قدس آنلاین: علی مطهری در گفتوگویی با مهر شرکت کرده است. گزیدهای از این مصاحبه به شرح زیر است:
* ستاد انتخاباتی تشکیل ندادهام و مقری ندارم. اما تعدادی افراد هستیم که دور هم جمع میشویم و کارها را هماهنگ میکنیم. کارگروههای مختلفی هم مشغول کار هستند.
* معتقدم باید کابینه ائتلافی باشد. روشی را که در دولتهای گذشته وجود داشته قبول ندارم. هر گروهی که روی کار میآید مسئولان قبلی را به طور کلی کنار میگذارد و افراد خود را سر کار میآورد؛ این رفتار به نفع کشور نیست. باید از همه افراد شایسته استفاده کنیم. هر فردی که در انتخابات پیروز شود، رقیبش هم توانسته بخشی از رأی مردم را جلب کند، لذا باید به تناسب رأی رقیب، از افراد آن حزب و گروه نیز استفاده شود.
*معتقدم اختلافی که بین گروههای سیاسی وجود دارد، آنقدرها جدی نیست. اصولگرایان و اصلاحطلبان در اصول و مبانی فکری اختلاف جدی ندارند. وقتی همه در دولت حضور داشته باشند، کارشکنیها به شدت کاهش مییابد.
*بله، رئیسجمهور باید این قدرت را داشته باشد که این افراد را کنار هم قرار دهد. همیشه اختلاف وجود دارد، ولی فکر نمیکنم این اختلافها مانع کار و فعالیت دولت باشد. رئیسجمهور میتواند تعادل ایجاد کند. اصولگرایان به موضوعاتی مانند آزادی بیان و حقوق شهروندی اهمیت نمیدهند اما اصلاحطلبان به این امور اهمیت میدهند. از سوی دیگر اصولگرایان در مسائل فرهنگی جدیتر هستند.
* روحانی میخواست افرادی نزدیک به خودش در کابینه حضور داشته باشند که مطیع باشند و مشکلی برایش ایجاد نشود. البته ضرورتی ندارد که از تندروهای این دو گروه استفاده شود. معتدلها رجحان دارند.
*سفرهای استانی را در شرایط کرونایی امروز مؤثر و بلکه درست نمیدانم. برای تعیین شعار انتخاباتی هم دیر نشده است.
*من ۱۲ سال نماینده مجلس بودم. چند سال هم نایب رئیس مجلس بودم. به نظرم نایب رئیسی پست اجرایی محسوب میشود. در رتبهبندیهای اداری نیز نواب رئیس مجلس رتبه بالاتری نسبت به وزرا دارند. علاوه بر این اساساً مسئله مدیریت بیشتر از یک امر ذاتی است.
*برای حل مشکلات اقتصادی جلسات متعددی با برخی کارشناسان و مسئولان دارم. در مورد مسئله بورس در حال بررسی و بحث و گفتگو هستیم. نمیخواهم نتیجه نهایی را الان اعلام کنم. بعداً حتماً خواهم گفت. در موضوع افزایش نقدینگی، خودم شخصاً به نتایجی رسیدهام و در حال مشورت با کارشناسان هستم. معتقد نیستم که یک رئیسجمهور باید اقتصاددان باشد. حتی با این موضوع مخالفم، زیرا رئیسجمهور اقتصاددان میخواهد نظرات خود را اجرا کند که ممکن است اشتباه باشد. باید هر حوزه را به متخصصان خود بسپاریم. آقای خاتمی اقتصاددان نبود اما دولت ایشان در امور اقتصادی موفقیت نسبی داشت. چون کار را به متخصصان میسپرد. البته رئیسجمهور باید به امور اقتصادی آشنا باشد تا سرش را کلاه نگذارند. اما اینکه در تمام حوزهها حتماً یک نظریه داشته باشد به نظرم چنین چیزی درست و بلکه مقدور نیست. رئیسجمهور باید در چارچوب اسناد بالادستی یعنی برنامههای ۵ ساله توسعه، سیاستهای کلی و چشم انداز سال ۱۴۰۴ عمل کند. میتواند طرحهایی برای ایجاد اصلاحات فوری داشته باشد و آنها را در قالب لایحه به مجلس ارائه کند. اما اینکه خودش لزوماً راهی برای مشکل بورس و نقدینگی و مانند اینها داشته باشد ضرورتی ندارد، باید تابع نظر متخصصان باشد.
