به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، کمتر شاعری است که عیار ذوق و قریحه خود را در بیان ارادت به امام هشتم نسنجیده باشد؛ به ویژه شاعران آیینی و دینی که در وصف امام رضا(ع) اشعار بسیاری سرودند و خلوص نیت و احساسات درونیشان را ضمیمه کلمات کرده و به آستان حضرت فرستادهاند. اتفاقی که عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانهسرا معتقد است بیش از حد در آن غرق شدیم و ما را از ابعاد شخصیت والای حضرت غافل کرده است و این فرصت مغتنمی است که میتوان از آن برای تعلیم و تربیت بهره گرفت.
در ادامه گفتوگوی قدس را با این شاعر پیرامون تفاوتهای میان اشعار رضوی و دیگر اشعار آیینی به فراخور همجواری با حضرت و تأثیر آن بر شاعران و خلق مدایح گوناگون میخوانید.
کاکایی با اشاره به این که در مجموع تفاوتی میان موضوعات آثار دینی نیست که منجر به تأثیرات متفاوتی شود، میگوید: به نظرم در مجموع تفاوتی میان موضوعات آثار دینی نیست که بگوییم منجر به تأثیرات متفاوتی میشود. به طور کلی گرایشی در شعر مذهبی و آیینی به مدایح ائمه وجود دارد که امام رضا(ع) بیشتر طرف توجه است چرا که یکی از بقاع متبرکه ایرانی است و حس میهنی هم جدای از حس دینی و مذهبی پشتوانه این اتفاق است. همه اینها باعث شده که دردلها و سخنها با آثاری رضوی بروز کند.
وی در ادامه می افزاید: البته به دلیل برپایی مراسم محرم در رثای اباعبدالله(ع) اشعار بسیاری سروده شده اما در آثار دینی ما و در بین ائمه اطهار بیشتر به امام رضا(ع) و امام حسین(ع) توجه میشود. مثلاً در خصوص امام باقر(ع) یا امام جعفر صادق(ع) ندرتاً شعری سروده شده مگر درخواستی از سوی سازمان و یا نهادی باشد که کاری شکل بگیرد و من کمتر در میان شعرا به خصوص شاعران جوان دیدهام که در مدایح ائمه به همه ائمه اطهار بپردازند. به طور مثال درباره امام حسن عسکری(ع) جز در خصوص تولد یا وفات ایشان کمتر پیش میآید شعری سروده شود اما راجع برخی شخصیتها همچون حضرت زهرا(س)، پیامبر(ص)، امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و ... میبینیم که بیشتر طرف توجه هستند.
این شاعر در اهمیت تاثیرگذاری این همجواری در سرودن اشعار میافزاید: اما اینکه چه تأثیری میگذارد بستگی به درکی دارد که از امام رضا(ع) در شعر جاری و ساری است. به طور مثل رفعت و مهربانی و علم حضرت بیشتر طرف توجه است و تا جایی که در تاریخ نقل شده بر مباحثههای علمی ایشان، رئوف بودن و بحث غربت و موضوعاتی از این دست تأکید شده است و طبیعتاً روی جامعه تأثیر اخلاقی دارد و هرچه زاویه دید قویتر و نگاه به آن عمیقتر باشد اشعار بهتری سروده خواهد شد. البته بگذریم از موضوع مدایح که بیشتر شبیه مدایح سلاطین است. در حالی که اگر آثار بزرگان سده دهم و یازدهم را ببینید متوجه تفاوت آنها خواهید شد.
در انتقال میراث فکری و فلسفی ائمه به جامعه فقر دانش وجود دارد
این ترانه سرا با تاکید بر این که شعرا در مدایح بسیاری صرفاً بذل و بخشش و قدرت ائمه را ستودهاند در حالی که وجود و صفات معنوی ائمه است که تفاوت ایجاد میکند، میگوید: اگر شعر حاوی این مسائل باشد قطعاً تأثیر اخلاقی هم روی جامعه خواهد داشت. در مجموع فقر دانش نسبت به شناخت ائمه در انتقال میراث فکری و فلسفی آنها به جامعه وجود دارد.
وی با تأکید بر اینکه شعر رضوی یک تعریفی دارد به قدس آنلاین می گوید: برهمین اساس شعر رضوی باید تعلیمی و ارشادی باشد نه شعر احساسی! امروز غالباً این جنس اشعار احساسی است. من فکر میکنم تفاوت شعر دینی و آیینی با آثار دیگر شاعران این است که جنبه تعلیمی ـ ارشادی دارد و باید نقش مفیدی در تربیت و آموزش جامعه داشته باشد نه این که فرد به گونهای حضرت زهرا(س) را توصیف کند که گویی راجع به مادر خودش شعر میگوید یا جوری راجع به امام رضا(ع) حرف بزند که انگار درباره دوست یا پدرش صحبت میکند.
شعر آیینی که فقط بیان احساسات نیست!
