حکومتهای بومی، بسیار ضعیف یا مضمحل شده بودند و استعمار انگلیس، به طور همهجانبه در امور داخلی کشورها دخالت میکرد. در برخی مناطق مانند عراق، انگلیسیها توانسته بودند سیطره خود را به بهانه طرح قیمومیت جامعه ملل، کامل کنند؛ آنها برای مردم مسلمان قانون وضع میکردند و حتی در امور روزمره مسلمانان دخالت مستقیم داشتند. این وضع برای مسلمانان، به ویژه شیعیان قابل تحمل نبود و شکل گرفتن قیامهای گسترده در این دوره، با پیشوایی علمای شیعه در عراق، ازجمله تلاشهایی بود که صفحات زرینی را در تاریخ مبارزه با استعمار در این منطقه از جهان رقم زد. یکی از علمای قهرمان و مبارزی که در این دوره رخت سربازی پوشید و همراه مردم به مبارزه با استعمار انگلیس پرداخت، آیتالله محمدمهدی خالصی بود که مرقد مطهر وی در دارالسیاده حرم مطهر رضوی قرار دارد. در رواق امروز قصد داریم با هم زندگی این عالم مبارز و مدفون در حرم رضوی را مرور کنیم.
فراگیری آداب مبارزه در مکتب میرزای شیرازی
آیتالله محمدمهدی خالصی در سال ۱۲۳۸ش. در کرخ، محلهای در کاظمین، دیده به جهان گشود. وی علوم دینی را در زادگاهش، کربلا و نجف فرا گرفت و از محضر بزرگانی مانند میرزا حبیبالله رشتی و میرزامحمدحسن شیرازی مشهور به میرزای بزرگ و صاحب فتوای تنباکو، بهره برد. حضور او در درس میرزای شیرازی، از آیتالله خالصی یک عالم سیاسی و مخالف با حضور استعمارگران در سرزمینهای اسلامی ساخت. وی در کاظمین مدرسهای با نام «الزهراء» تأسیس کرد اما طولی نکشید با حضور حداکثری انگلیسیها در عراق، پرچم قیام علیه آنان توسط علمای شیعه به اهتزاز در آمد. آیتالله خالصی در راستای همکاری با این قیام، به کربلا رفت و پس از دیدار با میرزا محمدتقی شیرازی مشهور به میرزای دوم، علیه انگلیسیها فتوای جهاد صادر کرد. او با آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی که همراه پدرش، برای بیرون راندن انگلیسیها دست به مبارزه مسلحانه زده بود، همکاری کرد و در جبهه بصره، عملاً لباس سربازی پوشید و دوشادوش مبارزان مسلمان به نبرد با استعمارگران انگلیسی پرداخت. هر چند این مبارزات به دلیل برتری نظامی انگلیسیها به ویژه قدرت آنها در منطقه، پس از پایان جنگ جهانی اول، به سرانجام مطلوب نرسید، اما تأثیرات گستردهای بر دیدگاه و تفکر مسلمانان منطقه گذاشت.
انگلیسیها که در برابر مقاومتهای آیتالله خالصی مستأصل شده بودند، او را بازداشت و به جزیره هنگام در اقیانوس هند تبعید کردند، اما شدت اعتراضهای مردمی به این اقدام، چنان بالا گرفت که ناچار او را به جده انتقال دادند. آیتالله خالصی پس از انجام مناسک حج، دوباره مبارزات را از سر گرفت.
ورود به ایران
انگلیسیها قصد داشتند با روی کار آوردن ملک فیصل در عراق، حکومت دست نشاندهای در منطقه ایجاد کنند و از بار فشار و اعتراض بکاهند، اما آیتالله خالصی همکاری با دولت فیصل را حرام اعلام کرد. پس از آن بود که ناچار شد دوباره تن به تبعید بدهد. در سال ۱۲۸۱ش. مردم ایران از او دعوت کردند به سرزمین آنها برود و او از مسیر بصره به بوشهر، راهی ایران شد. گویا نقش وی در مبارزه با استعمار انگلیس، آنقدر بریتانیاییها را خشمگین کرده بود که جز به ترور و کشتن وی رضایت نمیدادند.
در بندر بوشهر و هنگام پیاده شدن آیتالله خالصی از کشتی، یک تبعه انگلیس او را هدف گلوله قرار داد، اما آیتالله آسیبی ندید.
مدتی بعد وی راهی قم شد و پس از دیدار با علمای اعلام، با هدف زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) راه مشهد را پیش گرفت و با استقبال باشکوه مردم این شهر روبهرو شد.
آیتالله خالصی در مشهد دست به ایجاد یک حزب اسلامی زد؛ حزبی به نام «جمعیه استخلاص الحرمین الشریفین و بینالنهرین». هدف از تشکیل این حزب، آگاهی دادن به مسلمانان و ایجاد اتحاد و اتفاق میان آنها برای بیرون راندن هر چه سریعتر استعمارگران از عراق و شبه جزیره عربستان اعلام شد.
فعالیتهای آیتالله خالصی در مشهد، انگلیسیها را به سختی نگران کرد؛ آنها خواستار محدود شدن فعالیت وی بودند، اما این مسئله امکان نداشت.
با وجود آنکه او مشهد را ترک نکرد، اما پیامها و فتاوایش در عراق بسیار تأثیرگذار و الهامبخش بود. آیتالله خالصی در فروردین سال ۱۳۰۴ش. در شهر مشهد درگذشت و پیکر وی را پس از تشییعی باشکوه در حرم مطهر رضوی، رواق دارالسیاده به خاک سپردند.
میراث مبارزات آیتالله خالصی و یارانش در عراق را شاید بتوان در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران هم جستوجو کرد؛ آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، از یاران آیتالله خالصی در عراق بود و تفکراتی را که علمای بزرگ مخالف با حضور استعمار انگلیس در سرزمینهای اسلامی نشر میدادند، به ایران منتقل کرد.
نظر شما