*ریشه اصلی افزایش نقدینگی، عملکرد بانکهاست. به جای اینکه تسهیلات را به تولید بدهند، به بخش خدمات و دلالی میدهند. این اقدام پایه پولی کشور را تقویت کرده و باعث افزایش نقدینگی و سپس افزایش تورم میشود. این مشکلات ناشی از عملکرد وزارت اقتصاد و بانک مرکزی است که نظارت کافی بر بانکها ندارند.
مشکلات اقتصادی در دو حالت باید پیگیری شود، حالت اول اینکه مذاکرات وین به نتیجه رسیده، تحریمها برداشته شده و برجام احیا شود و گشایشهایی به وجود آید. حالت دوم این است که تحریمها با همین شرایط ادامه پیدا کند. برای هر دو حالت برنامههایی داریم.
*اگر برجام به نتیجه برسد مردم احساس خواهند کرد که راهی برای گشایش اقتصادی باز شده است، برای ادامه این راه انگیزه بیشتری برای مشارکت در انتخابات پیدا میکنند. اجرای برجام طبعاً به نفع کاندیداهایی خواهد بود که از ابتدا طرفدار برجام بودند.
*اگر برجام احیا شود طبعاً در رأی بنده هم تأثیرگذار است چون من از ابتدا از برجام دفاع کردم و معتقدم برجام توافق خوبی بوده است و ما باید از ابتدا بهتر عمل میکردیم. از ابتدا میتوانستیم به گونهای عمل کنیم که از امتیازات برجام بیشتر استفاده کنیم اما چون در کشور دودستگی بود و عدهای نمیخواستند برجام اجرا شود، موانعی ایجاد کردند و اجازه سرمایهگذاری در داخل کشور ندادند و مثلاً شرکتهای آمریکایی را محروم کردند.
*برجام توافقی است که هر کسی رئیسجمهور شود باید آن را حفظ کند. نیازی نیست در خودم مزیتی ببینم. برجام به نفع ماست. تحریم تسلیحاتی را از بین برد و در سال ۲۰۲۳ تحریم دیگری را از بین میبرد، در سال ۲۰۲۵ ظاهراً در موضوعات موشکی آزادتر میشویم و در سال ۲۰۳۰ سطح غنیسازی ما آزاد میشود. نگرانی اسرائیل از احیای برجام به خاطر این است که برجام به نفع ایران است.
* اگر در آینده طرف غربی و آمریکایی دوباره نقض پیمان کند، ممکن است شرایط جدیدی پیش بیاید ولی فعلاً در کشور حرف واحدی است. وضعیت خوبی داریم. مثل اوایل برجام نیست که عدهای میگفتند برجام خیانت به کشور است و بدون رضایت رهبری امضاء شده و باید پاره شود. الان کار راحتتر از گذشته است.
*ممکن است، زیرا مزیتهایی در من وجود دارد که در این افراد (ظریف یا لاریجانی) وجود ندارد. در حوزههایی بنده وارد شدهام که اینها وارد نمیشوند. لذا این احتمال وجود دارد که بنده رأی بیشتری داشته باشم. اینها مرد برخی میدانها نیستند. البته باید به نظرسنجیها نگاه کرد و دید در نهایت و در روزهای آخر رأی با چه کسی است.
*نامزد انتخابات ریاست جمهوری در صورتی کاندیدای پوششی خواهد بود که از ابتدا تصمیم گرفته باشد که بیاید و بعداً به نفع فرد دیگری کنار بکشد. این کار درست نیست. اقدام درست سیاسی و انتخاباتی این است که در پایان تبلیغات انتخاباتی، نامزدهای همفکر بررسی کنند رأیشان در چه حدودی است و برخی به نفع دیگری کنار بروند. حساب و کتاب میکنند و به نفع هم کنار میروند.
