این سریال ۱۶قسمتی که روی آنتن شبکه یک سیما رفته بود، تولید آن با تعداد زیادی از بازیگران در شرایط سخت کرونا، در پاییز سال گذشته کلید خورد تا لبخند را در ایام نوروز سال جدید روی لب مردم بنشاند. با بسته شدن پرونده این فصل از سریال به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیهکنندگی مهدی فرجی، تا پیش از شروع ماه مبارک رمضان، خلاصه قسمتهای این سریال پخش خواهد شد. درباره فصل سوم سریال «نون. خ» که یکی از پربینندهترین سریالهای نوروزی تلویزیون شده است، نظرات مختلفی وجود دارد. عدهای این فصل را نسبت به فصلهای قبلی بهویژه فصل اول ضعیفتر توصیف کرده و دلیل استقبال از سوی مخاطبان را نبود رقیب در برهوت تولیدات تلویزیونی برشمردند.
رضا استادی، منتقد سینما و تلویزیون، درباره نقاط قوت و ضعف سریال «نون. خ» میگوید: نقطه قوت سریال «نون. خ» خود سعید آقاخانی است چون هدایت حجم زیادی از بازیگران کار سختی است و در کارگردانی و بازیها ناپختگی نمیبینیم که با توجه به سابقه طولانی آقاخانی در بازیگری و فیلمسازی، جز این هم توقع نمیرود و کار از لحاظ فنی شاخص است، اما در قصه با اتفاق خاص و ویژهای روبهرو نیستیم، به همین دلیل سریال با آنچه که باید باشد، فاصله دارد.
به گفته استادی، موسیقی تیتراژ پایان سریال هم بسیار خوب است و از معدود موسیقیهای کُردی شورانگیز به شمار میرود که از تلویزیون پخش میشود. وی یکی از دلایل ضعف فصل سوم سریال را در مقایسه با فصلهای قبلی این مجموعه، چنین میداند که سریسازی در تلویزیون خیلی دیر شروع شد و مربوط به دهه ۹۰ است. در واقع سریسازی مجموعههایی همچون «پایتخت» و «نون.خ» در دورهای اتفاق افتاد که تلویزیون مرجعیت جدی را در جامعه از دست داده است. یعنی اگر زمانی تفریح مردم تماشای سریالها و فیلمهای نوروزی تلویزیون بود، اما اکنون بسیار کم شده است. در شرایطی که تلویزیون جایگاه و جامعیت خودش را از دست داده کاری همچون سریسازی، کاری اشباع شده و احتمال موفقیت آن کم است.
استادی ادامه میدهد: در کشور ما به دلیل عملکرد غلط تلویزیون، این رسانه مقبولیت و اعتمادش را نسبت به گذشته از دست داده و عدهای منتظرند از اشتباههای رسانه ملی آتو بگیرند، به همین دلیل انعکاس اتفاقات خوب تلویزیون به اندازه ضعفهایش نیست.
کیفیت ملاک نیست
به گفته این منتقد، آنچه در سریسازی اتفاق میافتد، این است که گروهی سریالی را میسازند و تولیدشان با اقبال مواجه میشود اما نگاه سازندگان اثر به چنین موقعیتی مثل نگاهشان به ارث پدری است؛ گویی فقط خودشان در آن موفقیت شریک هستند و با تیم بازیگران و نویسندگان مشخصی، فصلهای بعدی را میسازند.
استادی خاطرنشان میکند: معمولاً نتیجه مکاشفه و ایدهپردازی این گروه مشخص معطوف به همان فصل اول است و ظرفیت اینکه چند فصل دیگر آن سریال را بسازند، ندارند و به همین دلیل شوخیهای سریالی همچون «پایتخت» از فصل سوم به بعد در سطح شوخیهای شبکههای اجتماعی باقی میماند و فصل آخر آن یک عقبگرد بسیار ضعیف است. ضمن اینکه این موضوع به مناسبتهای مالی هم مربوط میشود که عمدتاً آگهیدهندگان، سازندگان این آثار را به سمت تولید بیشتر سوق میدهند چون فصلهای بعدی با هر کیفیتی که ساخته شوند، امکان جذب آگهی دارند و دیگر کیفیت ملاک نیست.
