اصرار و پیگیری بینظیر دولت برای دریافت اجازه مذاکره دوباره با طرفهای غربی به بهانه بازگشت آمریکا به توافق برجام و موافقت رهبر انقلاب با این امر بهشرط «لغو» تحریمها توسط آمریکا و راستیآزمایی پس از آن، دور جدیدی از رایزنیهای دیپلماتیک درباره توافقی را در پی داشت که چندین سال کشور را معطل آن کردند؛ توافقی که با دیدگاه وحشتناک «هر توافقی از عدم توافق بهتر است»، به سرانجام رسید و به خسارتبارترین توافق دهههای گذشته کشور تبدیل شد.
اگرچه از ناحیه این بیتدبیری، سالهای بسیار سختی بر مردم ایران تحمیل شد، اما گویا همین دیروز بود، در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، دقیقاً عصر سهشنبه ۲۳تیرماه سال ۱۳۹۴ حسن روحانی با افتخار پشت تریبون نهاد ریاست جمهوری ایستاد و ضمن گره زدن برجام به خیروبرکت ماه رمضان گفت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو میشود». او با تأکید اضافه کرد تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حملونقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق، و حتی تحریم تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود.
آقای روحانی نه پیش از توافق و نه پسازآن هرگز به دیدگاه کارشناسان خبره داخلی که درباره خسارتهای توافق بهشدت نامتوازن برجام نقد داشتند، روی خوشی نشان نداد، بلکه با ترشرویی و بداخلاقی منتقدان را به انواع ناسزاها نواخت و با برجستهسازی برجام، پیشرفت همه امور، از ورود سرمایه به کشور تا حل مشکلات زیستمحیطی و اشتغال و صنعت و حتی حل مشکل آب خوردن مردم و افزایش منابع آبی را به آن گره زد. طبیعی بود که این حد از اشتیاق و اظهار نیاز به امری که وابسته به اراده دشمن است، پیغام ضعف صادر کرد و شد آنچه شد.
اکنون چند هفته است که بار دیگر خبرهای تکراری از مذاکرات احیای برجام با ادبیاتی شبیه به روزهای نفسگیر تابستان ۱۳۹۴ روی خروجی رسانهها قرار میگیرد. عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه که پیشازاین امضای جانکری وزیر خارجه دولت باراک اوباما را «تضمین» برجام خوانده بود، بار دیگر از مهیا شدن شرایط برای روی کاغذ آوردن متن توافق سخن میگوید. دوباره آنچه پشت درهای بسته سالن مذاکرات میگذرد، از افکار عمومی و نهادهای مهمی چون مجلس شورای اسلامی پنهان نگهداشته شده است. معلوم نیست دیپلماتهایی که بیاطلاع از متن توافق قبلی، «تعلیق» را بهجای «لغو» تحریمها به خورد مردم دادند، اینبار چه تفسیری از واژگان مطرح در متن توافق بازگشت آمریکا به برجام خواهند داشت. بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره ضرورت «لغو تحریمها» و «راستیآزمایی» آن، اینبار خیلی روشنتر از آن است که قابل تفسیر به رأی باشد.
گروه مذاکرهکننده هستهای در مذاکرات گذشته، بارها و بارها از خطوط قرمز مشخصشده توسط رهبر انقلاب عبور کرده و شرایط اعلامی توسط ایشان برای توافقی متوازن را نادیده گرفتند تا توافقی سراسر خسارتبار رقم بخورد. اکنون در هفتههای پایانی دولتی که با شعار تدبیر و امید از مردم رأی گرفت و با توجه به کارنامه بهکلی غیرقابلقبول و ناامیدکننده هشت سال گذشته، و ضرورت تحرکی انتخاباتی برای گروه جا خوش کرده در پاستور و سعدآباد، خطر لغزش و بازی خوردن در مذاکرات و توافق نامتوازنی دیگر جدی است. زمزمههایی که از تقسیم و دستهبندی تحریمهای آمریکا و تقلیل تعهدات طرفهای مقابل در برجام به تعلیق یا لغو تحریمهای اعمالشده دوره دونالد ترامپ به گوش میرسد، در کنار آنچه از چندمرحلهای شدن برداشتن تحریمها توسط ایالاتمتحده شنیده میشود، یا خطرناکتر از آن صحبت از «دورهای» شدن تعلیق یا لغو تحریمها توسط آمریکا بهصورت تعلیق دورههای چندماهه که هر بار نیازمند امضای رئیسجمهور آمریکا باشد، ضرورت توجه جدی همگان بهخصوص مجلس شورای اسلامی بهاحتمال تکرار خسارتهایی که قطعاً جبرانناپذیر خواهد بود را دوچندان میکند.
در دنیا مسبوق به سابقه است و در انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا نیز، زمانی که نهاد قانونگذاری درباره اقدامهای ضد امنیت ملی ترامپ احساس خطر کرد، با مصوباتی راه خسارت تصمیمات رئیسجمهور ایالاتمتحده در روزهای پایانی حضورش در کاخ سفید، سد شد. به نظر میرسد، در ایران هم مجلس شورای اسلامی میتواند با تصویب طرحی فوریتدار جلو تکرار فاجعهای دیگر در روابط خارجی ایران را بگیرد. این امر میتواند اقدامهایی از منع اتخاذ تصمیمهای مهم جدید و تحمیل تعهدات خطرناک بر کشور تا وادار ساختن دستگاه دیپلماسی به ترمیم گروه مذاکرهکننده بهگونهای که خطر تکرار اشتباهات گذشته از میان برود یا دستکم کاهش یابد را در بربگیرد.
«آزموده را آزمودن خطاست». آمریکا که نشان داده به تعهداتش پایبند نیست، با حضور دوباره در برجام بهراحتی میتواند از مزایای مکانیسم ماشه برای بازگرداندن قطعنامههای ضد ایرانی تعلیق شده نیز بهره ببرد و کشور را در شرایط بدتری قرار دهد.
نظر شما