*ظریف اگر رای بیاورد باید یک معاون اول قوی برای خودش انتخاب کند که اجرایی باشد، زیرا خودش فرد اجرایی نیست و پوست کلفت هم نیست. باید یک مقدار پوست کلفت شود. رئیسجمهور باید مقاومتر باشد و از جا در نرود و در مقابل حملاتی که به او میشود استوارتر باشد. اما چون ایشان به نظر رأیآور میرسد ممکن است نظر برخی گروهها به آقای ظریف باشد.
*آقای لاریجانی فردی باتجربه و با سابقه خوب است. فرد باهوش، باتقوا و بااخلاقی است. در اینها شک و تردیدی وجود ندارد ولی بعضی از حوزههایی که بنده وارد میشوم و میگویم باید اصلاح شود از ایشان برنمیآید و ایشان آدمی نیست که وارد این حوزهها شود. در مجلس هم اینگونه بود. مثلاً بنده وارد موضوع قتل ستار بهشتی شدم اما ایشان حاضر به چنین کاری نبود. بنده وارد موضوع حصر خانگی شدم و ایشان حاضر نبود و نیست وارد چنین حوزههایی شود، در حالی که این حوزهها که به حقوق ملت برمیگردد مهم است.
*اصلاحطلبان اعتقاد داشتند آقای لاریجانی با لیست امید به مجلس وارد شده است اما از فراکسیون امید حمایت نکرده است. من این انتظار را که اگر کسی در لیست امید بوده وقتی وارد مجلس شد نیز لزوماً باید در فراکسیون امید باشد قبول ندارم. اخلاقاً بهتر است کسی که در لیست امید بوده در فراکسیون امید باشد اما اگر کسی از این لیست خارج شد و رفت فراکسیون مستقلان خیانت و جنایت نکرده است. متاسفانه گفتمانی در ابتدای مجلس دهم شکل گرفت که میگفتند کسانی که از فراکسیون امید به فراکسیون مستقلان رفتند خائن و منافق هستند و لذا روابط فراکسیون امید و مستقلان تیره شد و در بسیاری از مواقع که میتوانستند همکاری کنند و طرف مقابل را شکست دهند این کار را انجام ندادند. کمکم مستقلان هم به سمت اصولگرایان متمایل شدند.
این، سیاست خوبی نبود. البته اخلاقاً بهتر بود افرادی که در لیست امید بودند در همین فراکسیون بمانند، همین کاری که من کردم. من اصلاحطلب نبودم اما اخلاقاً درست نبود که از این فراکسیون بیرون بروم. حتی به من پیشنهاد دادند که شما بیایید فراکسیون مستقلان را تشکیل دهید و رئیس فراکسیون شوید، ولی من قبول نکردم و گفتم اخلاقاً درست نیست. البته به افرادی که از این فراکسیون خارج شدند ایراد مهمی وارد نمیدانم.
*( آقای لاریجانی در برابر شورای نگهبان و هیات عالی نظارت) ایستادگی کافی نکردند و تسلیم شدند. اگر میخواستند ایستادگی کنند نباید اجازه میدانند هیئت عالی ایراد بگیرد و مصوبات مجلس را بررسی کند و دو لایحه مرتبط با FATF به آن سرنوشت دچار شود. این هیات مانند شورای نگهبان مصوبات مجلس را بررسی میکند و این خلاف قانون اساسی است. همه هم قبول دارند که این، کاری غیرقانونی است. الان در مجلس یازدهم هم زمزمه این مطلب هست و ۱۵۰ نماینده نامهای در این خصوص به آقای جنتی نوشتند. افراد فقط به خاطر اینکه در آیین نامه مجمع این موضوع ذکر شده و به امضای رهبری رسیده است میگویند ما نمیتوانیم حرفی بزنیم. باید بروند وقت بگیرند و با رهبری صحبت کنند. طبق قانون فقط شورای نگهبان میتواند بر مصوبات مجلس نظارت کند و ورود هیات عالی نظارت غیرقانونی است.
