پیامی که مخاطب آن، آحاد مردم جامعهاند. به همین دلیل است که این ستاد علاوه بر تدوین و انتشار شیوهنامههای عمومی و توصیه به رعایت مسائل بهداشت فردی، برای سایر مشاغل و بخشها نیز از جمله دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی دستوالعملهایی را تهیه و ابلاغ کرده است که مهمترین آنها عبارتاند از: نصب تابلوهای آموزش پیشگیری از انتقال بیماریهای تنفسی به تعداد کافی، وجود مواد شوینده و گندزدا در محل، ضدعفونی کردن فضاهای اداری، استفاده از تبسنج به منظور شناسایی احتمالی مبتلایان به کرونا، رعایت بهرهمندی از حداکثر ۳۰ درصد ظرفیت سالن، نصب دستگاه ضدعفونی برای لباسها در ورودی مراکز و سازمانهایی که مراجعهکننده زیادی دارند، اجباری بودن استفاده از ماسک و دستکش برای کارمندانی که بهطورمستقیم با ارباب رجوع در ارتباط هستند و... .
با این حال و در شرایطی که مسئولان بهداشت و درمان از عصیان کرونای انگلیسی میگویند به نظر میرسد نه تنها مردم که حتی برخی از نهادهای عمومی و دستگاهها و مراکز دولتی نیز سختگیریهای گذشته را برای رعایت دستورالعملهای بهداشتی اعمال نمیکنند.
برای بررسی و اثبات این فرضیه، سری به چند نهاد و سازمان عمومی مستقر در پایتخت کشورمان زدیم.
فقط تعداد کمی از کارکنان بیمارستان از دستکش استفاده میکنند
بیمارستان امام خمینی یا همان هزار تختخوابی معروف زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی اداره میشود و بنابراین مشاهده وضعیت آن تا حد زیادی میتواند نشان دهد که وزارت بهداشت و درمان، خود به عنوان متولی اصلی سلامت جامعه تا چه اندازه در رعایت شیوهنامههای بهداشتی جدی است.
ساعت ۱۱ صبح، شنبه دوم اسفندماه از درِ غربی وارد بیمارستان میشوم. چند نفری در محوطه حیاط حضور دارند. یکی دوتایشان ماسک به صورت ندارند اما بقیه از یک ماسک و بعضی از بیماران یا همراهانشان حتی از دو ماسک استفاده میکنند.
با عبور از یک معبر تنگ، خود را به درمانگاه رادیوتراپی بیمارستان میرسانم. سالن درمانگاه چندان بزرگ نیست اما حدود ۶۰ نفر بدون حفظ فاصله فیزیکی روی صندلیها نشسته یا ایستاده منتظرند تا برای درمان ویزیت شوند. دیگر از تبسنج و محلول ضدعفونیکننده هم هیچ خبری نیست. پرسنل و کادر درمان درمانگاه هم با وجود استفاده از ماسک، تنها بعضیهایشان دستکش به دست دارند و گاهی نیز فاصلهشان با مراجعهکنندگان به نیم متر هم نمیرسد.
بخش انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی هم تقریباً وضع مشابهی دارد؛ با این تفاوت که فضا و مساحت این بخش بیشتر است و صندلیهای بیشتری در آن قرار دارد. البته این موضوع موجب نمیشود که همه مراجعهکنندگان با فاصله مناسب از هم به انتظار انجام کارشان بنشینند یا مقابل پیشخوان دریافت نوبت و تحویل پرونده با فاصله از هم بایستند، چون بعضی از صندلیها خالیاند و روی بعضی پنج نفر هم نشستهاند. عدهای هم جلو پیشخوان از ترس اینکه نوبتشان به دیگری برسد خیلی نزدیکتر از آنچه تصورش را کنید کنار هم به انتظار ایستادهاند و جالب اینکه کسی از مسئولان بخش به آنها برای رعایت فاصله فیزیکی تذکر نمیدهد. نکته دیگر اینکه فقط چند نفر از پرسنل و پرستاران این بخش دستکش به دست، ارائه خدمت میکنند.
