به گزارش قدس آنلاین، مروری بر زندگانی ائمه(علیهمالسلام) و تورق برگهای زرین کتاب حیات بابرکتشان، نشان میدهد، آنها در هر فرصتی به اقتضای زمان کوشیدهاند دست بشر را در دستان پُرمهر خویش بگیرند و او را در مسیر سعادت همراهی کنند. اگرچه گاه این مسیر از جاده صلح گذشته، گاهی از جاده قیام و زمانی از معبر دعا و هنگامهای هم از جاده علم و فرهنگ و... اما بی تردید مقصد و هدف یکی بوده و انتخاب مسیرهای مختلف، سبب تمایز آن حضرات نمیشود. چنان که همان تأثیر عاشورای حسینی را باید در نهضت علمی صادقین(علیهماالسلام) جست و بررسی کرد. از این رو و در بررسی ویژگیها و امتیازات اقدامهای علمی امام باقر(علیهالسلام) و گره گشاییهای آن از مشکلات اسلام و مسلمین، با حجت الاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی، کارشناس مذهبی، استاد حوزه، چهره مردمی و نام آشنا گفت وگو کردهایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم میشود.
*پس از چند دهه خفقان و فشار سیاسی اجتماعی، فعالیت و نهضت علمی امام باقر(علیهالسلام) چگونه توانست فضای جامعه را به سوی علم و فرهنگ اصیل دینی- اهل بیتی بچرخاند؟ ویژگیها و امتیازات این نهضت چه بود که توانست آثاری شگرف بر جای بگذارد؟
باید توجه داشت، امام باقر(علیهالسلام) پس از دوران اختناق و خفقانی که بر دوران حیات پدر بزرگوارشان، حضرت سجاد(علیهالسلام) حاکم بود، یعنی مدت ۳۴ سالِ پس از واقعه جانگداز عاشورا، نهضت علمی خویش را پایه ریزی کردند، زیرا در آن دوران ۳۴ ساله، زمینه گسترش مسائل علمی برای امام سجاد(علیهالسلام) فراهم نبود، هرچند ایشان شاگردان ممتازی مانند ابوحمزه ثمالی تربیت و معارف اسلامی را در قالب دعا بیان میکردند. اما در دوران امامت حضرت باقر(علیهالسلام) این امکان قدری بیشتر فراهم شد؛ زیرا مقطعی کوتاه (تقریباً دو سال) از حیات بابرکتِ ایشان مقارن بود با خلافت عمربن عبدالعزیز به محضر امام رسید و زمینه هایی را برای فعالیت حضرت باقر(علیهالسلام) فراهم کرد و حتی بنابر برخی اقوال، فدک (ارثیه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)) را نیز به اهل بیت(علیهمالسلام) بازگرداند. از این رو، یکی از ویژگیهای مکتب علمی امام باقر(علیهالسلام) این است که زمینه فعالیت برای ایشان مهیاتر بود و ایشان در این فضا اقدام به کادرسازی کردند، یعنی تربیت نیروهای ویژهای که بعدها در دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) نقش کلیدی ایفا کردند؛ به عبارت بهتر، بسیاری از شاگردانِ برجسته امام صادق(علیهالسلام) در محضر امام باقر(علیهالسلام) تلمذ کرده بودند.
*کادرسازی به چه معنا و با چه کیفیتی در مکتب علمی امام باقر(علیهالسلام) انجام شد که توانست به دانشگاه حضرت صادق(علیهالسلام) متصل شود و آن تغییرات شگرف را در دنیای اسلام رقم بزند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت، کادرسازی غیر از انبوه سازی است؛ کادرسازی یعنی تربیت نیروی فرهیخته که امام سجاد(علیهالسلام) نیز باوجود خفقان شدید سیاسی، این مهم را انجام دادند چنان که نقل شده در طول ۳۴ سال امامتِ ایشان، نیروهای زبدهای همچون ابوخالد کابلی در محضر حضرت سیدالساجدین(علیهالسلام) رشد و نمو و تربیت یافتند. به عبارت بهتر، در کادرسازی نیاز نیست افراد بسیاری جذب شوند، بلکه حضور معدودی مثلاً ۵ یا ۱۰ نفر در محضر امام معصوم کافی است تا بر اساس نیازهای جامعه تربیت شوند. در این میان، امام باقر(علیهالسلام) نیز در میدان کادرسازی به تربیت نیروی متخصص اتکا داشتند. برای مثال در بحث کلام، فقه، مسائل اعتقادی، امامت و... شاگردانی را تربیت کردند که هر یک در زمینهای خاص از محضر امام بهره برده و بعد برای انجام تکلیف مأمور شدند. جالب آنکه حتی شاگردانی غیر از شیعه نیز در محضر امام باقر(علیهالسلام) حضور مییافتند. باید توجه داشت، کادرسازی به ارتباط فردی اشخاص با امام معصوم معطوف است که میتواند با دو یا سه نفر ایجاد و زمینه بهره مندی آنها فراهم شود.
*امام باقر(علیهالسلام) در شکل گیری نهضت «قال الباقر» ها و «قال الصادق» ها یا همان نقل حدیث آن هم پس از یک دوره طولانی منع حدیث، چگونه ورود داشتند و این ورود و اهتمام چه دستاوردی برای اسلام و تشیع داشته است؟
همان طور که اشاره کردید، پس از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) موضوع منع گزارش حدیث مطرح شد و تا زمان عمربن عبدالعزیز که مقارن بود با حیات بابرکت امام باقر(علیهالسلام)، ادامه داشت و در این زمان بود که رسماً لغو شد. البته پیش از آن در جرگه اصحاب ائمه، مسئله منع حدیث مطرح نبود، بلکه فقط به طور رسمی اجازه نداشتند احادیث را نقل کنند. از این رو، وقتی مجوز بیان و نشر احادیث داده شد، تنها کسی که میتوانست مستقیم از شخص رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) حدیث نقل کند، امام باقر(علیهالسلام) بودند و همین موجب شد افراد بسیاری به محضر ایشان بیایند تا با دیدگاههای پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) آشنا شده و آن را فرا بگیرند.
بنابراین اگر بررسی کنیم، درمییابیم یکی از کارهای ویژه در نهضت علمی فرهنگی حضرت باقر(علیهالسلام)، احیا و بیان احادیث پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و نیز امام زین العابدین(علیهالسلام) است؛ یعنی بخشی از منقولات ایشان مشتمل بر آن بود که بفرمایند: «قال رسول الله(صلیاللهعلیهوآله)...»، «عن امیرالمؤمنین...» و...؛ به عبارت بهتر، «قال الباقر» ها همان فرمایشات و سخنان پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین امام علی(علیهالسلام) و حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) بود و اگر منابع حدیثی را مرور کنیم، میبینیم بخش قابل توجهی از احادیث امام باقر(علیهالسلام) به نقل قول از ائمه پیش از خودشان اختصاص دارد، بنابراین زمینه نقل و گسترش حدیث پس از لغو منع حدیث، این گونه در سایه اهتمام حضرت باقر(علیهالسلام) رخ داد.
*چرا حضرت امام باقر(علیهالسلام) به «باقرالعلوم» (شکافنده علم) شهرت یافته اند؟ این شکافندگی به چه معناست و چرا در سبک زندگی باقری، چنین بروز و ظهور پرقدرت یافته است؟
ائمه(علیهمالسلام) کلّهم نورٌ واحد و جملگی معدن علم و فضائل اخلاقیاند و در این باره تفاوتی با یکدیگر ندارند، اما در شرایطی ممکن است زمینه بروز یکی از این صفات در یکی از آن حضرات بیشتر مهیا شده باشد و همین سبب شود به آن صفت شهره شده باشند. از این رو، همان طور که امام باقر(علیهالسلام) به «باقرالعلوم» یعنی شکافنده علم شهرت دارند، امام رضا(علیهالسلام) نیز به «عالم آل رسول(صلیاللهعلیهوآله)» معروف گشتهاند، همچنین است وجود علم در امام صادق(علیهالسلام) و امیرالمومنین(علیهالسلام) چنان که حضرت امیر(علیهالسلام) فرمودند: «سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی». بنابراین، علم، شجاعت، فضل، جود و دیگر فضائل اخلاقی در همه ائمه معصومین(علیهمالسلام) وجود دارد، اما برای مثال بنابر شرایط، شجاعت در حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) جلوهای خاص مییابد، یا فضائل امام سجاد(علیهالسلام) در قالب دعا و عبادت بروز و ظهور میکند، در حالی که ایشان خود به جابربن عبدالله میفرمایند: عبادت من کجا، عبادت جدم امیرالمؤمنین(علیهالسلام) کجا؟
بنابراین صفات و ارزشهای اخلاقی در همه اهل بیت(علیهمالسلام) وجود دارد، اما بسترهای بروز و ظهور آنها با هم متفاوت است، چنان که امام نهم به «جوادالائمه» شهرت یافتهاند و این هرگز بدان معنا نیست که جودِ حضرت رضا(علیهالسلام) کمتر است، بلکه شرایط اقتضا میکرد تا چنین برداشتی پیش آید.
