به گزارش قدس آنلاین مسئله شفاعت از جمله مباحثی است که شبهه های گوناگونی حول محور آن وجود دارد و در این مطلب به یکی از این شبهات و پاسخ آن خواهیم پرداخت:
آیا لازمه صحت شفاعت، این نیست که خدای متعال، تحت تاثیر شفاعت کنندگان قرار گیرد یعنی شفاعت ایشان موجب مغفرت ـ که فعل الهی است ـ بشود؟
پذیرفتن شفاعت به معنای تحت تاثیر قرار گرفتن نیست، چنان که قبول توبه و استجابت دعا نیز چنین لازمه نادرستی ندارد، زیرا در همه این موارد، کارهای بندگان موجب آمادگی برای پذیرش رحمت الهی می شود و به اصطلاح چنین مواردی "شرط قابلیتِ قابل است نه شرط فاعلیت فاعل".
این اشکال هم وارد نیست که بگوییم معنی تصدیق شفاعت این است که اگر شفاعت شافعین نمی بود گنهکاران مبتلا به عذاب می شدند یا عذابشان دوام می یافت پس لازمه شفاعت این است که شفاعت کنندگان، مهربانتر از خدای مهربان باشند!
زیرا دلسوزی و مهربانی شفاعت کنندگان پرتوی از رحمت بی پایان الهی است و به دیگر سخن شفاعت، وسیله و راهی است که خدای متعال خودش برای آمرزش بندگان گنهکارش قرار داده و در حقیقت تجلی و تبلور بالاترین رحمت های اوست که در بندگان شایسته و برگزیده اش نمایان میشود. چنانکه دعا و توبه نیز وسایل دیگری هستند که او برای قضای حوائج و آمرزش گناهان قرار داده است، نه اینکه همه این امور موجب انفعال او شود.
اما اینکه چرا به شفیع نقش و اهمیت داده؟ از استعمال واژه شفاعت [۱] در این موارد، این گونه بر می آید که شخص مجرم به تنهایی استحقاق بخشودگی را ندارد یا شخص خدمتگزار به تنهایی استحقاق افزایش پاداش را ندارد ولی ضمیمه شدن و جفت شدن درخواست «شفیع» چنین استحقاقی را پدید می آورد.
برای کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ترجمه تفسیر المیزان ج ۱و ج ۱۷
[۱] شفاعت که از ریشه «شفع» به معنای «جفت» گرفته شده در محاورات عرفی بدین معنی به کار میرود که شخص آبرومندی از بزرگی بخواهد که از کیفر مجرمی درگذرد یا بر پاداش خدمتگزاری بیفزاید. و شاید نکته استعمال واژه شفاعت در این موارد، این باشد که شخص مجرم به تنهایی استحقاق بخشودگی را ندارد یا شخص خدمتگزار به تنهایی استحقاق افزایش پاداش را ندارد ولی ضمیمه شدن و جفت شدن درخواست «شفیع» چنین استحقاقی را پدید می آورد.
منبع: حوزه
انتهای پیام/
نظر شما