به گزارش گروه سیاست خارجی قدس آنلاین؛ سیاست خارجی یکی از عرصههای مهم در دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که به ویژه برپایه مسئله مذاکرات هستهای و برجام با هدف رفع تحریمها از اهمیت خاصی برخوردار بود. با پیروزی «حجتالاسلام و المسلمین رئیسی» در انتخابات ریاست جمهوری و اظهارات ایشان در خصوص سیاست خارجی به نظر میرسد در این دوره شاهد توجه بیشتری به روابط همسایگان، جهان اسلام و شرق نسبت به غرب و اروپا در حوزه سیاست خارجی باشیم.
قدس آنلاین پیرامون دنبال کردن سیاست «نگاه به شرق» در دولت سیزدهم گفت و گویی را با «شعیب بهمن» کارشناس حوزه قفقاز و ترکیه انجام داده است که در ادامه میخوانید.
- به اعتقاد شما سیاست خارجی دولت سیزدهم چه تفاوتهایی با دولتهای یازدهم و دوازدهم دارد؟ همسایگان چه جایگاهی در سیاست خارجی دولت آقای رئیسی دارند؟
مسئله اصلی در حوزه سیاست خارجی ایران بیش از اینکه اولویت در خصوص نگاه به شرق یا غرب باشد این است که چه رویکردی منافع ملی کشورمان را تامین خواهد کرد. تجارب تاریخی نشان میدهد ایران در رابطه با غرب حتی در دوران پسا تحریم ها و حتی در دوران پیش از انقلاب دستاورد خاصی را کسب نکرده است. حتی در دورانی که محمدرضا پهلوی، ایران را در بلوک غرب برده بود، در آن دوره نیز غربیها حاضر نبودند در مراکز راهبردی ایران سرمایه گذاری کنرده و در حوزههای توسعه اقتصادی اقدامی کنند. بلکه بیشتر صنایع مصرفی و مونتاژ را وارد ایران میکردند. در سالهای پس از انقلاب این تجربه با انواع تحریم ها و فشارهای اقتصادی تشدید هم شد.
خب در چنین فضایی کشورهای دیگری نیز وجود دارند که فارغ از ماهیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی دارای ظرفیتها و پتانسیلهای قابل توجهی هستند این کشورها که سیاست خارجی مستقلی نیز دارند و در بسیاری از حوزهها تمایلی به پیروی از سیاستهای آمریکا ندارند میتواند در راهبرد نگاه به شرق مورد توجه ایران قرار بگیرد.
بر خلاف آنچه در نگاه نخبگانی و رسانه ای ایران مطرح است راهبرد «نگاه به شرق» صرفاً محدود به قدرت ها یا بازیگران بزرگ در نیمکره شرقی نیست. بلکه همه کشورها از جمله کشورهای لاتین یا آفریقایی و البته کشورهایی که داری سیاست خارجی مستقلی هستند یا تمایلی ندارند سیاستهای سلطه گرایانه آمریکا را اجرا کنند در قالب سیاست نگاه به شرق میتواند قرار گیرد. پتانسیل درست نخوردهای در سیاست خارجی ایران باقی مانده است که استفاده از آن میتواند تأمین کننده منافع ملی ما باشد.
- آیا این به این معناست که ما باید کلاً نگاه به غرب را کنار بگذاریم؟
صدالبته پاسخ منفی است. رابطه توأمان با کشورهای غرب باید بر مبنای منافع ملی ما پیگیری شود اما نکته این است که سیاست خارجی کشور باید یک موازنه و بالانس بین رابطه توأمان با غرب و شرق ایجاد کند. مهمترین جنبه این موضوع این است که وجود چالشها همیشه به معنای متضررشدن نیست و باید توجه داشته باشیم که بحرانها میتواند فرصت ساز باشد اگر ما نفت را به عنوان مهمترین عنصر صادراتی تحت تحریمی ببینیم این اگرچه یک اتفاق ناخوشایند است اما میتواند فرصت به حساب بیاید تا ما به تدریج اتکا به نفت را کنار بگذاریم و اگر این اتفاق رخ بدهد آن موقع است که دیگر ما به کشورهای خریدار نفت مان وابسته نخواهیم بود.
کار مهمی که باید انجام شود این است که ما یک سیاست اقتصادی توسعه محور برای کشور طراحی کنیم و هر جای دنیا که میتوانیم بازار صادراتی پیدا کنیم انجا را به عنوان منطقه هدف مورد ارزیابی قرار دهیم این کار در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی ما مورد توجه قرار نگرفته است.
به عنوان مثال ما در حوزه اوراسیا، در اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ما ۲ سال است که با این اتحادیه توافقنامه تجارت آزاد گمرکی داریم بیش از ۵۰۰ قلم کالا را بدون پرداخت تعرفه گمرکی میتوانیم صادر کنیم. تصور کنید اگر ما انرژی خودمان را معطوف به این ۵۰۰ کالا میکردیم میتوانستیم هم به صادرات غیر نفتی اضافه کنیم ارزآوری داشته باشیم به تولید داخل رونق دهیم اشتغال ایجاد کنیم اما چون این رویکرد کلان نبوده و بیشتر رفتیم سراغ اینکه با غرب مذاکره کنیم مشکلاتمان را حل کنیم تا دوباره سر خانه اول بازگردیم و نفتمان را راحت بفروشیم و پولش را وارد کشور بکنیم و این چرخه معیوب راهش را از سر گیرد.
نگاه به شرق این نیست که ایران به یک یا دو کشور وابسته شود که نگاه به شرق میتواند توسعه روابط با کشورهایی باشد که دارای سیاست خارجی مستقل هستند. در حوزه همسایه های ایران بیش از ۱۱۰۰ میلیارد دلار بازار وجود دارد و سهم ما فقط ۲ درصد این بازار است. تصور کنید این سهم ۵ برابر شود آیا بازهم ما این مشکلات را خواهیم داشت؟
-برخی معتقدند شرایط تحریمی مانع از توسعه روابط ایران با همسایگان شده و با وجود تمایل ایران این همسایگان هستند که به واسطه نگرانی از اقدامات تنبیهی آمریکا وارد فاز توسعه روابط اقتصادی با ایران نشدهاند؛ نظر شما درباره این ادعا چیست؟
تجربه به ما نشان داده که ما در سالهایی که تحت تحریم بودیم بازرگانان بخش خصوصی ما به راحتی کارشان را پیش بردهاند و مشکل خاصی نداشتند و مشکل ما در حوزه دولتی بوده و تنها مشکل بازرگانان بخش خصوصی نبود حمایت های دولتی و عدم ایجاد تسهیلات داخلی برای اینها بوده وگرنه نه مشکلی در نقل و انتقال کالا دارند و نه پول.
امروز بزرگترین دغدغه صادرکنندگان ما این است که یک خط مشخص و ثابت کشتیرانی که در یک روز مشخص به سمت سوریه برود وجود ندارد! تسهیلگری این موارد کار دولت است. اگر این نگاههای کلان و راهبردی تغییر پیدا کند مشکلات ما قابل حل خواهد بود البته نمیگویم که تحریمها بیتأثیر هستند قطعاً تحریمها تأثیرات خود را دارند و شکی در آن نیست اما راهها و مسیرهایی برای کم اثر کردن آنها وجود دارد که به خود ما بستگی دارد که چگونه از این پتانسیلها استفاده کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما