تحولات لبنان و فلسطین

برخورداری از مسکن مناسب نشان‌دهنده رشد اقتصادی هر جامعه است. بر همین اساس افزایش تولید مسکن به عنوان یکی از فصول اولویت‌دار برنامه‌های توسعه هر کشور قرار می‌گیرد.

 چالش بهبود مسکن روستایی

در کشور ما نیز ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام(ره) به منظور تأمین مسکن محرومان، توسعه و عمران روستاهای کشور و ساخت واحدهای مسکونی شهرها تشکیل شده است. اما آیا این نهاد توانسته پس از گذشت ۴۲ سال مهم‌ترین اهداف خود و انتظارات جامعه را به‌ویژه در خصوص تأمین مسکن برای محرومان برآورده سازد؟

آسیب‌شناسی این عملکرد ساده نیست

فرهاد بیضائی، تحلیلگر و کارشناس ارشد حوزه مسکن در پاسخ به این پرسش قدس می‌گوید: این بنیاد در بعضی از سال‌ها خوب کار کرده و عملکرد مثبتی داشته، به طوری که آمار ساخت مسکن روستایی در کشور به ۲۰۰ هزار واحد هم رسیده است؛ اما در بعضی از سال‌ها عملکردش خوب نبوده و تا سطح ۱۷ هزار واحد مسکونی روستایی هم کاهش یافته است.

وی می‌افزاید: البته در دو سه سال اخیر نسبتاً شاهد فرایند رشد در ساخت مسکن روستایی هستیم. در واقع بانک‌ها در دو سه سال اخیر نسبت به سال‌های۹۲ تا ۹۶ تسهیلات بیشتری برای ساخت مسکن روستایی ارائه داده‌اند و به همین دلیل شاهد رشد اندکی در این حوزه هستیم. البته تسهیلاتی که در دولت دوازدهم سالانه از سوی بانک‌ها برای بخش مسکن روستایی ارائه شده در مقایسه با سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۲ کمتر است.

بیضائی در پاسخ به این پرسش که بنیاد مسکن برای اینکه بتواند منشأ خدمات بیشتری در بخش مسکن روستایی در کشور شود باید چه موانعی را از پیش روی خود بردارد، می‌گوید: نخستین پرسشی که باید به آن پاسخ داده شود این است که متولی روستا چه کسی یا نهادی است تا بتواند یک مدیریت و برنامه‌ریزی منسجمی داشته باشد. برخی امور در حوزه روستا و منابعی که برای آن صرف می‌شود در قالب بنیاد مسکن است که بحث مسکن روستایی و تغییر کاربری‌ها را پیش می‌برد. یکسری منابع در اختیار وزارت جهاد کشاورزی است که برخی فعالیت‌ها را در روستا انجام می‌دهد و بخشی هم در اختیار وزارت کشور که در قالب دهیاری‌ها و فرمانداری‌ها و استانداری‌ها فعالیت می‌کنند؛ یعنی وحدت رویه‌ای در انجام امور روستایی به‌وجود نیامده و این بزرگ‌ترین مسئله و حتی پیش‌نیاز مسئله است که بنیاد مسکن باید قبل از هر چیز به این پرسش پاسخ دهد.

تا رسیدن به سطح ایده‌آل ...

مدیر بخش مرکز زلزله‌شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز به قدس می‌گوید: این بنیاد در حد توانش کار کرده اما تا رسیدن به سطح ایده‌آل جای کار دارد و اگر از لحاظ مالی بیشتر مورد حمایت قرار گیرد قطعاً می‌توانیم نتایج بهتری از آن بگیریم.

