در کمتر از دو هفته قرارداد بین روسیه و آمریکا در زمینه سلاحهای اتمی به پایان میرسد و جو بایدن به پوتین پیشنهاد کرده این معاهده را تمدید کنند. اما نکته جالب توجه برای من این موضوع نیست بلکه برخی از ابعاد این معاهده است که به این دو کشور اجازه میدهد هر کدام هزار و ۵۵۰ سلاح اتمی داشته باشند.
اما باز این هم نکته مهمی نیست بلکه بندی در این معاهده است که فهم ما را از نظام قدرت در جهان ارتقا میدهد و آن مفهوم «Offensive» یا «تهاجمی» است که به هر دو کشور این اجازه را میدهد که در سرتاسر جهان برای حفظ منافعشان، قدرت تهاجمی اتمی خود را تا هزار و ۵۵۰ سلاح اتمی حفظ کنند و این به زبان ساده این است که هیچ قدرت دیگری اجازه تهاجم نداشته باشد بلکه همه در موضع دفاع قرار گیرند و حتی اکثریت، قدرت دفاعی هم نداشته باشند و اگر قدرت دفاعی آنان به حد «دفاع راهبردی» بود این دو نظام قدرت باید آنها را بیدفاع کنند تا به هیچ وجه قدرت تهاجمی اتمی، آنها را تهدید نکند.
حال اگر از این منظر به برنامه اتمی ایران و تبلیغی که رسانههای جهانی علیه ایران انجام دادهاند بنگریم به جز یک نمایش سیرک در سطح جهانی هیچ صورتبندی دیگری نمیتوان داشت. هنگامیکه دو بازیگر از بازیگران ۱+۵توان نابودی چندین باره جهان را دارند سخن از تهدید اتمی ایران جز یک شوخی تلخ تاریخی نخواهد بود. اما نکته مهم دیگر فهم ملت از جایگاه خود است. این سخن بدین معناست که برای توانمند شدن در جهان باید دارای ذهنیت توانمند هم بود و فهم معادلات واقعی جهانی لازمه بزرگی در شطرنج ژئوپلتیک جهانی است تا با دو برنامه بیبیسی و من و تو یا ایران اینترنشنال کل مدیریت فکری ملت مختل نشود. این بخش از سخن بدین معناست که حکومت هم باید بزرگ بیندیشد تا بتواند ملت را رشد دهد و آنها را از واقعیات و معادلات جهانی آگاه سازد که در ناآگاهی و فقر و جهل، عزت و توانمندی مأوا نخواهد کرد.
نظر شما