در این میان، عروسکهای محلی با یادآوری ارزشهای بومی و خرده فرهنگها قادر هستند مخاطبان را با هویت بومی و منطقهای آشنا کنند. از همین روی عروسکها به عنوان سفیران فرهنگی، معرف پیشینه تاریخی فرهنگی و آداب و رسوم مردمان مناطق مختلف در هر نقطه از جهان هستند. با شناخت عروسکها میتوانیم مردمان را بهتر و دقیقتر بشناسیم و از این طریق، زمینه ایجاد دوستی و همدلی را فراهم کنیم. برای شناخت نقش عروسکها؛ سراغ لیلا کفاشزاده، کارشناس میراث فرهنگی و عضو کارگروه عروسک شورای نظارت بر اسباببازی رفتیم. او درباره عروسکها و تولید آنها صحبت کرد.
در حال حاضر عروسکها بیشتر از نقش همبازی برای کودکان به عنوان سفیران قومی و فرهنگی هر کشوری کاربرد دارند، این تغییر رویکرد بر چه اساسی بوده است؟
در حال حاضر عروسک بیشتر نقش همبازی برای کودک را دارد، این بازی با عروسک برای کودک به نوعی کشف یا احیا بوده، هنوز هم بچهها با عروسکهای غیرفرهنگی خیلی بازی میکنند و الزاماً این طور نیست که بچهها به عروسکهای بومی روآورده باشند. عروسکهای بومی که حامل هویت فرهنگی هستند، بیش از دو دهه است به عنوان میراث ناملموس محسوب شده و در این بخش پژوهشهایی روی آنها انجام میشود.
در گذشته افرادی به خالی کردن حافظههایشان روی پارچه، چوب و اسکلت روآوردند و آن را به اشیا تبدیل کردند، بنابراین، این طور نیست که بچهها دیگر با عروسکها به ویژه مدل بومی آن بازی نکنند، بلکه این عروسکها احیا شده، بزرگترها هم این عروسکها را دوست دارند.
یعنی عروسکها جذابیت خود را برای کودکان از دست ندادهاند؟
خیر، نه تنها جذابیت خود را از دست ندادهاند بلکه با توجه به پیشرفتهایی که در حوزه صنعت عروسک رخ داده، ما با عروسکهایی روبهرو هستیم که متحرک هستند و کارهای مختلفی میتوانند انجام دهند و همین موجب شده کودکان بیشتر از گذشته جذب عروسکها شوند.
در جهان دیجیتال امروز ،عروسک چه جایگاهی برای کودکان دارد؟
بازیهای رایانهای و تلفن همراه که به زندگی همه ما آمده، حتی به زندگی آدمهای کتابخوان هم وارد شده است بنابراین نمیتوان گفت این مسئله اتفاق بدی است اما وقتی حجم بالای خرید، فروش، تولید، صادرات و واردات عروسک را میبینیم، متوجه میشویم که متقاضی عروسک همچنان زیاد است.
البته بچهها ممکن است به شکل گذشته با عروسک، خالهبازی نکنند، اما امروزه هم ارتباط اجتماعی میان مردم با فامیلشان کم شده و هم تعداد کودکان در یک خانواده کاهش داشته، بنابراین عروسک در بازی کودکان نقش خواهر یا برادر، خاله یا دایی و عمو یا عمه را بازی میکند.
چگونه میتوان برای عروسک در جامعه بیشتر اطلاعرسانی کرد یا نقش فرهنگی آن را به والدین متذکر شد؟
نقش آدمهای فعال فرهنگی در این زمینه بسیار مهم است، اینکه هر گونه فعالیت فرهنگی را با معرفی عروسک انجام دهند، به عنوان مثال اگر معرفی کتاب را میخواهند انجام دهند، آن را با یک عروسک معرفی کنند، یا برخی از مناسبات همچون شب یلدا، نوروز و... را با عروسک پیوند بزنند، این موضوع سبب میشود عروسکها اقبال بیشتری در جامعه پیدا کنند.سفیران فرهنگی لازم است به طور مستمر در فعالیتهای خود عروسک را به جامعه معرفی کنند، ما در کشورهای خارجی نیز زیاد میبینیم که عروسک حتی در مسائل سیاسی هم وجود دارد به طوری که عروسک یک شخصیت سیاسی ساخته میشود و به این شکل جامعه بیشتر با نقش مهم عروسک آشنا میشود. علاوه بر این، لازم است طراحان و تولیدکنندگان عروسک در کشور ما با اجزای مختلفی همچون رنگها، پارچهها و... که مواد اولیه تولید عروسک است بیشتر آشنا شوند و آنها را به عنوان یک نماد استفاده کنند، به عنوان مثال شاید کمتر کسی است که بداند در رنگهای ایرانی رنگی آبی نماد ایران است و از آن در جهان به عنوان «پرشین بلو» استفاده میشود.
