تحولات لبنان و فلسطین

حجت الاسلام مهدی فصیحی، پژوهشگر حوزه اخلاق و عضو پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر در سومین جلسه از سلسله نشست های نقد و بررسی مسائل این حوزه گفت: اخلاق مکمل فقه در موضوع امر به معروف و نهی از منکر است.

اخلاق مکمل فقه در موضوع امر به معروف و نهی از منکر است

به گزارش قدس آنلاین به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور، سومین جلسه از سلسله نشست های نقد و بررسی مسائل امر به معروف و نهی از منکر با موضوع نسبت فقه و اخلاق در مسئله امر به معروف و نهی از منکر با ارائه حجت الاسلام مهدی فصیحی، پژوهشگر حوزه اخلاق و عضو پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر ستاد و با حضور جمعی از مسئولان ستاد و همچنین منتقدان و صاحب نظران برگزار شد.

حجت الاسلام فصیحی در ابتدای نشست اظهار داشت: حدود دو سال پیش فعالیت در پژوهشکده امر به معروف را آغاز کردیم و گروه «اخلاق و معنویت» را در این پژوهشکده تشکیل دادیم. به جهت رویکرد سکولاری که نسبت به اخلاق هست، به این نتیجه رسیدیم که هر جا سخن از اخلاق هست عبارت معنویت هم به آن اضافه شود. بنای ما این است که آموزه های اسلامی را یکبار از منظر اخلاقی بازخوانی کنیم. در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر نگاه فقهی بیشتر از سایر حوزه ها غلبه دارد و احساس کردیم که نکات ظریف اخلاقی در خصوص این آموزه باید کاویده شود. بنایراین پیشنهاد ما این بود که یکبار بحث امر به معروف و نهی از منکر را با نگاه اخلاقی بررسی و بازخوانی کنیم تا ظرافت های آن پیدا شود.

وی افزود: در حوزه اخلاق سه دانش وجود دارد که در چند دهه اخیر در آنها پیشرفت های خوبی داشتیم. اگر می خواهیم یک بحث اخلاقی دقیق داشته باشیم باید از ظرفیت این سه دانش استفاده کنیم. یک حوزه روانشناسی اخلاق هست که شدیدا سکولار است و بر اساس روش و متدولوژی کار می کند و دنبال پیش بینی، تبیین، تحلیل و تفسیر است، یعنی همان منطقی که در روانشناسی داریم. ما باید از ظرفیت های مثبت این دانش استفاده کنیم. دانش دوم جامعه شناسی اخلاق است، یک رویکردی در جامعه شناسی هست که ما اگر به افراد به عنوان عامل نگاه فردی داشته باشیم و به ساز و کارهای درون ساختار اجتماعی توجه نکنیم، عامل اخلاقی به تنهایی نمی تواند فعل اخلاقی را انجام دهد. خیلی از مواقع ساختارها، آیین نامه ها، قوانین و مقررات هستند که روی رفتار افراد سایه می اندازند. شهید مطهری هم معتقد است که باید در امر به  معروف و نهی از منکر به علم النفس و علم الاجتماع توجه شود که با همین بحث جامعه شناسی اخلاق مطابقت دارد.

وی همچنین گفت: بحث هایی مثل نقش و جایگاه اجتماعی، نهادهای اجتماعی، خورده نهادهای اجتماعی، فرهنگ و دین بسیار مهم است که مورد مطالعه است و ما هم نیاز داریم که به آنها بپردازیم. بحث بازی و تربیت اخلاقی و رسانه و اخلاق همه از مباحثی است که در این حوزه مطالعه می شود. دانش سوم اخلاق کاربردی و حرفه ای است. امروز بحث اخلاق را از حوزه سنتی فردی خارج کرده اند. وقتی وارد فضای سازمانی می شویم در آنجا مناسباتی هست که دیگر آن نگاه سنتی و فردی به اخلاق در این مناسبات به شکل دیگری در می آید. ممکن است شما در جامعه به فردی بگویید دروغ نگو، اما وقتی آن فرد نقش سازمانی می گیرد در قالب آن نقش سازمانی به لحاظ طولی و عرضی برخی روابط و ضوابط بر او حاکم می شود که او مجبور می شود گزارشات خلاف بدهد. این موارد امروز تحت عنوان اخلاق حرفه ای مورد بررسی قرار می گیرد. سازمانها وقتی منشور اخلاقی تدوین می کنند ذیل همین دانش اقدام می کنند که شاه راه اصلی آن فلسفه اخلاق است. به نظر می رسد این سه دانش برای مدلسازی در حوزه اخلاق بسیار مهم هستند و ما باید از ظرفیت های اینها استفاده کنیم، علیرغم اینکه آسیب هایی هم دارند. چون موطن برخی از اینها غرب است اما در عین حال قابل استفاده هستند.