رهبری حرف بنده را در یک خبرگزاری دیده بودند، پیغام دادند که نظرتان را در این موضوع بنویسید و بنده برای ایشان نوشتم که به نظر من این اقدام مجمع تشخیص برخلاف قانون اساسی است. راه حل دادم که اگر مجمع حرفی در این زمینه دارد که فلان ماده منطبق بر سیاستهای کلی نیست، میتواند زمانی که طرح یا لایحهای بررسی میشود نماینده او در جلسات کمیسیون مربوط حضور یافته و نظر مجمع را اعلام کند. در صحن علنی مجلس نیز حضور یافته و نظرات خود را اعلام کنند. اما زمانی که نمایندگان رای دادند همه چیز تمام است و امکان بررسی مصوبه مجلس در مجمع وجود ندارد.
*روابط فراکسیون امید با دولت خوب نبود. فراکسیون امید یک جاهایی مقابل دولت کوتاه آمد. به عنوان مثال در ماجرای استیضاح وزیر کشور. البته این استیضاح فراکسیونی نبود و برخی اصولگرایان نیز آن را امضا کردند، اما شخص آقای عارف به دنبال این بود که این استیضاح انجام نشود و فردی را مأمور کرده بود که امضاها را پس بگیرد گرچه ۲۴ نفر بر امضای خود استوار باقی ماندند. معتقد بودیم در ماجرای آبان ۹۸ به دلیل اینکه عدهای کشته شدند، مجلس نباید ساکت باشد، باید مردم احساس کنند که در داخل حکومت عدهای حرفهای آنها را میزنند. عدم اقتدار مجلس دهم چندان مرتبط با فراکسیون امید نبود چون فراکسیون امید اکثریت نبود.
*بنده با شکلگیری شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا به صورت موقت و چند ماهه در آن شرایط خاص مخالفتی نداشتم. پس از اینکه عمر این شورا طولانی شد، اعتراض کردم. متأسفانه در بعضی موضوعات که تصویب آن فوری نبود و مجلس هم میتوانست ورود کند این شورا ورود میکرد.
*(دولتی که به ریاست آقای لاریجانی تشکیل شود از دولت آقای روحانی ) قویتر خواهد بود. فکر میکنم دولت معتدل تشکیل شود البته اگر انتخاب شوند. ان شاءالله که انتخاب نمیشوند و بنده برنده انتخابات میشوم.
*طبق قانون اساسی و روی کاغذ، رئیسجمهور اختیارات کافی دارد اما در عمل در کار دولت و رئیسجمهور دخالت میشود و رئیسجمهور نمیتواند آنطوری که دلش میخواهد عمل کند. در عمل، در بسیاری از موارد دخالت میشود. در سیاست خارجی، فروش نفت و دور زدن تحریمها دخالت میشود به طوری که مثلاً وزارت نفت اطلاع پیدا نمیکند.
* دولت آقای روحانی خیلی مطیع است و خیلی در کارهایش دخالت میکنند اما دولت آقای هاشمی و احمدینژاد در اواخر، تا این حد اجازه نمیدادند در کار دولت دخالت شود. هر چه جلو آمدیم و در هفت سال اخیر دخالتها بیشتر شده است. به نظر من، آقای روحانی در ابتدا عقبنشینی کرد و باعث شد عدهای سوار کار شوند.
*این اختیارات الان برای رئیسجمهور وجود دارد، از او سرقت کردهاند، باید به جای خود برگردد. مثلاً نمیتواند تشکیلاتی به موازات وزارت نفت وجود داشته باشد. همه امور اجرایی باید از کانال دولت انجام شود. از ابتدا اجازه دخالت نخواهم داد. در حال حاضر برخی نهادها پای خود را از حقشان فراتر گذاشتهاند. اگر از ابتدا اجازه برخی دخالتها را ندهید، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. آقای روحانی ابتدا که میخواست فهرست وزرا را به مجلس ارائه دهد، هماهنگیهایی را انجام داد و بعد گفتند فلان وزیر انتخاب دهم یا بیستم ایشان است.