دکتر علی بیت اللهی می‌افزاید: ما به تأسی از نظام‌های غربی برای مدیریت سکونتگاه‌ها در شهرها، شهرداری‌ها را ایجاد کردیم که وجودشان هم ضرورت دارد؛ اما در سکونتگاه‌های روستایی این اتفاق نیفتاد؛ این موضوع یکی از مهم‌ترین ضعف‌های ما در زلزله و مخاطرات آن است. در ساخت‌وسازهای روستایی تا پیش از تأسیس بنیاد مسکن هیچ نهاد رسمی پاسخگویی که مثل شهرداری‌ها در شهرها پروانه ساخت و ساز بدهد و بر روند آن نظام نظارت داشته باشد، نداشتیم و بر همین اساس بود که در حوادث غیرمترقبه مثل زلزله میزان خسارت مالی و جانی به نسبت شهرها هم بیشتر بود.

وی می‌افزاید: این بنیاد به دلیل غیردولتی بودن و آزادی عملش تجربه‌های گرانبهایی بدست آورد. تجربیاتی که در بازسازی واحدهای مسکونی زلزله سال ۱۳۶۹ رودبار و منجیل به ما کمک بسیاری کرد؛ به طوری که از آن تاریخ رسیدگی به وضعیت ساخت و سازها به‌ویژه در سکونتگاه‌های روستایی به عهده بنیاد مسکن گذاشته شد.

او با بیان اینکه طبق آخرین آمار رسمی سال ۱۳۹۵ تعداد ۲۳ میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد، از این رقم نزدیک به ۱۰ میلیون واحد مسکونی حالت بنّایی – واحدهایی که با سنگ و گل احداث می‌شوند- دارند که عمده آن‌ها در روستاها هستند و استحکام کافی ندارند، می‌افزاید: بنیاد مسکن ظرفیت نوسازی ۲۰۰ هزار واحد مسکونی روستایی را دارد البته به شرط اینکه مورد حمایت قرار گیرد. 

دلایل ضعف

بیت‌اللهی درباره دلایل عمده ضعیف بودن عملکرد بنیاد مسکن در ساخت مسکن روستایی در بعضی از سال‌ها، می‌گوید: کمبود منابع مالی یکی از مهم‌ترین عوامل بوده است. به هرحال این نهادی نیست که بودجه‌اش مثل دستگاه‌ها و نهادهای دولتی برای اجرای یک برنامه مدون به طور کامل تأمین شده باشد. گاهی برنامه برای ساخت ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار واحد مسکونی تدوین می‌شود اما از آنجا که نظام بودجه‌دهی در کشور به عهده سازمان برنامه و بودجه است، گاه بودجه‌ای که به بنیاد تخصیص می‌دهد مثلاً ۱۰ درصد رقمی است که باید باشد. یعنی به‌جای ساخت ۲۰۰ هزار واحد مسکونی بودجه ۲۰ هزار واحد را تخصیص می‌دهد.

علاوه بر این، تنوع اقلیمی هم در عملکرد بنیاد مسکن تأثیرگذار است. انجام کارهای عمرانی در برخی از گستره‌های کشورمان محدودیت زمانی دارد و این گونه نیست که در طول سال انجام گیرد. مثلاً  ساخت‌وساز زمان محدودی دارد و این، پیشرفت کار بنیاد مسکن را که برنامه‌هایش به صورت استان به استان است دچار مشکل و تغییرات می‌کند. عامل سوم هم به پراکنش سکونتگاه‌های روستایی برمی‌گردد. مثلاً در استان‌های پهناوری مثل سیستان و بلوچستان، کرمان و خراسان جنوبی که از نظر ساخت و ساز هم بسیار مشکل دارند روستاهایی با جمعیت کم در اقصی نقاط آن‌ها پراکنده هستند بنابراین اجرای برنامه‌ها در این گونه مناطق عامل مهمی در کندی کار است و آخرین عامل هم مربوط به پیچیدگی و سازوکارهایی است که برای استفاده از تسهیلات بانکی به‌منظور ساخت مسکن در روستاها پیش بینی شده است. گاه برخی افراد توان بازپرداخت اقساط را ندارند و برایشان مشکلاتی پیش می‌آید و همین موضوع موجب شده عده‌ای از مردم برای مشارکت در نوسازی واحد مسکونی‌شان رغبت نشان ندهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.