حجت الاسلام فصیحی ادامه داد: پرسش این است که چرا باید به امر به معروف و نهی از منکر نگاه اخلاقی داشته باشیم؟ آیا نگاه فقهی و کلامی و حقوقی کافی نیست؟ ضرورت ورود به این حوزه از نگاه اخلاقی چیست؟ وقتی وارد فضاهای مختلف دانشی می شویم چیزی که مغفول واقع می شود گفتمان سازی است. گفتمان مرزها و انسجام یک دانش را مشخص می کند. مثلا وقتی می گوییم گفتمان دانش حقوق، گفتمان دانش کلام یا فقه، حیطه آن دانش را مشخص کرده ایم. اگر ما از این منظر نگاه کنیم و گفتمان پژوهی کنیم، می بینیم که بین گفتمان فقه و اخلاق اندک تفاوت هایی وجود دارد. در گفتمان فقهی ما به دنبال تنجیز و تعزیر هستیم، یعنی با حکم شرعی و احکام خمسه سر و کار داریم و غایت اصلی ما هم این است که در برابر پروردگار حجت شرعی داشته باشیم. پس اینجا نگاه کاملا تکلیف و حجت شرعی است. مطالعات فلسفه اخلاق نشان می دهد که گفتمان اخلاق اسلامی با گفتمان اخلاق های رقیب در فلسفه غرب متفاوت است. مثلا نتیجه گرایی یا سودگرایی به دنبال نتایج یک عمل است، یعنی نتیجه عمل روشن می کند که من کاری را انجام بدهم یا نه.

وی افزود: اما در اخلاق اسلامی گفتمان، گفتمان کمال و سعادت است. یعنی وقتی به همه آثار اخلاقی از فارابی تا رازی  نگاه کنیم به مکارم الاخلاق اشاره دارند. نگاه شکوفا سازی ظرفیت های فردی و اجتماعی است که البته غلبه در اخلاق اسلامی با نگاه فردی است، اما آثار شهید مطهری را که نگاه می کنیم مباحث اجتماعی را مطرح می کند. بنابراین آن گفتمان هایی که ما در بحث اخلاق شناسایی کردیم و تبیین می شود گفتمان اخلاقی کمال و سعادت است که البته این دو عبارت تفاوتهایی دارند که می شود مسامحتا آنها را باهم در نظر گرفت. در لا به لای مباحث فقهی ما به این موضوع اشاره شده که فقه نیاز به مکمل های اخلاقی هم دارد، مثلا در بحث صلاه از یک طرف می گویند که «الصلاه قربان کل تقی» و از طرف دیگر در فقه شروط صحت صلاه را مطرح می کنند، شروط صحت یعنی اینکه اگر این نماز با شروط حداقلی خوانده شود مورد پذیرش است، اما آیا این به «تنهی عن الفحشا والمنکر» منتهی می شود و تقرب الهی به دست می آید؟ اینجا ما به یک چیز تکمیل کننده نیاز داریم که اسم آن را اخلاق می گذاریم و اگر بخواهد این فقه اصغر کامل شود باید با اخلاق و معنویت کامل شود.

عضو گروه اخلاق و معنویت پژوهشکده امر به معروف گفت: برخی تلاش می کنند تا گفتمان اخلاق را به جای گفتمان فقه بگذارند. مثلا تعبیر مدیریت اخلاقی به جای مدیریت فقهی که این یک مغالطه کاملا رهزن است. نگاه ما در اینجا تکمیلی است؛ یعنی اخلاق و فقه مکمل هم هستند. این نکته با آن گفتمان سازی حل می شود. بنابراین اگر ما بخواهیم از منظر اخلاق به آموزه های دینی نگاه کنیم باید از منظر سعادت و کمال باشد. پس باید ببینیم امر به معروف و نهی از منکر چه نقشی در سعادت و کمال فردی و اجتماعی دارد.

وی در ادامه اظهار داشت: متاسفانه ما از آموزه های اسلامی مدل نمی سازیم و این ناشی از همان نگاه فردی است. ما به بحث های اخلاقی به عنوان یک موعظه کلی توجه می کنیم اما این نگاه به مدل نمی رسد. تقاطع نگاه علم الاجتماعی و انفسی باید در هم ضرب شود تا یک مدل به دست بیاید.پس وقتی ما درباره مدلسازی در امر به معروف صحبت می کنیم باید یک نگاه درونی و یک نگاه بیرونی داشته باشیم. کسی که می خواهد آمر باشد با چه ساحاتی درگیر می شود؟ یک ساحت، ساحت شناختی است؛ یعنی او از این پدیده چه شناختی دارد؟ این مباحث در فقه جایی ندارد و نمی شود در آن چارچوب بحث های لایه ای ساحات را مطرح کرد و آنجا فقط تکلیف شرعی مطرح است. گفتمان فقهی از گفتمان اخلاقی بهره می برد آنجا که کلید واژه «تاثیر» پیدا می شود. شهید مطهری می گوید که بین آموزه های دینی ما عبادیات را داریم که این عبادیات منوط و وابسته به تاثیر نیست. اما چرا امر به معروف منوط به تاثیر شده است؟ استاد مطهری اشاره می کند که این یک شان فقهی دارد مبنی بر اینکه اگر اثر دارد بر من تنجیز می شود و اگر ندارد تعزیر می شود، اما یک منظر دیگر هم هست که آن نگاه تربیتی و اخلاقی است.