درباره امام باقر(علیهالسلام) و شهرتشان به «باقرالعلوم» نیز باید گفت، این علومی که نزد ائمه(علیهمالسلام) بود و در زمان امام حسین(علیهالسلام) و حضرت سجاد(علیهالسلام) اجازه و امکان بیان و نشرشان وجود نداشت، توسط حضرت باقر(علیهالسلام) عرضه و نشر شد. یعنی در گذشته اجازه بیان واضح و شفاف این علوم وجود نداشت، اما شرایط به گونهای پیش رفت تا امام پنجم به عنوان شکافنده علوم، آنها را عرضه کنند. از این رو، «باقرالعلوم» بدین معناست که ایشان زمینه شکافندگی همه علوم موجود در ائمه (علیهمالسلام) را فراهم کردند.
*با توجه به آنکه دوران امامت حضرت باقر(علیهالسلام) مقارن بود با بروز اندیشههای انحرافی و واردات فکری از عالم غیراسلام، شیوه حضرت در مواجهه با این واردات فکری فرهنگی چه کیفیتی داشت و این شیوه برای امروز ما که در میدان جنگ نرم و عرضه بی رویه فکر و اندیشه قرار داریم، چه آموزه هایی دارد؟
هم امام باقر و هم امام صادق(علیهماالسلام) با اندیشههای وارداتی مواجه بودند، بویژه امام رضا(علیهالسلام) که در عصر مامون عباسی با واردات فکر و اندیشه از یونان و... نیز مواجه شدند.
برای مثال در زمان امام باقر(علیهالسلام) جریان غلات (غلوکنندگان در مقام ائمه علیهمالسلام)، مرجئه، خوارج، جبریه (قائل به حاکمیت جبر بر زندگی) و... فعال بودند، اما امام باقر(علیهالسلام) شاگردان را به گونهای تربیت کردند تا در مقابل این افکار و نحلههای انحرافی دستشان پُر باشد و اصطلاحاً کم نیاورند و زمین نخورند و خود را نبازند.
امروز هم جوانان ما اگر با این دریای شبهات آشنا نباشند و راه و رسم شنا در آن را ندانند، غرق میشوند، بویژه در فضاهایی مانند فضای مجازی و ماهوارهها و... که دستشان هم کاملاً خالی است؛ متأسفانه، همان واحدهای معدود معارف دانشگاهی را هم درست طی نکردهاند تا بتوانند پاسخگوی پرسش و شبهه باشند، بنابراین لطمه میخورند. از این رو، به نظر میرسد همه بویژه جوانان ما باید حداقل کتابهای شهید مطهری، آیت الله مکارم شیرازی و... را بخوانند و بعد در معرض این فضاها قرار بگیرند، چون بعضاً دست انسان به قدری خالی است که با کوچکترین شبهه خود را میبازد! علاوه بر این، در مواجهه با این واردات فکری باید برخورد و مقابله هم داشت، مثل پاسخ به شبهات و این همان کاری است که امام باقر(علیهالسلام) انجام دادند.
منبع: زائر
انتهای پیام/
نظر شما