وقتی فرد مایل است که اقتدار نداشته باشد و به جای اینکه فهرست وزرا را مستقیم به مجلس بفرستد، فهرست را اینطرف و آنطرف میفرستد که نظرخواهی کند، آخرش همین میشود. وقتی راه را برای دخالت باز کنید، افراد از دخالت در قدرت خوششان میآید. به نظر من، اشکال از خود شخص و بعضی از رؤسای جمهور است.
*من معتقد به دولت مقتدر هستم ولی این افراد(ظریف یا لاریجانی) با توجه به سوابقشان ممکن است در بسیاری از جاها کوتاه بیایند. سعی میکنم بسیاری از این مسائل، پشت پرده با گفتگو و ریشسفیدی حل شود. آخرین مرحله تنش است.
اقتدار به معنای بیگدار به آب زدن نیست، باید با سیاست کارها انجام شود. مثلاً ممکن است رئیسجمهور بخواهد با مردم حرف بزند و این مشکلات را توضیح دهد. اما مشکل این است که صدا و سیما اصلاً حرفهای رئیسجمهور را پخش نمیکند. معنا ندارد که رئیسجمهور سخنرانی کند و صدا و سیما فقط آن قسمتهایی را که دوست دارد پخش کند. این موضوعات با گفتگو با رهبری قابل حل است چون صدا و سیما میگوید ما زیرمجموعه رهبری هستیم و از جای دیگری دستور میگیریم درحالیکه اینطور نیست و رهبری میفرمایند من فقط رئیس صدا و سیما را انتخاب میکنم و در جزئیات دخالتی ندارم اما صدا و سیما به سلیقه خود عمل میکند.
هر کسی که رئیس جمهور میشود باید اول مشکلش را با صدا و سیما حل کند. نمیتوان به این صورت ادامه داد. قضیه صف مرغ را صدا و سیما دامن زد. مشخص است برنامه چیست. فیلم علیه وزارت خارجه میسازند. مگر ما دو حکومت داریم. این مشکلات قابل حل است. باید بروند نزد رهبری و این مشکلات را حل کنند.
*نه، منوط نیست، چون همه باید طبق قانون اساسی عمل کنند. وظیفه هر فرد و نهادی مشخص است. من وعدههایم را انجام خواهم داد. اجازه دخالت نخواهم داد زیرا باید از اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی دفاع کنم. اگر کسانی تخطی کردند ممکن است تنشی هم پیدا شود ولی به نفع مردم حل میشود.
*آقای روحانی بیشتر شعار میدهد. جایی که بخواهد بایستد، حداکثر یک مَتَلَک به نهادی میگوید و رد میشود. ما نیاز به متلک نداریم. صحبت نمیکنیم، عمل میکنیم و اجازه دخالت نمیدهیم.
*قطعاً دولت کوتاهی داشته است، باید زودتر به فکر میبودند و برنامهریزی میکردند. هیچ بهانهای قابل پذیرش نیست ولی حالا که این مشکل در کشور ایجاد شده، صدا و سیما باید به آن دامن بزند؟ یا به حل آن کمک کند؟ اینکه صدا و سیما دائم نشان دهد که صف مرغ تشکیل شده و مردم در شرایط کرونا در این صفها حضور دارند و بیبیسی نیز دائم همین تصاویر را منعکس کند، کار درستی است؟ باید مطالب در حد خودش گفته شود اما اینکه هر شب صفهای طویل مردم نشان داده شود، کار درستی نیست. در خیلی از شهرستانها اصلاً صفی وجود نداشت و مشکل مرغ نبود.
*سختگیری در این زمینه را قبول ندارم ولی معتقدم امور فرهنگی نباید رها باشد و باید نظارتی وجود داشته باشد. دولت اسلامی نمیتواند نسبت به این مسائل بیتفاوت باشد. اما اینکه این نظارت چگونه باشد، قابل بحث است. ورود در تخلفات جزئی را قبول ندارم. معتقدم مسئله حجاب، مسئله کشور ما نیست و مردم در مجموع رعایت میکنند.
انتهای پیام/
نظر شما