حجت الاسلام فصیحی تاکید کرد:  مدل ما به لحاظ درونی بر ساحات چهارگانه مبتنی است. یک فضا این است که ما چه درکی از شخص و موقعیت امر به معروف و یا نهی از منکر داریم و از آن پدیده و موقعیت داریم. این مربوط به ساحت شناختی است که شناخت گرایان مفصل روی آن مطالعه کرده اند. اگر ما می خواهیم پل بزنیم به درک شخص باید ببینیم او چه قضاوت اخلاقی ای در این موقعیت دارد. لایه دوم لایه معنوی است، یعنی باید با نیت الهی امر به معروف و نهی از منکر کنیم. لایه بعدی لایه عاطفی است که تحت عنوان احساسات اخلاقی مطالعات مفصلی روی آن انجام شده است؛ یعنی کسی که امر به معروف می کند چه احساسی دارد؛ آیا نگاه آمر انسانی است؟ مثلا شهید مطهری معتقد است که نگاه آمرانه همراه با خشونت در امر به معروف و نهی از منکر نتیجه خوبی ندارد. لایه چهارم ساحت رفتاری است؛ یعنی باید تکنیک های رفتاری امر به معروف و نهی از منکر را بدانیم.

در ادامه دکتر هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر اظهار داشت: شما در صدد این هستید که با نگاه اخلاقی به امر به معروف و نهی از منکر یک مدلسازی داشته باشید. آیا پس از اتمام تحقیقات خود می توانید یک مدل ارائه بدهید و بگویید که امر به معروف با تاثیر گذاری اخلاقی باید به چه نحو باشد؟ آیا هر آمر به معروفی باید منتظر شود که علم النفس و علم الاجتماع را فرا بگیرد تا بتواند امر به معروف و نهی از منکر کند؟ آیا این مباحث شامل تعدادی از افراد آموزش دیده می شود یا اینکه بحث اخلاقی آحاد مردم را هم درگیر می کند؟ رابطه فقه و اخلاق چیست؟ آیا فقه قانون است و اخلاق فراقانون؟

حجت الاسلام فصیحی در پاسخ به سوالات مطرح شده گفت: فرآیند تولید مدل ها به شکلی که ما الان در کشور داریم نیست. بستر مدلسازی باید ایجاد شود و رویکردهای مختلف شروع به طراحی مدل کنند. گام بعدی این است که کسانی متناسب با نیاز خود این مدل را کاربردی می کنند. مدلسازی بیشتر یک بحث استراتژیک است و کسانی که راهبرد نویس هستند مدلسازی می کنند.

وی در رابطه با نسبت اخلاق و امر به معروف و نهی از منکر تاکید کرد: اخلاق چارچوب های رفتاری امر به معروف و نهی از منکر را مشخص می کند. مثلا شما در مرحله اول باید انزجار خود نسبت به عمل منکر را ابراز کنید اما این ابراز انزجار باید در چارچوب اخلاق باشد. یعنی اگر در آن بستر اجتماعی نشان دادن انزجار در چهره اثر نهی از منکر را بالا ببرد خوب است و اگر پایین بیاورد درست نیست.

عضو گروه اخلاق پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر گفت: از نظر فقهی حسد حکم شرعی ندارد، چون فقه مدعی است که موضوع مورد بررسی او رفتار مکلف است و با مطلبی که در درون افراد هست و اظهار نمی شود کاری ندارد. بحث نسبت اخلاق و فقه بسیار دامنه دار است. این بحث اخلاقی که ما روی آن تمرکز کردیم اخلاق به مثابه چارچوب و باید و نبایدها است. اگر کسی در حال ذبح غیر شرعی است ما موظفیم که او را امر به معروف و نهی از منکر کنیم اما موضوع مورد امر یا نهی اخلاقی نیست بلکه باید اصول اخلاق را در این مورد در نظر آورد. فقه متکفل این چارچوبها به معنای عام نیست.

وی افزود: آثار زیادی در رابطه با مراعات اخلاق در مواجهه با مسائل نوشته شده اما اثر چندانی نداشته چون مدلسازی نشده است. اگر ما بتوانیم بر اساس مباحث اخلاقی مدلسازی کنیم و در قالب یک روندی اجرا کنیم و بازخورد بگیریم طرح مباحث اخلاقی در امر به معروف و نهی از منکر حتما مفید خواهد بود.


انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.