از آسانسور درمانگاه هم با حداکثر ظرفیت استفاده میشود؛ هرچند میتوانید روی کاغذی که بر در آسانسور نصب شده، این عبارت را ببینید: «لطفاً با نصف ظرفیت آسانسور سوار شوید».
هیچ نشانی از وجود تبسنج و محلول ضدعفونیکننده نیست
به خیابان کارگر، مقابل پارک لاله میروم. جایی که دفتر رسیدگی به اسناد پزشکی اداره کل درمان تأمین اجتماعی استان تهران در آن قرار دارد. نخستین چیزی که در ابتدای ورود نظرم را جلب میکند استفاده تمامی ارباب رجوع و کارمندان مرکز، از ماسک است؛ با اینحال مشکل اینجاست که فاصله فیزیکی آنها از یکدیگر بسیار کم است و متأسفانه با وجود تعداد زیادی صندلی خالی در سالن، بیشتر ارباب رجوعها علاقه عجیبی به ایستادن و انتظار کشیدن در مقابل پیشخوان دفتر برای انجام امورشان دارند.
در این مرکز هیچ نشانی از وجود تبسنج و محلول ضدعفونیکننده نیست؛ اما مسدود بودن بعضی از دریچههای پیشخوان و همچنین خالی بودن تعدادی از صندلیهای این بخش احتمالاً نشان از رعایت دورکاری از سوی دفتر رسیدگی به اسناد پزشکی اداره کل درمان تأمین اجتماعی استان تهران دارد.
بنیاد مسکن غافلگیرمان میکند
به خیابان فاطمی، مقابل هتل بینالمللی لاله میروم؛ جایی که ساختمان ۹ طبقه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در آنجا قرار دارد. به محض ورود به ساختمان بنیاد، فردی که در یک دستش تبسنج و در دست دیگرش ظرفی از محلول ضدعفونی کننده گرفته است، مقابلم ظاهر میشود. محترمانه سلام میکند و همزمان تبسنج را مقابل پیشانیام میگیرد و با تکان دادن سر نشان میدهد که مشکلی ندارم. پس از اینکه کمی از محلول ضدعفونیکننده را روی دستانم میریزد، به سمت دفتر اطلاعات بنیاد مسکن راهنماییام میکند؛ جایی که مردی ۳۰ یا ۳۵ ساله روی یک صندلی نشسته و یک مانع نواری بین او با ارباب رجوعها فاصلهای یک متری انداخته است. پس از پرسوجو و گفتوگویی کوتاه در خصوص چگونگی دریافت تسهیلات برای خانهدار شدن، از او و همکارش خداحافظی میکنم و از ساختمان خارج میشوم.
پسرفت آموزش و پرورش در رعایت شیوهنامههای بهداشتی
صبح روز بعد، یعنی یکشنبه سوم اسفندماه به ساختمان وزارت آموزش و پرورش در خیابان شهید سپهبد قرنی میروم. اینجا هم از رعایت شیوهنامههایی که تا چندی پیش از سوی این وزارتخانه رعایت میشد خبری نیست؛ مثلاً به خاطر دارم اوایل بهار امسال که برای دیدار با مدیرکل وقت روابط عمومی آموزش و پرورش به این وزارتخانه آمده بودم گیت ضدعفونیکننده دست و لباس در محل ورودی ساختمان نصب بود. یا اینکه، فردی با دستگاه تبسنج تمامی مراجعهکنندگان را تست میکرد اما اکنون نه از آن گیت خبری است و نه از آن فرد تبسنج به دست. البته ناگفته نماند ظرفی از محلول ضدعفونیکننده دست روی یکی از میزها قرار دارد که مراجعهکنندگان میتوانند از آن استفاده کنند، اما واضح است که این ظرف اصلاً کارایی گیت ضدعفونیکننده دست و لباس را ندارد.