کاکایی در ادامه تصریح می کند: فقط ابراز عشق و علاقه و شبیه به آنچه که در نغمات مذهبی و نوحهها و مدایح که در مساجد و تلویزیون پخش میشود کافی نیست. اگر به مضامین اشعار مداحان معروف تهران دقت کنید میبینید هیچ مسئلهای از انتقال و آموزش میراث فرهنگی و فکری در آن نیست جز بیان برهنه احساسات! یعنی طرف فقط میخواهد بگوید من کشته مرده و سوخته توام، من به خاک افتاده توام. اینکه بیان احساسات است؛ در حالی شعر آیینی که فقط بیان احساسات نیست!
این شاعر با بیان این که اگر قرار است شعر آیینی مثبت و مفید باشد باید حاوی دانش و آموزش باشد تصریح کرد: اما اگر قرار است که عوام با آن فقط گریه، ناله و یا شادی کنند به اعتقاد من ارزش پرداختن ندارد. البته این بدان معنا نیست که بگویم وجودش بیاثر است، طبیعتاً وجود آن هم تأثیر دارد اما نباید همه ادبیات آیینی ما این باشد که متأسفانه شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این سطحی نگری در اشعار و مدایح در نتیجه عدم دسترسی به منابع تاریخی به وجود آمد، می گوید: در شاعران آیینی و مداحان ما خلاقیت وجود ندارد. چرا نباید به منابع دسترسی داشته باشند؟ بهرحال منابع علمی فراوانی راجع به ائمه وجود دارد. اما بحث من این است کسی که شاعر است و سپس میخواهد تخصص شاعر مذهبی، آیینی و دینی و یا هر عنوان دیگری را بگیرد لازمهاش طی کردن پروسه مطالعاتی است.
وظیفه شاعر آیینی و مذهبی این است که منابع مطالعاتیاش را بالا ببرد
کاکایی ادامه می دهد: ما شاعران آیینی مانند ناصرخسرو، سنایی و مولانا داریم که پرمطالعه بودند و منابع علمی فراوانی را میخواندند. حداقل بسیاری از شعرای مذهبی ما قرآن و نهج البلاغه را میدانستند و اطلاعات و اشراف مولانا روی قرآن بینظیر است. البته قصد من مقایسه نیست، اما وظیفه شاعر آیینی و مذهبی این است که منابع مطالعاتیاش را بالا ببرد. اما اگر قرار باشد قربان صدقه شخصیت برود و همان احساسات و عواطفی که در اشعار عاشقانهاش ظهور و بروز پیدا میکند را خرج ائمه هم کند این که شعر آیینی نیست!
به گفته کاکایی؛ نغمات و نوحههای مذهبی بحث دیگری است که کلاً این مجموعه را هم باد برده و تماماً به سمت عوامانه حرف زدن، تکرار کلمات و تسلیم ریتم شدن رفته است؛ مانند همان اتفاقی که در ترانههای پاپ افتاده و کلمه تابع ریتم شده است. شما میبینید گاهی اوقات مداح بالا و پایین میپرد و مدام یک کلمه را تکرار میکند و فایدهگرایی، استفاده معقول، طرح اندیشه اصلاً در اینها وجود ندارد و دیگر هیچ چیزی جز تحریک احساسات در شعر نغمه و مدایح دیده نمیشود.
این شاعر تأکید می کند: در حالی که قصاید، مثنویها و اشعاری که گذشتگان ما راجع به مذهب، دین و ائمه اطهار گفتند بینظیر است و حداقل اینها معراج نامههای شعرای بزرگ را بخوانند که چطور به موضوع معراج پیامبر پرداختهاند. اما کدام شاعر روزگار ما این مقدار عمیق به این مسائل نگاه میکند. وقتی دفاتر شعر مذهبی را ورق میزنید غالباً ابراز احساسات متعارفی را که در شعرهای عاشقانه هست، صرف ائمه هم کردهاند و به نظر تواناییشان همین است و همان تجربهها را اینجا هم پیاده میکنند.
حضرت امام رضا(ع) پایهگذار گفتمان مذهبی است
کاکایی می گوید: به نظرم پرداختن به این موضوعات برای شاعر آیینی سخیف است و باید راجع به معارف اهل بیت و امام رضا(ع) پرداخت. ایشان شخصیت مهمی در تاریخ مذهب شیعه است. حضرت رضا(ع) شخصی بود که با افراد بیاعتقاد به دین و مذهب بحث میکرد و پایه گذار گفتمان مذهبی بوده است. به نظر شما نباید میراث فکری چنین شخصیتی را به نسل معاصر انتقال داد؟ ایشان که فقط صاحب چند کبوتر و یک پنجره فولاد نیست و شخصیت عظیمی است.
وی در واکنش به اینکه مداحان تحت تأثیر ذائقه مردم در تحریک صرف احساسات قرار گرفتهاند، می گوید: «شد غلامی که آب جوی آرد/ جوی آب آمد و غلام ببرد!» اینها نباید دنبال مردم بدوند بلکه مردم باید دنبال اینها راه بیفتند. اینها میتوانند مدها و مدلها را ایجاد کنند و نباید خودشان را در حد ذوق عامه پایین بکشند.
انتهای پیام/
نظر شما