مدیر مسئول وبسایت سینما مثبت با اشاره به ضعف کار تیمی در کشورمان، عنوان می کند: گروههای فیلمسازی عمدتاً باند و قبیله هستند و کمتر چهرهها و نویسندگان جدید به آنها ورود پیدا میکنند، در چنین شرایطی تولید برای مخاطبی که رسانهای جز تلویزیون برای تماشا ندارد(چون سینما رفتن برایش محدود شده و چندان تمایل یا امکانی برای تماشای سریالهای خارجی ندارد) از سریالهایی مانند «نون. خ» استقبال میکند.
وی با مقایسه فصل دوم و سوم سریال «نون. خ» با فصل اول، آن را عقبگردی برای گروه سازنده توصیف کرده و میگوید: اتفاقات در فصل اول این سریال، زنجیروار و منطقی بود، اما ناگهان قصه در فصل دوم رها میشود و در فصل سوم هم با توجه به زحمات زیادی که در زمان تولید کشیده شد، اما ضعفهایی در پراکندهگویی دارد و شخصیتهای قصه در فصلهای دوم و سوم سعی دارند با حرفها و کارهای بامزه، مخاطب را بخندانند، اما در فصل اول، مخاطب با موقعیتهای کمیک مواجه شده و با داستان همراه میشود.
برندفروشی نه سریسازی
وی با بیان اینکه اتفاقات در فصل سوم این مجموعه وارد فاز فانتزی میشوند و تعلقی به ژانر و گونه ندارند، خاطرنشان میکند: در فضای بیرقابت تلویزیون، برندسازی موضوعیت پیدا میکند و سریالهایی مانند «نون.خ» و «پایتخت» معمولاً با یک بازیگر خاص، معروف میشوند، فصلهای بعدی را میسازند و اسمش را میگذارند دنبالهسازی، در حالی که سریسازی و دنبالهسازی این نیست و باید در هر قسمت نسبت به گذشته تکامل وجود داشته باشد.
به باور استادی، این اتفاق برندفروشی است نه سریسازی. وی اضافه میکند: اصلاً مهم نیست افراد چطور به قصه اضافه میشوند و چرا رفتارهایشان دور از منطق است؟ اینکه یک گردشگر چینی برای تماشای عروسی ایرانی پول بدهد، منطقی است، اما برای تماشای تخمگذاری مرغ، نه! یا اینکه وارد معدنی شود و متوجه نشود که معدن طلاست!
وی با اشاره به قسمتی از سریال که مربوط به کشف معدن طلا میشود، توضیح میدهد: در سریال عنوان میشود که این معدن متعلق به کل مردم ایران است یعنی حتی نویسندگان فرصت یک تحقیق اینترنتی ساده را نداشتند که بدانند کشف معادن، قوانین مربوط به خودش را دارد و اینطور نیست که هر معدنی کشف شد متعلق به کل مردم ایران است. دلیل این ضعف هم محدودیت زمانی برای نوشتن متن و دستمزدهای پایین گروه نویسندگان است که موجب میشود نویسنده نتواند در نگارش از یک تیم استفاده کند.
استادی درباره اینکه احتمالاً فصل چهارم سریال برای نوروز سال آینده ساخته میشود، درباره اینکه گروه سازنده برای بهبود کیفیت این مجموعه تلویزیونی تغییر رویه خواهند داد، میگوید: در شرایطی که رقیبی برای سریالسازی تلویزیونی وجود ندارد، تغییر و اصلاح ضرورت ندارد! ضمن اینکه تلویزیون از تولید این محصول با هر کیفیتی حمایت و تبلیغ میکند. مگر سریال «پایتخت» در دوره خودش رقیبی داشت؟ اکنون که پرونده پایتخت در تلویزیون بسته شده، این شرایط برای سریال «نون.خ» فراهم شده و این سریال چند سال امکان عرضاندام در تلویزیون دارد.
وی میافزاید: وقتی رقابتی وجود ندارد چرا سازندگان برای تولید باکیفیت تلاش کنند؟ از سوی دیگر دست سازندگان هم بسته است و محدودیتها و خط قرمزهایی برای تولید دارند، یعنی باید اثری بسازند که مشکلی برای پخش نداشته باشد و یک فرمول مشخص که چند شخصیت بیمنطق و سادهلوح را در جغرافیای ناکجاآباد، کارهای عجیب و غریب بکنند. در چنین شرایطی به کسی برنمیخورد، سریال پخش میشود و آگهی زیادی را هم جذب میکند و چندان هم کیفیت نهایی آن مهم نیست .
نظر شما