیگر دولت سیاست ارزی را در اختیار بانک مرکزی قرار دادهایم تا ارزش پول ملی را حفظ کند که مشخصاً در این زمینه موفق عمل نکرده است؛ بنده همچنان بر این مسئله پافشاری میکنم که این بانک مرکزی کشور است که نرخ ارز را در کشور هدایت میکند؛ چگونه است که ارز کاهشی میشود، بورس کاهشی میشود اما قیمتها پایین نمیآیند؟
اگر عرضه پول درآوردن نداریم حداقل لیاقت خرج کردن را داشته باشیم
استاد اقتصاد دانشگاه تهران تصریح کرد: بانک مرکزی توان ثابت نگهداشتن نرخ ارز را دارد همان طور که پیشتر نرخ تورم را تک رقمی کرد و نرخ ارز را به ۱۰ هزار تومان رساند؛ این توان وجود دارد اما ارادهای برای انجام آن نیست اما چرایی آن را باید از بانک مرکزی پرسید؛ سیاست ارزی دولت سیاستی است که به نظر حافظ منافع عدهای است. درواقع بانک مرکزی، بانک مرکزی یک کشور یا مردم نیست که بانک مرکزی یک عده خاص است؛ به این موارد نظارتهای ضعیف را هم اضافه کنید. اختلاسهای گاه و بیگاهی که شما شاهد آن هستید نشاندهنده این مهم است که این کشور پول دارد اما بانکهای ما درحال حاضر دارند بانک مرکزی را اداره میکنند و وارد بحث بنگاه داری شدهاند و طبیعی هم به نظر میآید که در مقابل کاهش قیمتها مقاومت خواهند کرد؛ این قسمتها است که شرایط اقتصادی را وخیمتر کرده است؛ در اقتصاد بدون نفتی که ما عرضه پول درآوردن در آن نداریم حداقل باید لیاقت خرج کردن را داشته باشیم.
میراث این دولت بدتر از میراث دولت قبلی خواهد بود
بغزیان با اشاره به اینکه میراثی که این دولت برای دولت آینده به جا خواهد گذاشت بدتر از میراث دولت قبلی خواهد بود، تصریح کرد: یعنی اگر بورس کشور که از دولت قبلی به دولت کنونی به ارث رسید امروز با مشکل عمده مواجه است و در حال حاضر با بورسی طرف هستیم که با آن بازی شده است و مردم از آن ترسیدهاند. از طرفی سیاستگذاریهای دولت فعلی در مسکن و خودرو و حتی لوازم خانگی به گونهای بوده است که دیگر دست یابی به آنها برای مردم به یک رؤیا بدل شده است.
اولویت کار ما در جنگ اقتصادی باید بر اساس اعتمادسازی باشد
عضو هیئت علمی دانشگاه در رابطه با اولویت های اقتصادی دولت آینده نیز خاطر نشان کرد: دولت بعدی اگر بخواهد با متغیرهایی مانند افت ارزش پول ملی هم در وجه داخلی (تورم) و هم در جنبه خارجی آن(کاهش ارزش خارجی پول)، بیکاری و .. مبارزه کند و امید را به مردم و کشور باز گرداند باید در ابتدا تکلیف خود را با برجام روشن کند چرا که شرایط مثل بازی مار و پله است؛ درواقع نردبان ها وجود دارد اما ما باید مارها را کمتر کنیم و از نیش مار در امان بمانیم؛ یا آمریکا به برجام بازخواهد گشت و تحریمها برداشته خواهد شد یا نه اروپا هم در تحریمها و اعمال فشارها به آمریکا خواهد پیوست که آنجا اولویت کار ما باید بر اساس اعتمادسازی باشد؛ یعنی حرکاتی انجام دهد که نشان دهنده قاطعیت و توانایی باشد؛ یعنی وقتی می گوید من توان کنترل بازار مرغ را دارم این را در عمل نشان دهد تا در مورد کنترل بازار ارز مردم به آن اعتماد کنند؛ از طرفی منابع ارزی را به سمت تولید ببریم تا با کاهش قیمت تمام شده توان خرید مردم بالاتر برود؛ یعنی دولت باید به بانک مرکزی بگوید تا امروز هر اقدامی در رابطه با ارز انجام دادی کنار بگذار و از این بعد تمام اقدامات باید بر مبنای حفظ ثبات و تقویت بازار ارز باشد؛ یعنی ریسک داشتن ارز آنقدر بالا برود که این ریسک به حوزه مسکن نیز تسری پیدا کند و خانههایی که تورم بالایی داشته اند هم شروع به ریزش قیمت کنند.
انتهای پیام/
نظر شما