کمکم با نزدیک شدن به پایان مهلت قانونی شورای نگهبان در بررسی و تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری (۳۰ اردیبهشت) و گمانههای مطرح شده در مورد نامزدهای عبور کرده احتمالی از این فیلتر، آرایش احزاب و جریانهای مختلف برای رقابت در ماراتن سیاسی بزرگ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ تا حدی روشنتر میشود. در حالی که به نظر میرسد جریان اصولگرا با اعلام نامزدی سیدابراهیم رئیسی در نهایت بر محوریت وی به اتحاد خواهند رسید، در جبهه اصلاحطلبان فضا کاملاً متفاوت است.
راهبرد گروه اصلاحات برای حضور در انتخابات این بود که در ابتدا تلاش شد وزیر خارجه دولت روحانی را به عنوان یگانه گزینه وارد گود رقابت کنند، ولی پس از افشای فایل صوتی محمدجواد ظریف از سوی دفتر بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و امتناع هوشمندانه وی برای حضور در انتخابات، برنامهریزی اصلاحطلبان دچار تغییر شد. همچنین مانور انتخاباتی روی سیدحسن خمینی هم با اعلام بیمیلی وی مواجه شد و به شکست کامل انجامید. در این شرایط که اصلاحطلبان مهره دیگری برای رو کردن ندارند و دیگر نامزدهای آنها از جمله جهانگیری، لاریجانی و پزشکیان هم شانس کمی برای رأی آوری و کسب اعتماد مردم دارند، آنها «پلن بی» خود را کلید زدند. این نقشه آنگونه که نهاد اجماعساز اصلاحطلبان پیشتر مصوب کرده، نامنویسی بیشترین تعداد نامزد در انتخابات است.
آذر منصوری سخنگوی جبهه اصلاحات پیشتر گفته بود همه نامزدهای جبهه اصلاحات ایران برای حضور در رقابتهای انتخاباتی ١۴٠٠ ثبتنام میکنند و تصمیمگیری این جبهه برای رسیدن به نامزدی واحد به بعد از ایام ثبتنام موکول شده است. جبهه اصلاحات ایران (نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان) هم مصوب کرده بود هر ۱۴ نامزد ابتدایی مد نظر آنها میتوانند در انتخابات دوره سیزدهم نامنویسی کنند که در عمل حتی تعداد ثبت نامیها از این هم فراتر رفته تا جایی که شاهد نامنویسی ۱۸ چهره اصلاحطلب بودیم.
به غیر از عدم تجانس و نبود مهره ای اثرگذار که نامنویسی فلهای نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات را توجیه پذیر میکند، عاملی دیگر نیز در اتخاذ این راهبرد تأثیرگذار است. آنها در حالی این طراحی سیاسی را از آستین بیرون آوردند که خود هم بهخوبی میدانند بسیاری از نامزدهای مد نظرشان به دلایل مشخص توسط شورای نگهبان از گردونه رقابت حذف خواهند شد. پس سر دیگر این بازی اصلاحطلبان میتواند به منظور اعمال فشار بر شورای نگهبان برای امتیازگیری و تأیید صلاحیت نامزدهایشان باشد.
اما قسمت جالب داستان آنجاست که با وجود لشکر اصلاحطلب که برای رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ اعلام آمادگی کردهاند، این طیف به نظر، باز هم تمرکز اصلی خود را روی «علی لاریجانی» به عنوان «نامزد اجاره ای» این دوره گذاشته است. برخی تئوریسینهای اصلاحات پیشتر معتقد بودند اگر این جبهه، لاریجانی را به عنوان نامزد نهایی خود معرفی کند، با افزایش اختلافات، دیگر عملاً چیزی از اصلاحات باقی نخواهد ماند؛ بهخصوص که طیف مقابل در نقطه ضعف «نامزد رأیبیار نداشتن» ما حسابی مانور خواهند داد. وقتی این دو فاکتور یعنی نامنویسی تعداد زیاد نامزد و تمرکز اصلاحطلبان روی کاندیدای اجاره ای را کنار هم میگذاریم به یک نتیجه واضح میرسیم؛ اینکه اصلاحطلبان هم به درستی میدانند و عملاً اذعان میکنند که تمام سرمایههای اجتماعی و سیاسی آنها از دست رفته است. بازی با مهرههای متعدد و شمار معتنابهی نامزد که به گفته خانم منصوری قرار است بعد از مناظرات همه آنها کنار بروند، نمی تواند ائتلاف «اصلاحات و اعتدال را از مسئولیت پاسخگویی در آستانه انتخاباتی مهم برهاند. آنها توجیه و فرافکنی خواهند کرد و دوباره وعده خواهند داد؛ اما کارنامه مردودی آنها در هشت سال گذشته، خار در چشم و استخوان در گلوی مردم است.
نظر شما