منابعطبیعی را میتوان به دو دسته تجدیدناپذیر و تجدیدپذیر تقسیم کرد که منابع دسته دوم را میتوان با اعمال مدیریتهای مناسب و آیندهنگرانه مورد بهرهبرداری قرار داد تا هم از این منابع استفاده شده باشد و هم به چرخه کوتاه و میانمدت تجدیدشان، آسیبی وارد نکرد.
برخلاف تصور ترویج نگاه حفظ منابعطبیعی موجب شده از بهرهبرداری درست و با برنامه از منابع طبیعی غفلت شود و این مسئله روند تخریب منابع طبیعی را شدت داده است. علاوه بر این، به بهانه حفظ منابع طبیعی و محیط زیست، کشاورزی تضعیف شده و امنیت غذایی کشور در معرض خطر قرار گرفته است.
در واقع رها بودن، نبود قانونگذاری مناسب و هدایت نکردن درست بهرهبرداران به استفاده پایدار از منابع طبیعی منجر به بهرهبرداری مخرب شده است.
حضور همکارانه مردم از طریق واگذاری صحیح عرصهها در مدیریت منابعطبیعی نقش مهمی در جلوگیری از تخریب دارد. یکی از این حوزهها میتواند واگذاری عرصههای طبیعی تولید علوفه به صورت طرحهای مدون علمی باشد که ضمن تأمین معیشت روستانشینان، وضعیت نهادههای دامی را نیز بهبود میبخشد.
برخی محاسبات نشان میدهد ظرفیت چرا در مراتع و بیابانهای کشور حدود ۷۵میلیون واحد دامی در هفت ماه است. این موضوع در حالی رخ میدهد که در حال حاضر کمتر از ۳۰ میلیون واحد دامی مبتنی بر مرتع در کشور وجود دارد. از منظر دیگر میتوان گفت با بهرهبرداری صحیح از مراتع کشور میتوان بخش قابلقبولی از واردات خوراک دام به کشور را کاهش داد و همچنین با آزادسازی ظرفیت زراعی کشت خوراک دام از اراضی باکیفیت کشور برای تولید غذای انسانی بهره برد و نیاز به واردات غذای انسانی را نیز کاهش داد.
برای رسیدن به این اهداف به طور خلاصه میتوان راهکارهای زیر را پیشنهاد داد که در جای خود نیاز به توضیح بیشتر دارد. ۱- همکاری بهرهبرداران روستایی و تشکیل تشکلهای مردمنهاد
۲- بهرهگیری از دانش بومی توأم با آموزش بهرهبرداران ۳- ترویج واگذاری مدیریت عرصههای منابع طبیعی به جوامع با ویژگی ریشسفیدی و اهل دانش
۴- مطالبه اصلاح قوانین واگذاری منابعطبیعی و وضع قوانین پیشگیرانه ۵- ترویج ایجاد سازوکار نظارت مردمی برای جلوگیری از بهرهبرداری مخرب
۶- وضع قانون برای احیای مراتع توسط بهرهبرداران
نظر شما