چرا عروسکهای بومی کمتر در بازار وجود دارد و هنوز عروسکهای بازاری دست بچهها دیده میشود؟
به طور کلی عروسک بومی از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ تولید خود را شروع کرد و حدود ۱۰ سال از قدمت آن میگذرد، علاوه بر این، تولید این نوع از عروسکها مورد حمایت قرار نمیگیرد، هیچ گونه سرمایهگذاری نمیشود، دولتمردان ما حتی نقش مهم تولید این عروسکها را نمیدانند که بخواهند از آن حمایت کنند، این عروسکها توسط یک عده علاقهمند و دغدغهمند تولید عروسک بومی ساخته و حمایت میشود که عمدتاً در روستاها هستند و حتی برخی مواقع ممکن است بودجه خرید پارچه برای تولید عروسک را نداشته باشند.
درست است که فلسفه عروسک بومی و تولید آن از پارچههای دورریختنی است اما متأسفانه تولید این عروسکها هنوز حامی فرهنگی و اقتصادی رسمی ندارد، بسیاری از این عروسکها هم در روستاهای مناطق کمبرخوردار تولید میشود که راههای صعبالعبور دارند و ممکن است حتی آب هم نداشته باشند. این در حالی است که هر منطقه از کشور ما عروسکهای بومی خاص خود را دارند که شاید کمتر کسی آنها را بشناسد یا دیده باشد.
برای دیده شدن عروسکهای بومی باید اقدامهای مختلفی انجام شود، به عنوان مثال در کتابهای درسی درباره این عروسکها مبحثی اختصاص داده شود که میلیونها دانشآموز و والدین آنها اطلاعات اولیهای درباره تاریخچه و نقش مهم این عروسکها کسب کنند.
با این شرایطی که گفتید به نظر میرسد وضعیت امرار معاش هنرمندان و تولیدکنندگان عروسک بومی مناسب نباشد.
بله درست است، آنها مشکل معیشتی دارند، در واقع فروش عروسک توسط آنها نسبت به ۸۰ میلیون جمعیت کشور بسیار اندک است.
درباره تنوع عروسکهای بومی که در مناطق مختلف کشور تولید میشوند، بگویید.
به عنوان مثال در ماهشهر خوزستان عروسکهایی وجود دارد که چهره آنها صلیب است، یا عروسکهایی در جنوب کشور ساخته میشود که با گردو تولید میشود و بسیار هم زیباست. عروسکهایی در ایران تولید میشود که چهره آنها بدون چشم، گوش و دهان طراحی شده است و ما درصدد هستیم اینها را ثبت میراث ناملموس کنیم تا بتوانیم در یونسکو به ثبت برسانیم و از این طریق به جهانیان عروسکهای بومی خود را معرفی کنیم.
آیا عروسکهای بومی در جهان جایگاهی دارند؟
یونسکو به همه کشورها اعلام کرده اگر میخواهند آثاری با ارزشهای فرهنگی کشور خود را ثبت کنند باید ابتدا در آثار میراث ناملموس ثبت شوند، همان طور که گفتم ما برای عروسکهای بیچهره بومی در حال ثبت هستیم، علاوه بر این تاکنون ۲۶ عروسک را در این بخش ثبت کردهایم، اما متأسفانه به جز عروسک مبارک بقیه عروسکهای بومی ما جایگاه خوبی در جهان ندارند و علت شناخته شدن مبارک هم این است که مرکز جهانی عروسک (یونیما) آن را به عنوان عروسک نمایشی معرفی کرده است.
نظر شما