حاج قاسم مرد ميدان و عمل _ حاج قاسم دور از كين و دغل
حاج قاسم بود مرد كارزار _ بُد مساوي يك تنه با صد هزار
حاج قاسم پُشت بر دشمن نكرد _ او فرار از جنگ اهريمن نكرد
حاج قاسم ياورِ مستضعفان _ بود هرجا, هر زمان و هر مكان
حاج قاسم مرد میدانِ جهاد _ فتح کرد او هرکجا که پا نهاد
بود با نیروی قدسش در جهان _ در کنارِ جمله یِ مستضعفان
مردِ میدان در عراق و سوریا _ هم به لبنان و فلسطین، لیبیا
در جنوب و غرب ایران در دفاع _ هم به لُبنان، صور و صیدا و بُقاع
درهرات و بلخ و کابل مستشار _ بر جهادیهای مؤمن، دین مدار
فاطمیّون را هِدایت کرده است _ زینبیّون را حمایت کرده است
حیدریّون را نجف تا بوکمال _ رهنمائی ها نمود آن بی مثال
او اُوِیسِ این زمان بُد در یمن _ در تَعِز، صَنعا و صعده، اِب، عدن
بود در فلّوجه، موصل، بوکمال _ در حلب، سنجار، اِدلِب، در نزال«نضال»
هرکجا پا مینهاد آن شیر مرد _ رهنما میشد به میدانِ نبرد
مالك اشتر بُد از بهر علي _ در كنار حضرتِ سيّد علي
بود او هارون مکّی این زمان _ بر ولیّ امر این دور و جهان
در تنور جنگها آن قهرمان _ بی محابا میشد او با جسم و جان
با دلاور مردی پیشینه اش _ دو نشان فتح شد بر سینه اش
گیرد او چونکه نشانِ ذوالفقار _ دست رهبر بوسد او با افتخار
بر سرِ او بوسه رهبر ميزند _ نيشتر برقلب كافر ميزند
آن كراواتِ ترامپِ بی کتاب _ بند پوتينش نيايد در حساب
چون قمار بازش بخواند آن شیر مرد _ زخمِ قلبِ کهنه یِ او تازه کرد
بود دنبالِ تقاصی آن پلید _ در فرودگاهی ز کین کردش شهید
حاج قاسم رقص و جولان کرد و رفت _ رقص در خونِ مردِ میدان کرد و رفت
باقری؛ گفته است آن مردانِ مرد _ مردِ میدان گاه جولان و نبرد
«رقص و جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند»
«چون رهند از دست خود دستی زنند / چون جهند از نقص خود رقصی کنند»
شعرازمولوی در مثنوی معنوی دفتر سوم است :
رقص آنجا کن که خود را بشکنی / پنبه را از ریش شهوت بر کنی
رقص و جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند / چون جهند از نقص خود رقصی کنند
سروده حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور در سالگرد شهادت سردار دلها 13 دیماه 1399
ازکتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید
اشعار و سروده های باقری ، ویژه نامه سپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی
http://www.hedayat.org
نظر شما