وضعیت شورای شهر اگر بهتر نشده باشد بدتر هم نشده است
به خیابان بهشت میروم. خیابانی که شورای شهر و شهرداری تهران را در خود جای داده است.
تعدادی از نیروهای انتظامات سازمان ورزش هم مقابل شورا تجمع کردهاند و خواهان حق و حقوق خود هستند. به محض ورود به ساختمان شورای شهر از گیت ضدعفونیکننده دست و لباس عبور میکنم. مسئول اطلاعات شورا در اتاقکی که فاصلهای حداقل یک متری با مراجعهکنندگان دارد نشسته است. اعضای شورای شهر همگی ماسک به صورت دارند اما به جز دو سه نفر بقیه دستکش ندارند؛ ضمن اینکه صندلیهای صحن شورا به گونهای طراحی و ساخته شده که اعضا مشکلی بابت رعایت فاصله فیزیکی ندارند مگر اینکه عضوی بخواهد از جای خود بلند و به دیگری نزدیکتر شود. جایگاه خبرنگاران هم تغییر کرده است. یعنی برخلاف گذشته که جایگاه خبرنگاران در ضلع شمالی صحن شورا بود الان به طبقه اول شورا که مشرف به صحن شوراست انتقال یافته که این جابهجایی مشکل رسانهایها را که همواره از کمبود فضا شکایت میکردند برطرف کرده است.
از سوی دیگر استفاده از آسانسورهای شورا با نصف ظرفیت هم تا حد زیادی رعایت میشود. ضمن اینکه یک دستگاه ضدعفونیکننده پدالی هم در کنار دو آسانسور نصب شده است. همه این موارد نشان میدهد وضعیت شورای شهر در رعایت شیوهنامههای بهداشتی اگر بهتر از ماههای گذشته نشده باشد بدتر هم نشده است.
وضعیت مناسب شهرداری تهران در رعایت شیوهنامههای بهداشتی
کمی آنطرفتر از شورای شهر، ساختمان شهرداری تهران قرار دارد. وارد ساختمان که میشوم غیر از شخصی که مسئولیت مراجعات و حراست این قسمت را به عهده دارد، چیز خاصی دیده نمیشود؛ نه از تبسنج خبری است و نه از گیت یا ظرف محلول ضدعفونیکننده. البته این امکانات در معاونتهای شهرداری که در طبقات مختلف این ساختمان جانمایی شدهاند، وجود دارد و افراد به محض ورود به آنها از طریق دستگاه تبسنج تست میشوند و کار ضدعفونی دست و لباسشان انجام میگیرد. ضمن اینکه به گفته بعضی از کارمندان این نهاد، دورکاری پرسنل هم از مدتها پیش در دستور کار است.
تحویل ظروف ضدعفونیکننده مراجعهکنندگان!
دادگاههای کیفری یک استان تهران در خیابان ۱۵ خرداد، نبش خیابان داور قرار دارند. با اینکه میدانم برای ورود به دادگاههای کیفری نیاز به احضاریه یا داشتن نامه از سوی مرجع ذیصلاح است؛ به عنوان خبرنگاری که ۶ سال اخبار دادگاههای کیفری استان را پوشش دادهام شانسم را برای ورود به این مجموعه امتحان میکنم؛ اما به دلیل تغییر مأموران حراست در ورودی تلاشم نتیجهای ندارد. با وجود این در اینجا هم نه تنها خبری از استفاده از تبسنج و گیت محلول ضدعفونیکننده دست و لباس نیست بلکه حتی کسانی که موفق به ورود به این مجموعه میشوند هم باید ظروف ضدعفونیکننده همراه خود را به حراست یا به عبارت بهتر به بخش نگهداری اشیای دادگاههای کیفری استان تحویل دهند!
نظر شما